به گزارش خبرنگار ایمنا، در فهرست آسیب دیدگان اجتماعی، کارتن خوابها آخرین افرادی هستند که به چشم میآیند، کسانی که از خانه و خانواده بیبهرهاند و با شدیدترین درجه از مشکلات اعتیاد و اختلالات روانی دست و پنجه نرم میکنند، این قشر از فراموش شدگان آسیبهای اجتماعی که معمولاً در فصل زمستان به یاد مسئولان و افراد جامعه میآیند، از امکانات اولیه برای زندگی بیبهره هستند و در گذشته خانه به دوش نامیده میشدند اما اکنون به آنها کارتن خواب میگویند. آنها در همه جای دنیا به چشم هستند اما در کشورهای در حال توسعه به دلیل بالا بودن نمودار فقر، بیکاری و نبود امید در بین جوانان برای زندگی مناسب در آینده، آمار کارتن خوابها روز به روز در حال افزایش است.
بخشی از این کارتن خوابها بیمار و رانده شدهاند و با مشکل اعتیاد دست به گریبان هستند و گروه دیگر، آوارههایی که به هر دلیل به این شهر آمده و شب جای خواب پیدا نکردهاند و به جماعت بیخانمان اضافه شدهاند. کارتن خوابهای معتاد در شبهای زمستانی ممکن است به دلیل مشکل اعتیاد و سرمای هوا جان خود را از دست بدهند. اینکه کارتن خوابی یک سبک زندگی است یا کارتن خوابها آسیب دیدگان اجتماعی هستند که به آخر خط رسیدهاند اما میتوان آنها را به زندگی بازگرداند، موضوعی است که جامعه شناسان همواره بر سر آن اختلاف نظر داشتهاند اما همگی کارتن خوابی را زاییده شدیدترین آسیبهای اجتماعی مانند مهاجرت، اعتیاد و … میدانند که در سالهای اخیر و به ویژه در کلانشهرها روند رو به رشدی داشته است.
شکلی جدید از آسیبهای اجتماعی
زهرا برومند، رئیس هیئت مدیره سامانسرای خورشید اظهار میکند: آنچه در سال ۱۴۰۰ در حوزه آسیبهای اجتماعی میبینیم برای خود ما که مدتهاست در این حوزه کار میکنیم هم جدید است، به عنوان نمونه زنان معتادی را میبینیم که شوهرانشان معتاد نیستند و این تمام آن تئوریهایی که درباره علل اعتیاد زنان داشتیم را زیر سوال میبرد.
وی میافزاید: تاکنون گفته میشد که بیشترین دلیل اعتیاد زنان خانواده است و افرادی مانند شوهر، پدر، خواهر و برادر آنها باعث میشوند زنان مصرف کننده شوند اما اکنون زنانی به ما مراجعه میکنند که هیچیک از اعضای خانواده معتاد نیستند به ویژه همسر و چون تبعیت زنانها از همسرانشان در مصرف مواد بیش از اعضای دیگر خانواده است این موضوع باید بررسی و پژوهش شود.
رئیس هیئت مدیره سامانسرای خورشید تصریح میکند: حاشیهنشینی یکی از ریشههای اصلی آسیبهای اجتماعی است، درباره اینکه کدام دسته از زنان مصرف کننده یا کارتن خواب میشوند باید به حاشیه شهر بروید، باید مسئولان فکری اساسی برای حاشیهها کنند چون معضلات فراوانی ایجاد کرده و زنانی که در حاشیه شهر هستند بیش از اندازه در معرض خطر هستند.
کلافی که روزبهروز پیچیدهتر میشود
وی با اشاره به افزایش آسیبهای اجتماعی، ادامه میدهد: همه چیز از اعتیاد شروع میشود و آسیبهای بسیار زیاد دیگری از جمله وارد شدن به باندهای دزدی، خرید و فروش مواد مخدر، تن فروشی و … را به همراه دارد بنابراین گستره آسیبهای اجتماعی در حاشیههای شهر آنقدر وسیع و پیچیده است که نمیتوان آنها را طبقهبندی کرد.
برومند میگوید: مسئولان با این دید به جمع آوری متکدیان و کارتن خوابها نگاه میکنند که فضای شهر را نازیبا کردهاند اما من معتقدم عمق فاجعه بسیار بیشتر از این است و بیشتر زنانی که به عنوان متکدی یا کارتن خواب به ما مراجعه میکنند، مصرف کننده و در مواردی هم فروشنده مواد مخدر هستند و این نشان دهنده عمق فاجعه است.
