به گزارش خبرنگار ایلنا، حضور ۷ فیلم اولی در چهلمین جشنواره فیلم فجر، از ویژگیهای این دوره از جشنواره بود.
کاظم دانشی یکی از کارگردانانیست که از حوزه فیلم کوتاه، با فیلم «علفزار» وارد سینمای بلند داستانی شد. «علفزار» از جمله فیلمهای مورد بحث از نظر مردم، منتقدان و اهالی رسانه بود که در نهایت توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (صدف اسپهبدی)، دیپلم افتخار بهترین موسیقی متن و سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری را دریافت کند. پژمان جمشیدی، سارا بهرامی، ستاره پسیانی، ترلان پروانه، مهدی زمین پرداز، مائده طهماسبی، صدف اسپهبدی، رویا جاویدنیا و عرفان ناصری از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند. بهرام رادان نیز تهیهکنندگی این فیلم را برعهده داشت. به مناسبت دریافت سیمرغ بهترین فیلمنامه برای فیلم «علفزار» از چهلمین جشنواره فیلم فجر، با کارگردان این فیلم گپی زدیم که در ادامه میخوانید:
گفته میشود کاظم دانشی آقازاده است که توانسته سراغ طرح موضوعی در دل قوه قضاییه برود. آیا ایده فیلم از پرونده معروف تجاوز در خمینی شهر شکل گرفت؟
تمام کارهایی که در گذشته انجام دادهام، مشخص است و آدمی نبودم که غیرعادی در مسیر هنر قرار گرفته باشم. سالها فیلم کوتاه و مستند ساختم و کارهای پژوهشی کردم. حتی مدیر تولید بسیاری از فیلمهای کوتاه هم بودم. بسیاری از افرادی که با آنها کار کرده بودم، اکنون در حوزه فیلم بلند و سریال فعالیت میکنند. ضمن اینکه من هنوز در حوزه فیلم کوتاه فعال هستم و در ایام جشنواره فیلم فجر، در کاشان فیلم کوتاه ساختم. من از اهالی جنوب شهر محله خاوران هستم و آقازاده هم نیستم. دلی فیلم ساختم و فکر میکنم به همین دلیل بخشی از مدیران دغدغه من را متوجه شدند. در بین مدیران نیز افرادی پیدا میشوند که درک این مسائل را داشته باشند.
درباره ایده هم باید بگویم که سالها کارهای پژوهشی در حوزه جرمشناسی کردم و دغدغه شخصیام بود. صفر تا صد تمام کار را خودمان انجام دادیم و حتی لباسهای زندانی را خودمان تهیه کردیم. این فیلم صد در صد در بخش خصوصی ساخته شده و اگر فردی ادعا میکند که یک ریال به حساب من یا بهرام رادان (تهیهکننده فیلم) واریز کرده، حتما رسانهای کند! فیلم با هزینه شخصی ساخته شده و دستمزد تمام عوامل پرداخته شده است.
در تهیه و ساخت فیلم امکانات خوبی داشتید؟
بله، این فیلم پروژه ارزانی نبود و سرمایهگذار داشتم. بهرام رادان هم در بخش خصوصی هزینه کرد. تمام هزینههای ما توسط بخش خصوصی و سرمایهگذار تامین شد.
به سوال قبلی بازگردیم. ایده ابتدایی را از پرونده قضایی واقعی وام گرفتید؟
سوژه را از پرونده خمینی شهر وام گرفتم و البته فیلم من درباره آن پرونده نیست و تنها ایدهای از آن گرفتم. پس از آن بسیاری پروندههای دیگر مطالعه کردم و سراغ سوژهها و وکلا رفتم. برای مثال در استان فارس و استانهای شمالی پروندههای این چنینی زیاد داریم. تحقیقهای میدانی بسیاری انجام دادم و این گونه نبود که فیلمنامهای یا سفارش را به ما دهند. در همان زمان به مدت یک سال و نیم تحقیق زمان برد البته در این بین مستندهایی را هم میساختم. پس از آن، به سراغ بهرام رادان رفتم و تایید ایشان را که گرفتم، در شهریور سال ۱۳۹۹، درخواست پروانه ساخت دادیم، پس از ۸ ماه رفت و آمد، در نهایت در اردیبهشت سال ۱۴۰۰ توانستیم پروانه ساخت را بگیریم. اردیبهشت پیشتولید را آغاز کردیم و از مرداد ماه هم فیلمبرداری پروژه شروع شد. زمانی که قصد داشتیم در جشنواره فیلم فجر شرکت کنیم، پروانه نمایش را هم گرفتیم.
گفته میشود پایانبندی فیلم تغییر کرده. آیا این مسئله به محتوای فیلم آسیبی وارد نکرد؟
خیر، باوجود تغییرها، اسکلت فیلم دچار مشکل نشد. آرزوی من بوده که فیلمی که میسازم در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد و خداوند را شاکر هستم. البته دوست داشتم آن چیزی که در محتوا مدنظر داشتم نمایش داده شود. نسخه فیلمی که در نظر داشتیم، بسیار منسجمتر بود و به اصطلاح شسته و رفته بود و همچنین پایانبندی داشت. از نظر کسی که به فیلم ۷۰ از ۱۰۰ نمره میدهد، پس از تماشای نسخه کامل و پایانبندیای که در نظر داشتیم، مطمئن هستم نمره ۹۰ را میداد.
آن نسخه تغییری در زمان فیلم هم داشت؟
اکنون فیلم ۹۲ دقیقه است که در نسخه قبلی ۱۰۲ زمان داشت.
