حمید حاج اسماعیلی در گفت وگو با ایسنا، اظهار کرد: اینکه دولت سیزدهم از تعریف خط فقر استقبال کرده را باید یک گام مثبت و اساسی برای برنامه ریزی و سیاستگذاری در کشور تلقی کنیم و به فال نیک بگیریم، چون طی چهار دهه گذشته خط فقر در کشور تعریف نشده و یکی از وظایف اصلی سازمانهای مسئول مثل مرکز آمار، بانک مرکزی و وزارت رفاه این است که خط فقر را تعریف کنند از این رو موجب خرسندی است که این اقدام از سوی دولت و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی صورت گرفته است.
وی خط فقر را یک شاخص اقتصادی و موضوعی تخصصی و فنی دانست که از یک فرایند محاسباتی در حوزه سبد معیشت و کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم تبعیت می کند و ادامه داد: در تعریف خط فقر، چهار بسته حایز اهمیت است؛ اول کالاهای اساسی و ارزاق عمومی مردم که یک بسته حیاتی و مهم است. دوم بسته مسکن که در خرید و اجاره خانه نقش دارد، سوم بهداشت و درمان و بسته چهارم، آموزش و حمل و نقل است؛ بنابر این باید در استخراج خط فقر چهار بسته اساسی در معیشت مردم به درستی محاسبه شود.
این کارشناس روابط کار تصریح کرد: بانک مرکزی و مرکز آمار به خوبی می دانند که این اقلام جزو کالاها و اقلام اساسی است که در تعریف خط فقر باید محاسبه و اعمال شود، اما تعریف خط فقر در دنیا دو نوع است؛ خط فقر نسبی و خط فقر مطلق و هرکدام آستانه و محاسبات خود را دارد و ارقامش متفاوت است.
حاج اسماعیلی با بیان اینکه اگر اعداد و ارقام مربوط به خط فقر از سوی معاونت رفاه دقیق اعلام می شد شاید حاشیه به وجود نمی آمد، اظهار کرد: وقتی اعلام می کنیم که خط فقر در شهرها ۴ میلیون تومان و در تهران ۵ میلیون تومان است، باید دقیقا بگوییم که این خط فقر اعلامی مربوط به کدام خط فقر است. برای اینکه در کشور بتوانیم دهکهای نیازمند حمایتهای دولتی را شناسایی و در تصمیم گیریها و تصمیم سازیها به درستی عمل کنیم، به تعریف خط فقر در کشور هم به صورت مطلق و هم نسبی نیاز داریم. متاسفانه طی سالهای گذشته این شاخص را نداشتیم و هیچگاه اعلام نشده است و اگر اعلام می شود باید مثل بسیاری از آمارهای دیگر به شکل رسمی از سوی سازمانهای مسئول منتشر شود.
این کارشناس حوزه کار خاطرنشان کرد: در چند سال گذشته به خصوص بعد از شدت یافتن تحریمهای ظالمانه، تعداد افراد مراجعه کننده به نهادهای حمایتی افزایش یافته است. طبق برآوردهای سازمانهای حمایتی و کمیته امداد، حدود ۳۰ میلیون نفر مستحق حمایتهایی هستند که در چهارچوب وظایف کمیته امداد و سازمان بهزیستی ارائه می شود. این افراد جزو طبقاتی هستند که دارای فقر مطلق هستند و هیچ درآمد و حقوقی ندارند که کفاف هزینه های زندگی آنها را بدهد.
حاج اسماعیلی افزود: در بحث فقر نسبی نیز باید به آمارهایی که از یارانه معیشتی ارائه شده استناد کنیم. تا پایان دولت دوازدهم که بحث یارانه معیشتی مطرح و برنامه ریزی برای یارانه بنزین صورت گرفت، طبق آمارها اعلام شد که بیش از ۶۰ میلیون نفر از جمعیت کشور مستحق دریافت یارانه معیشتی هستند؛ یعنی بیش از ۶۰ میلیون نفر دچار فقر نسبی و مستحق حمایت هستند بنابر این منظور از اعلام رقم چهار میلیون تومانی برای خط فقر احتمالا خط فقر مطلق بوده است و انتظار می رود چنین آمارها و مباحث فنی و تخصصی بر اساس مباحث علمی دنیا مطرح شود تا مورد شائبه قرار نگیرد.
وی با بیان اینکه رقم فقر نسبی بیشتر از خط فقر مطلق است، درباره رقم ۱۱ میلیون تومانی هزینه سبد معیشت که مدتی قبل به آن پرداخته شد، اظهار کرد: در خط فقر نسبی کالاهای بیشتری درنظر گرفته میشود. مثلا در حوزه آموزش کسی که نمی تواند برای فرزندش تبلت یا لپ تاپ تهیه کند تا به راحتی از خدمات آموزشی استفاده کند، حتی اگر ماهانه ۵ میلیون تومان حقوق داشته باشد، در خط فقر نسبی قرار می گیرد. بنابر این کسانی که زیر ۱۰ میلیون تومان در تهران درآمد دارند دچار فقر نسبی هستند و این گروه نیز مانند گروه فقر مطلق باید مورد حمایت قرار گیرند.
به گفته این کارشناس حوزه کار، در فقر نسبی افراد تمکن لازم برای پرداخت هزینههایشان را در حوزه آموزش، بهداشت و درمان، رفاه و مسکن ندارند.