وی خاطرنشان میکند: آمیختگی آسیبهای اجتماعی به ویژه در حاشیه شهر بسیار زیاد است، این کلاف آنقدر سردرگم شده که نه خیریه، نه بهزیستی و نه حتی دانشگاه علوم پزشکی، فرمانداری و یا شهرداری، هیچکدام به تنهایی نمیتوانند این بار را از زمین بردارند و نیاز به یک همت همگانی دارد.
مشکل فراموش شده اتباع بیگانه
این فعال اجتماعی با اشاره به اینکه یکی از گروههای مهم آسیب دیدگان اجتماعی در شهر اتباع بیگانه هستند، اظهار میکند: گاهی همه اقدامات درباره اتباع در صدور کارت هویت و مجوز حضور در کشور خلاصه میشود در حالی که این مهاجران فرهنگی جداگانه در حاشیههای شهر درست کردهاند و ایرانیانی که در این فرهنگ زندگی میکنند را نیز تحت تأثیر قرار دادهاند.
وی با بیان اینکه مسئولان دستگاههای اجرایی اصفهان باید برای ساماندهی اتباع بیگانه قوانین خاصی تعیین کنند، میگوید: به فکر این نباشید که بعضی از آنها کارت دارند یا مجوز دارند یا خیر، چون با وجود فشار سازمانهای حقوق بشر، نمیتوان آنها را اخراج کرد اما باید قانون و مقرراتی در نظر گرفته شود و در گام نخست، برای همه اتباعی که در کشور زندگی میکنند پیشینهای ایجاد شود تا بتوانیم آنها را شناسایی کنیم.
برومند با اشاره به پذیرش ۳۲۰ زن در دو سال گذشته در سامانسرای خورشید، اظهار میکند: این افراد پس از ترخیص در جامعه گم میشوند و هیچ اطلاعاتی از آنها نداریم، بسیاری از آنها کارت شناسایی ندارند، بنابراین اگر مجرم و خلافکار جلوتر از ما راه میرود، بخاطر کم کاری برخی دستگاههاست.
چه کسی میتواند این سبک زندگی را تغییر دهد؟
وی درباره دلیل رو آوردن افراد به کارتن خوابی میگوید: کارتن خوابها این سبک زندگی را دوست دارند و آن را پذیرفتهاند، در این شرایط چه کسی میتواند این سبک زندگی را برای آنها تغییر دهد؟
رئیس هیئت مدیره سامانسرای خورشید با انتقاد از واگذاری مسئولیت جمعآوری افراد کارتن خواب و معتاد و آسیب دیده به شهرداری میگوید: به جای انداختن این وظایف بر عهده شهرداری بهتر است که شهرداری مسئولیت سازندگی در محلههای حاشیهای مانند حصه را انجام دهد به عنوان مثال کوچهها را ترمیم و دیوارها را نقاشی کند، محلات گلکاری یا نامگذاری شود، روشنایی معابر تأمین شود و با این کارها تا حدودی وضعیت این مناطق تغییر میکند، گاهی در دست کودکانی که در این محلهها زندگی میکنند بستههای مواد مخدر است و نیروی انتظامی باید جمع آوری آنها را به عهده بگیرد.
حاشیهها شکل شهر را ندارد
وی با بیان اینکه امنیت و قانون جایی در حاشیههای شهر ندارد، خاطرنشان میکند: تا زمانی که شهرهای بزرگ و اصفهان این حاشیهها را دارند شیب افزایشی آسیبهای اجتماعی نیز ادامه خواهد یافت، مواردی که امسال به خیریه ما میآیند، جدید و بسیار جوان هستند یعنی مواردی از ۱۲، ۱۳ و ۱۷ ساله در آنها دیده میشود. حتی سن کارتن خوابی هم بسیار پایین آمده و در بین آنها، تعداد اتباع بسیار زیاد است و سالهای گذشته، این حجم از اتباع را نداشتیم.
این فعال اجتماعی، تصریح میکند: سامان دهی حاشیهها از جمعآوری معتادان مؤثرتر است به عنوان مثال میتوان با کمک خیران، اشکالات خانههای این افراد را برطرف کرد و برای محلههایی که جزو شهر هستند اما فاضلاب ندارند و در و دیوار خانهها مخروبه است، امکانات ایجاد کرد. برای کارتن خوابها، زندگی در حاشیهها ایدهآل است در این محلهها، از یک سو دسترسی به مواد مخدر، ساده و ارزان است و از سوی دیگر فرد میتواند با انجام جرایم خرد مانند سرقت موبایل یا فروش مواد مخدر، هزینههای خود را تأمین کند.
