به گزارش رویداد ایران به نقل از ایسنا، در صورتی که چین را به عنوان اصلیترین شریک تجاری ایران از بررسیها کنار بگذاریم، بخش مهمی از کل تجارت ایران با کشورهای منطقه و همسایه شکل گرفته است. در میان 10 شریک اصلی تجاری، جز آلمان و سوییس که تنها در واردات برخی کالاها به ایران نقش دارند، دیگر کشورها از همسایگان تشکیل شده که در کنار اثرات مثبت، میتواند تبعات منفی مخصوص به خود را نیز داشته باشد.
ایران در سالهای گذشته بارها اعلام کرده که بخش مهمی از برنامه تجاری خود را با محوریت کشورهای همسایه بنا خواهد کرد، این رویکرد از یک بعد درست و بعدی دیگر خطرناک است. کشورهای همسایه ایران در سال بیش از هزار میلیارد دلار واردات دارند و اگر ایران بتواند تنها بخشی از این سبد وارداتی را به خود اختصاص دهد، سهمی بزرگ در بازار صادراتی به دست خواهد آورد. از سوی دیگر اما تمرکز بیش از حد بر روی یک منطقه، مانع از استفاده از ظرفیت صادراتی در دیگر کشورها میشود.
اتاق بازرگانی ایران در جدیدترین گزارش خود به بررسی سهم کشورهای همسایه ایران در اقتصاد جهانی پرداخته و از برخی تهدیدها در این حوزه سخن گفته است.
به لحاظ ساختاری همسایگان ایران موقعیتی حاشیهای و قاعدهپذیر در نظام تجارت جهانی و بهطورکلی اقتصاد سیاسی بینالملل دارند. سهم محیط همسایگی ایران در اقتصاد جهانی حدود ۵ درصد است. شگفت آنکه این سهم در ۷۰ سال اخیر چندان تغییر نکرده است؛ به دیگر سخن این منطقه در یک وضعیت رکود تاریخی قرار گرفته است. اینکه ایران در دیپلماسی اقتصادی خود، اولویت نخست را برای محیط همسایگی قائل شده است، از این منظر قابل نقد است. به دیگر سخن ایران تنها برای تعامل با ۵ درصد اقتصاد جهانی اولویت قائل شده است دولتهای قاعده پذیر در شرایطی که ایران با هسته اقتصاد سیاسی بینالمللی دچار تعارض و تنش میشود، نمیتوانند پنجره فرصتی باشند.
عامل دیگری که از نظر ساختاری در شکلدهی به جایگاه ایران در دیپلماسی اقتصادی همسایگان اهمیت دارد آنکه در این محیط «دولتها» بازیگران کلیدی در اقتصاد سیاسی کشورها محسوب میشوند. تقریباً در تمامی کشورهای محیط همسایگی ایران نوعی سرمایهداری دولتی حاکم است. نقش کلیدی دولت در اقتصاد سیاسی همسایگان از آن رو اهمیت دارد که تعارضات ژئوپلیتیک ایران و این کشورها به سرعت بر روابط اقتصادی آنها با ایران اثر میگذارد.
افزون بر عوامل ساختاری، از منظر عوامل کارگزاری و نگرش همسایگان به روابط اقتصادی و تجاری با ایران میتوان گفت که کشورهایی همچون ترکیه، پاکستان، امارات عربی متحده و سایر اعضای شورای همکاری خلیجفارس چشماندازهای بلندمدتی را برای شکلدهی برای ارتقاء جایگاه خود در اقتصاد جهانی تعریف کردند. در هیچ یک از چشماندازهای طراحی شده توسط طیفی از همسایگان ایران، منطقه، در اولویت نخست قرار ندارد. بلکه نقشآفرینی در زنجیرههای جهانی ارزش و ارتقای موقعیت این کشورها در این زنجیرهها در کانون توجه قرار دارد. دادههای آماری نیز نشان میدهند، ایران در میان شرکای تجاری کلیدی اغلب کشورهای همسایه قرار ندارد؛ به دیگر سخن ایران بازار صادراتی و وارداتی مهمی برای اغلب همسایگان محسوب نمیشود. موقعیت ضعیف ایران در بازارهای همسایه، یکی دیگر از عواملی است که بر نگرش آنها در قبال ایران تأثیر میگذارد.
ایران همچون همسایگان کلیدی نیازمند نقشآفرینی در اقتصاد جهانی و در زنجیرههای جهانی ارزش است. محیط همسایگی میتواند به عنوان بخشی از این راهبرد تلقی شود. تمرکز بر محیط همسایگی، به معنای تمرکز بر تنها ۵ درصد از اقتصاد جهانی و به بهای نادیدهگرفتن ۹۵ درصد دیگر است.