روزنامه همشهری نوشت: عصر روز ۱۶ آبان ماه سال ۹۶ مردی با پلیس تماس گرفت و از قتل پسرعمهاش با شلیک گلوله خبر داد. او گفت: همراه پسرعمهام و پسر چهار سالهاش برای دیدن یکی از دوستانش به حوالی بزرگراه خلیجفارس رفتیم. دوست او که یک پژو ۲۰۷ داشت وقتی ما را دید پیاده شد و بیمقدمه به طرف پسرعمهام شلیک و فرار کرد. با اینکه پسرعمهام را به بیمارستان رساندم اما او جانش را از دست داد. بهدنبال این حادثه دوست مقتول دستگیر شد. او درگیری با مقتول را پذیرفت اما ادعا کرد تیراندازی ناخواسته اتفاق افتاده است. با وجود این پرونده اتهامی وی با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه محاکمه که در شعبه دهم برگزار شد در حالی که اولیای دم مقتول خواستار قصاص قاتل شده بودند، متهم در دفاع از خود گفت: من و مقتول با هم دوست بودیم، اما از مدتی قبل با هم اختلاف حساب پیدا کردیم، روز حادثه با هم قرار گذاشتیم و قرار بود او پولم را پس بدهد اما وقتی از راه رسید به سمت ماشینم سنگ پرتاب کرد و ناگهان برایم اسلحه کشید اما من دستش را گرفتم و ناگهان از اسلحهاش تیر شلیک شد و به او برخورد کرد. من هم از ترس فرار کردم تا اینکه فهمیدم او کشته شده است. باور کنید من اسلحهای نداشتم و کلت متعلق بهخودش بود.
در این جلسه پسر دایی مقتول که شاهد حادثه اما در این مدت به اتهام قاچاق موادمخدر دستگیر و زندانی بود در جایگاه ایستاد و علیه متهم شهادت داد. او گفت: متهم بیمقدمه اسلحه کشید و پسرعمهام را به قتل رساند و حالا برای فرار از مجازات داستانسرایی میکند. شهادت این مرد در حالی بود که متهم قتل عمد را انکار میکرد. قضات دادگاه تشخیص دادند که شاهد صلاحیت شهادت ندارد. به این ترتیب پرونده از موارد لوث تشخیص داده شد و هیئت قضائی حکم به برگزاری قسامه دادند.
در دور دوم رسیدگی به این پرونده اولیای دم ۵۰ نفر از بستگان نسبی مرد در دادگاه حاضر شدند. آنها سوگند یاد کردند که متهم قاتل است، در ادامه قضات دادگاه حکم به قصاص متهم دادند. هرچند متهم و وکیل مدافعش به این رأی دادگاه اعتراض کردند و پرونده برای بررسی نهایی به دیوان عالی کشور فرستاده شد.
درنهایت اما قضات شعبه ۳۲ دیوان رأی دادگاه را تأیید کردند و پرونده برای اجرای حکم قصاص به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. در این مرحله نیز تلاشهایی برای صلح و سازش انجام شد، اما اولیای دم برای اجرای حکم قصاص اصرار کردند تا اینکه چند روز قبل مرد محکوم به قصاص در زندان رجاییشهر پای چوبه دار رفت و با اجرای حکم پرونده زندگیاش برای همیشه بسته شد.