برومند ۱۳ دستگاه اجرایی را بر اساس قانون مسئول رسیدگی به آسیب دیدگانی مانند کارتن خوابها و معتادان میداند و میگوید: این دستگاهها هم بودجه و هم تکلیف قانونی برای انجام وظیفه دارند اما این حوزه نیاز به یک متولی پرقدرت دارد که تمام نهادهای دیگر و حتی سازمانهای مردم نهاد را ساماندهی کند.
لزوم ارائه خدمات بهداشتی به کارتن خوابها توسط دانشگاه علوم پزشکی
وی ادامه میدهد: در آخرین نشستی که برای ساماندهی کارتن خوابها برگزار شد این موضوع را مطرح کردم که ۵۰ درصد کارتن خوابها نیاز به خدمات بهداشتی، درمانی، بیمارستانی و روان پزشکی دارند اما دانشگاه علوم پزشکی اصلاً خود را درگیر ارائه خدمات به معتاد و کارتن خواب نمیکند.
برومند با انتقاد از انحلال اورژانس روانپزشکی که یک دهه قبل برای رسیدگی به مشکلات کارتنخوابها و معتادان ایجاد شده بود، گفت: به جرأت میتوان گفت ۸۰ درصد این افراد، اختلال روانی دارند و باید جایی به نام اورژانس روانپزشکی باشد که آنها را پذیرش کند در حالی که علوم پزشکی وظیفه اورژانس روانپزشکی را به بخش خصوصی واگذار کرده و پرداخت هزینههای سنگین خدمات آن از عهده آسیب دیدگان خارج است.
غفلت از حاشیههایی که زیر بار مهاجرپذیری رفتند
کوروش محمدی رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران درباره ساماندهی کارتنخوابها به ایمنا میگوید: دو دسته مسائل را میتوان در شکلگیری پدیده کارتنخوابی مؤثر دانست، نخست غفلت از شکلگیری حاشیههاست که از حدود پنج دهه گذشته در حوزه خدماترسانی و توزیع فرصتها و منابع، متأسفانه تمرکز ویژهای بر مناطق مرکزی شهر شده و از شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی در اطراف شهرهای بزرگ و اصفهان غفلت شده است.
وی شرایط مختلف مانند خشکسالی، کاهش درآمد، انگیزه زندگی در کلانشهرها و حتی ورشکستگی و مهاجرتهای اجباری را باعث مهاجرت افراد به سمت اصفهان و کلانشهرهای ایرانمیداند و میافزاید: علت اینکه مهاجرت تقویت شده، نرخ پایین اسکان مهاجران در حاشیه اصفهان است بطوری که هر مهاجری با هر سطح درآمد و حتی بدون درآمد و مهارت، به راحتی میتواند با کمترین هزینه ممکن در حواشی کلانشهرها سکونت یابد.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران ادامه داد: در نتیجه این عوامل روزبهروز بر شمار ساکنان این مناطق و افزایش آمار افراد آسیب دیده و جذب ساکنان این مناطق به آسیبهای اجتماعی افزوده میشود، آسیبهایی که بیشتر ریشه در بیکاری، فقر یا اعتیاد دارد و بخشی از این آسیبها مثل اعتیاد و تکدیگری و کارتن خوابی اگر نگوییم محصول حاشیهنشینی است اما حتماً در دل معضلات بیشمار همین مناطق تقویت شدند.
بهترین میزبان افراد بیخانمان
وی با بیان اینکه همه کارتن خوابها از مناطق حاشیهای نیستند، میگوید: کارتن خوابها به این دلیل که حاشیهها به راحتی امکان استقرار و ایجاد کلونیهایی برای افراد بیخانمان دارد، به سمت آنجا میروند چون قطعاً اگر در مناطق مرکزی شهر کسی بخواهد کنار دیوار یا کنار پارکینگ سکونت یابد اجازه این کار را نمیدهند.
وی نخستین گام مقابله با کارتن خوابی را عدالت اجتماعی میداند و اظهار میکند: دولت باید برای کنترل مهاجرت و ایجاد فضای رفاهی و شرایط مناسب برای افراد آسیب دیده در مناطقی که آسیبهای اجتماعی و اقتصادی دیدهاند چارهاندیشی و امکان زندگی با حداقل رفاه و امنیت اجتماعی را فراهم کند چون این افراد ترجیح میدهند در یک منطقه حاشیهای سکونت یابند اما در شهر یا روستای محل سکونت خود با فقر و ناکامی و بسیاری از کاستیها دست و پنجه نرم نکنند.
