روحالله زمـانـی، بازیگر نــوجــوان که با اولین نقشآفرینیاش در فیلم «خورشید» مجید مجیدی توانست جایزه مارچلو ماستریانی را برای بهترین بازیگر نوظهور جشنواره فیلم ونیز به دست آورد، این بار در دومین نقشآفرینیاش در «موقعیت مهدی» نیز بازی ملموسی ارائه داد و در نقش جانباز خسرو مـلازاده که اکنون در قید حیات است، خوش درخشید و نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل جشنواره چهلم فیلم فجر شد. او در این فیلم، در نقش رزمندهای جلوی دوربین رفت که در لشکر ۳۱ عاشورا به فرماندهی شهید مهدی باکری میجنگد و با دوست و هممحلهای خــود هـمـرزم اســـت.
او در پاسخ به این سوال که بازتابهای «موقعیت مهدی» در جشنواره فیلم فجر را چگونه دیدید، گفت: «چون خودم در فیلم بازی کردم نمیگویم، ولـی واقـعـا استقبال شد و حق کـار بود. تکتک عوامل خیلی بـرای فیلم زحمت کشیدند.»
زمانی درباره انتخاب شدنش برای نقش جانباز خسرو ملازاده گفت: «محمد عسگری انتخاب بازیگران را بر عهده داشـت و به گفته او، چون به لحاظ چهره شبیه خسرو مـلازاده بودم، مرا به آقای حجازیفر معرفی کرد. او هم خوشش آمد و از من تست گرفت و مرا انتخاب کرد.»
او در جواب این که ایفای این نقش که مابهازای بیرونی داشت، چطور بود، افزود: «به بازی در چنین نقشهایی خیلی علاقه داشتم و میخواستم آنچه را که هم سن و سالان من در زمان جنگ کشیدند، به هم نسلانم نشان دهم. بیشترین سختی که بــازی در ایـن نقش برایم داشت، این بود که خسرو ملازاده با این که هم سن من بود، رفیقاش جلوی خـودش جـان میدهـد و شهید میشود و جنازه غدیر را در آغوش میگیرد که سکانس سختی برایم بود. به لحاظ روحی، خیلی روی من تاثیر گذاشت و قابل درک نیست. نقش چالشبرانگیزی برایم بود. سر صحنه مدیر جلوههای ویژه میدانی، مـواد منفجره را میکاشت و خیالمان راحت بود که آسیبی به ما نمیرسد ولی در زمان جنگ هر رزمندهای از کنار مواد منفجره رد میشد، سالم نمیماند.»
زمانی ادامه میدهد: «بگذارید هم درباره بازی در «موقعیت مهدی» و هم «خورشید» توضیح دهــم. ژانــر ایــن دو فیلم تفاوتهای خیلی زیادی با هم دارد و نقشهایم متفاوت بود. بازی در «خورشید» سکوی پرتابم در سینما بود و در «موقعیت مهدی» هم یک قدم جلوتر رفتم و بر تجربیاتم اضافه شد. خیلی تجربه کسب کردم. وقتی بازی در «موقعیت مهدی» پیشنهاد داده شد، مادرم به من گفت وقتی جلوی دوربین میروی، وضو بگیر. واقعا باعث افتخارم است ً که این نقش را بازی کردم. اگر خدای نکرده جنگ واقعی اتفاق بیفتد، جگر میخواهد که به جنگ بروی و جان خود را فدا کنی. فکرش را نمیکـردم بـرای دومین نقش کارنامهام، چنین کاری پیشنهاد داده شود، آن هم به زبان آذری، چون خودم آذری زبان هستم و صحبت کردن برایم سخت نبود.»