در زمان تماشای فیلم، گویی که به کاراکترها تسلط بسیاری دارید. آیا به این دلیل بود که فیملنامه را خودتان به رشته تحریر درآوردید؟
بله، همه کاراکترهایی که در فیلم وجود داشت را میشناختم. تمام آنها مابهازای بیرونی داشتند. در روند ساخت هم بازیگران را باتوجه به ذهنیتی که داشتم، راهنمایی میکردم. در زمان پیشتولید با بازیگرها به چند دادسرای جنایی رفتیم و روند شکلگیری کاراکترها را با آنها مرور و تمرین کردیم.
برخی عقیده دارند «علفزار» شبیه برخی فیلمهای امریکایی است که کاراکترهای میان رده در سیستم، قهرمان میشوند و تلاش میکنند سیستمی که فاسد است را نجات دهند. آیا این شباهت را قبول دارید؟
کاراکترهایی مانند «امیرحسین»، که نقش آن را پژمان جمشیدی بازی کرده است، آدمهایی هستند که در تاریخ گم میشوند و هیچ زمانی درباره آنها حرف زده نمیشود. از نظر من کار قهرمانانه در این سطح انجام میشود. برای مثال اگر دبیر جشنواره فیلم فجر قدمی بردارد و محل نشست خبری را تغییر دهد، وظیفهاش را انجام داده و حرکت قهرمانانهای نیست اما اگر خبرنگاری اعتراض کند که محل نشست خبری مناسب نیست، کار قهرمانانهای انجام داده است. ماجرای بازپرس و دادستان فیلم هم همین بود. باید دادستان فاسد میبود که بازپرس قهرمان باشد. پس درنتیجه فردی که مقامش کمتر است، حرکتی قهرمانانه انجام داده است.
فیلم برخی افراد از قشر به اصطلاح حزباللهی را هم به تصویر کشید؛ چگونه به این درک از شخصیتها رسیدید؟
بله، من خانوادهای کاملا مذهبی دارم و در مجموعههای مذهبی مانند سازمان هنری و رسانهای اوج بودم و طی ۲ سال مدیر تولید مجموعه خانه داستانی این سازمان را برعهده داشتم. زمانی هم مدیر اجرایی جشنواره چلچراغ و فیلم سماء بودهام. همین اکنون هم تهیهکنندگی برخی فیلمهای کوتاه سازمان هنری و رسانهای اوج را انجام میدهم. همه اینها رزومه من است و همه نیز میدانند. از خودم تعریف نمیکنم اما «علفزار» را حاصل شجاعت میدانم. فیلم «علفزار» را زمانی ساختم که هیچ فردی را در قوه قضاییه نمیشناختم و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتم. آنها گفتند که معاون اجتماعی قوه قضاییه باید فیلمنامه بخواند و تایید کند. درنهایت مجوز فیلمنامه را به ما دادند و شروع به ساخت این پروژه کردیم.
برای تهیه و ساخت فیلم چطور شد که با بهرام رادان همکاری کردید؟
مدیر تولید و برنامهریز پروژه نظر دادند که فیلمنامه را به بهرام رادان بدهیم. آقای رادان از فیلمنامه خوشش آمد و جلساتی را برگزار کردیم. در ادامه هم کارهای ساخت را انجام دادیم.
قصد دارید که همین ژانر جنایی و اجتماعی را برای کارگردانی ادامه دهید؟
چند سیناپس در ژانر جنایی و چند ایده هم در ذهن برای ژانر دفاع مقدس دارم. فیلم کوتاهی در مدت ۲۵ دقیقه به نام «راحانا» با موضوع دختر تک تیرانداز ساخته بودم که به زبان عربی بود. متاسفانه بسیاری از فیلمهای دفاع مقدس، از جنگ تنها انفجار را به تصویر میکشند اما اگر من بخواهم فیلمی در این ژانر بسازم، بیگ پروداکشن ندارد و تنها یک سکانس تیراندازی نشان میدهم. انسان برای من بسیار مهم است و اینکه فردی را در موقعیتی قرار دهم و واکنش آن را نشان دهم، برای من مهم است. در برخی مستندها دیدهام که رزمندهای داریم که مست میجنگد و این مسئله خیلی جذاب است. در واقع میخواهم بگویم که نباید همه کاراکترها را یک جور نشان دهیم و آدمها با هم تفاوت دارند. این را بگویم که همه کارها از نظرم ارزشی هستند. زمانی که شروع به نوشتن «علفزار» کردم، به این فکر کردم که اگر بتوانم تنها یک پرونده از پروندههای قضایی و تجاوز را مطرح کنم، کارم را کردهام. اگر کسی هم خواست خطایی انجام دهد یاد این فیلم بیفتد و پشیمان شود. فیلمهای ارزشی نیز در جهت تاثیرگذاری ساخته میشوند. برای مثال با تماشای فیلم ارزشمند «موقعیت مهدی» به یاد یکی از قهرمانان ملی میافتیم یا در اثرهای سال گذشته، فیلم «مصلحت» حسین دارابی را هم بسیار دوست داشتم.
تحصیلات شما در حوزه سینماست؟
من در دوران دانشگاه تئاتر خواندهام.
در آخری حرفی مانده است؟
خوشحال هستم که فشار بیرونی به داوران جشنواره فیلم فجر وارد نشده است. کارگردانان بسیار خوبی در این جشنواره حضور داشتند و حتی فیلم اولیهایی مانند هادی حجازیفر، امید شمس و… فیلمهای خوبی ساختند. از هیات انتخاب که جسارت کرد و فیلم ما را علیرغم حرف و حدیث ها پذیرفت تا باعث درخشش در جشنواره شود بسیار سپاسگزارم.