وی اصفهان را یکی از مهاجرپذیرترین شهرهای ایران میداند و میگوید: این شهر به اندازه جمعیت بومی بلکه کمی بیشتر مهاجر پذیرفته که در میان آنها مهاجرانی اتباع خارجی بسیاری به واسطه جنگ و فقر وارد ایران شدند و این افراد نه تنها بر فضای نیروی کار اصفهان در کارخانجات و صنایع تأثیر گذاشتهاند بلکه به عنوان شهروندان به جمعیت شهر اضافه شدند اما همه مهاجران قابلیت انطباق با هنجارها و ارزشهای پذیرفته شده شهر و امکان ایجاد شرایط مناسب اقتصادی و معیشتی برای خود و خانواده را ندارند.
این روانشناس زندگی فاقد امنیت رفاهی و اجتماعی را زمینهساز فقدان حس تعلق مهاجران میداند و میگوید: این شرایط و عدم انطباق پذیری باعث میشود برخی افراد به سادگی جذب آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریها شوند. با این حال نباید از این واقعیت غافل شد که کارتن خوابها بیشتر نتیجه افرادی هستند که درگیر اعتیاد، فقر و ناکامی هستند این افراد شکستهای سنگینی تجربه کردهاند و امیدی برای بازگشت به زندگی در خود پیدا نکردند.
روشهای مؤثری برای درمان و بازگشت کارتنخوابها نداریم
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران، نداشتن شغل، توانایی، مهارت و سلامت جسمی را از مهمترین مشکلات کارتن خوابها میداند و خاطرنشان میکند: این افراد به استیصال کامل رسیدند و با کارتنخوابی اسکان خود و مواد مورد نیازشان را هم از طریق تن دادن به فعالیت در شبکههای توزیع مواد مخدر مافیایی، تأمین میکنند درحالیکه با انتخاب این سبک زندگی به نوعی فضایی بیهزینه را برای خود ترسیم میکنند که کمترین هزینههای اقتصادی و اجتماعی را برایشان دربر داشته باشد.
محمدی ادامه میدهد: به این دلیل که روشهای مؤثری برای درمان، بازگشت و توانمندسازی و بازتوانی کارتنخوابها نداریم این موضوع قابل کنترل نیست، کارتن خوابی رو به رشد است و شواهد نشان داده که این افراد هرازگاهی چند سازماندهی و در مراکز و گرمخانهها نگهداری میشوند اما بعد از مدتی اظهار میکنند اکنون شرایطمان بهتر است و میروند و متأسفانه بعد از مدتی بدون اینکه تغییری در زندگی آنها اتفاق بیفتد دوباره به همان رفتارهای قبلی باز میگردند.
وی راهاندازی مرکز فدک اصفهان را تصمیمی هوشمندانه در شورای پنجم برای پوشش خلاءهای رویکردی این معضل اجتماعی میداند و میگوید: با راهاندازی این مرکز میتوان افراد را از نظر تواناییها، اشتغال، نیازهای اجتماعی و امنیت اجتماعی بازپروری کرد و به عنوان افرادی سالم، اجتماعی و جامعهپذیر به جامعه برگرداند.
محمدی میافزاید: بسیاری از کارتنخوابها اعتیاد و مشکلات روحی روانی دارند و نیازمند درمان هستند، بسیاری خانواده خود را از دست دادهاند و نیاز به بازتوانی اجتماعی و ایجاد فرصت برای بازگشت به زندگی اجتماعی دارند و از همه مهمتر اینکه شغلی ندارند و این همان برنامهای است که در دل طرح مرکز فدک پیشبینی شده و امیدواریم در شورای ششم این موضوع با جدیت دنبال شود و شاهد افتتاح این مرکز باشیم که این مسئله را تا اندازه بسیار زیادی در کلانشهر اصفهان کنترل میکند.
مهاجرانی که به کارتن خوابها اضافه میشوند
علی اکبر ابراهیمی معاون پیشگیری اداره کل بهزیستی استان اصفهان نیز درباره سامان دهی کارتنخوابها به ایمنا اظهار میکند: با توجه به آغاز فصل سرما؛ برنامههای متعددی برای سامان دهی کارتنخوابها پیشبینی شده که استانداری محور آن است و از دو کانال مدیریت میشود، یکی دفتر اجتماعی استانداری است که موضوع متکدیان، کودکان کار و زنان متکدی را دنبال میکند و کانال بعدی شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر است که زیرمجموعه استانداری است.
وی با اشاره به فعالیتهای کمیته ماده ۱۶ و تبصره دو، ادامه میدهد: در این کمیته بهزیستی، شورا، ناجا، نیروی انتظامی، معاونت خدمات درمانی علوم پزشکی، شهرداری و … عضو هستند و تصمیم میگیرند در سالهای گذشته کارهای زیادی در حوزه ساماندهی کارتنخوابها انجام شده از جمله در دو مرکز ماده ۱۵ که در مبارکه و قلعه شور قرار دارند، سیستم قرنطینه وجود دارد که از کارتنخوابهای جمعآوری شده، تست کرونا میگیرند و افراد مشکوک را ۱۵ روز در بخش قرنطینه نگهداری میکنند، در غیر این صورت افراد وارد بخش عادی میشدند.
معاون پیشگیری اداره کل بهزیستی استان اصفهان تصریح میکند: جمعآوری ۹۵ معتاد در محله حصه در قالب اجرای طرحی با همکاری شهرداری، دادگستری و نیروی انتظامی انجام شد و دانشگاه علوم پزشکی همه را غربال کرد و پس از جداسازی معتادان و متکدیان آنها را به کمپها فرستاد.
وی وضعیت آب و هوای اصفهان را عاملی برای پذیرش مهاجران استانهای دیگر میداند و میگوید: چون هوای اصفهان آنچنان سرد نمیشود همچنین با وجود پاتوقهای قدیمی این شهر، مهاجرانی به اصفهان میآیند که به تعداد کارتن خوابهای اصفهان اضافه میشوند البته این طور نیست که انفجار کارتنخوابی صورت گرفته است بلکه بر حسب شرایط اقتصادی که برخی کارگر فصلی هستند در زمستان به این پاتوقها پناه میآورند همچنین از بعضیها روستاها و شهرستانهای دوردست استان و یا حتی استانهای دیگر نیز به مناطق تجمع کارتنخوابهای اصفهان میآیند.
ابراهیمی با اشاره به فعالیت چهار موبایل سنتر در بهزیستی، اظهار میکند: این خودروهای ون، به مناطق تجمع کارتن خوابها میروند و به آنها خدمات غذا، لباس پیشگیری از ایدز و آموزش تزریق درست میدهند حتی برای پانسمان زخمهای دست و پا به افراد آموزشهایی ارائه میدهند، به این دلیل که افراد معتاد کارتنخواب ترجیح میدهند که به پاتوق بروند تا هم بتواند مواد ارزان تهیه کنند و هم زبالهها و ضایعاتی که جمع کردند را بفروشند.
بیفایده بودن جمعآوری و لزوم اجرای طرحهای مراقبت پس از بهبودی
وی اعتیاد را یک اختلال مغزی مزمن عودکننده و پیش رونده میداند و تصریح میکند: با توجه به این تعریف، با یک ماه نگهداری نمیتوان مغزی که شش سال اعتیاد داشته را تغییر داد، ما باید افراد را جمعآوری و غربال و سپس خدمات متناسب درمانی ارائه کنیم و پس از خروج از مرکز نیز به افراد خدمات پس از مراقبت ارائه دهیم.
معاون پیشگیری اداره کل بهزیستی استان اصفهان میافزاید: در بهزیستی سه نوع خدمت برای کسانی که از مراکز بازپروری ترخیص میشوند وجود دارد، نخست اینکه افراد پس از ترخیص به مرکز توانمندسازی فرستاده میشوند و یکسال فرصت دارند که در این مرکز رایگان زندگی کنند به این شرط که نباید مواد مخدر مصرف کند، پس از این مدت مددکار مرکز او را به خانوادهاش وصل یا مدرک فنی حرفهای دریافت میکند تا با دریافت تسهیلات ۱۰۰ میلیون تومانی بتواند برای خودش یک شغل پیدا کند.
وی در خصوص طرح مدیریت اظهار میکند: در قالب این طرح، برای کسانی که از مرکز ترخیص میشوند مددکاری تعیین میشود تا او را مدیریت کند و خدماتی مانند دریافت شناسنامه، کد ملی، دفترچه بیمه خدمات درمانی و … را دنبال کند اما بودجه اجرای این طرح تنها برای ۲۰۰ نفر کافی است.
ابراهیمی جمعآوری کارتنخوابها و نگهداری کوتاه مدت آنها را بیفایده میداند و اظهار میکند: باید پس از بازپروری به این قشر خدماتی ارائه کنیم که تعداد کمتری سراغ اعتیاد بروند همچنین لازم است نگاه قانونگذار تغییر یابد چون این طور نیست که با جمعآوری کارتنخوابها جامعه پاک شود، به عبارت دیگر جمعآوری مقطعی اثربخش نیست یعنی باید فکر اساسیتری کرد که همان طرحهای مراقبت پس از بهبودی است.