hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > خبرها > معلمی و معضلی به نام «اقتدار»

معلمی و معضلی به نام «اقتدار»

چند شب پیش که سوار یکی از این تاکسی‌های اینترنتی شدم، راننده به شیوه معمول سر بحث را باز کرد اما خوشبختانه در این یک مورد موضوع به گرانی و قیمت‌های سربه‌فلک‌کشیده این‌ روزها کشیده نشد؛ یعنی شروع بحث بود ولی هیچ‌کدام حوصله و علاقه‌ای به ادامه آن نداشتیم یا اینکه حرف جدیدی نداشتیم. خلاصه اینکه جوانی ٢٥-٢٤ ساله تازه کارت پایان‌خدمتش را گرفته بود اما این دوره سربازی یکی از علایقش را از بین برده بود. آن‌طور که این مهندس کامپیوتر می‌گفت، پدر و مادرش معلمند و خودش هم همیشه به تدریس آن‌ هم به دانش‌آموزان علاقه داشت اما دوره دو ساله سرباز‌معلمی او را سرخورده کرده بود. می‌گفت امروز معلم‌ها هیچ ابزاری برای کنترل کلاس و دانش‌آموزان ندارند و اقتدار معلمی به‌کل از بین رفته و هیچ امیدی به این مدارس نیست. خلاصه سخنش این بود که ابزارهای اقتدار معلم در کنترل کلاس و تربیت دانش‌آموز، تنبیه بدنی و نمره بود که الان هر دو از بین رفته‌اند؛ «تقریبا همه دانش‌آموزان باید همه درس‌ها را قبول شوند و این موضوع را روز اول روسای مدرسه گوشزد می‌کنند و هر گونه تنبیه دانش‌آموز هم‌ هزار مصیبت ایجاد می‌کند.»
این از بین‌رفتن یا از بین‌بردن شیوه‌های اقتدار معلم دغدغه تعداد زیادی از معلمان باتجربه است و حتی بعضی از آنها درباره این موضوع مقاله و تحلیل هم نوشتند اما بخش کمی عجیب و دور از انتظار ماجرا اعتراض و انتقاد معلمان جوان و تحصیلکرده از این به‌اصطلاح حذف اقتدار معلم است؛ چرا که از این معلمان جوان انتظار می‌رود که با عبرت از تجربه دوران مدرسه خود و ناکارآمدی شیوه سابق، به فکر درانداختن طرحی نو باشند. این «طرح نو» احتمالا مهمترین پرسش درباره این مسأله است که نیاز به تحقیقات کارشناسی و آموزش راه‌های پیش‌رو به معلمان است اما به نظر می‌آید دست‌کم در شرایط کنونی این موضوع چندان دغدغه متولیان آموزش نیست و هر کسی باید دنبال شیوه‌ای برای خود باشد. روش ابداعی این سربازمعلم که معتقد بود تنبیه را در حالت آرمانی نادرست می‌داند، «تنبیه یکی از دانش‌آموزان پرادعا و هیکلی در روزهای اول‌ سال بود که کار دست بقیه دانش‌آموزان بیاید.»
واضح است که در جامعه ۸۰ میلیونی امروز ایران که هر شهروند به شیوه‌ای مستقیم یا غیرمستقیم با آموزش‌و‌پرورش در ارتباط است، رسیدن به راهکار فردی برای بازگشت «اقتدار» معلم کار دشوار و تقریبا محالی است و حتی اگر این فرض محال را بپذیریم، آن راهکار و شیوه می‌تواند نادرست و آسیب‌زا باشد. علاوه‌براین کلیت موضوع «اقتدار» هم در شرایط کنونی دچار استحاله شده و «جنم» معلمان را باید در مفاهیمی تازه جست‌و‌جو کرد. واضح است که حتی اگر امروز تنبیه بدنی و نمره به سیستم آموزشی کشور برگردد و کاملا هم قانونی باشد، باز هم دانش‌آموزان حاضر به تسلیم در برابر این شرایط نخواهند شد.
این طور فکر می‌کنم که در برهه‌های زمانی مختلف نسل تأثیرگذار یک کشور تغییر می‌کند و اگر در دوره‌ای ٣٥-۳٠ساله‌ها پیشروان اجتماعی و سیاسی بودند یا مثلا در دهه هفتاد این دانشجویان بودند که بار تحول در جامعه را به دوش می‌کشیدند، امروز نوجوانان قشر تعیین کننده‌ای در جامعه هستند؛ هر چند که آرمان‌های آنها برای بسیاری از اقشار جامعه مایه شوخی و تمسخر باشد. ارتباط با نوجوانان امروز جامعه ایران هنر و سواد می‌خواهد و معلمی که در همه زمینه‌ها صاحب سواد نباشد، به هیچ‌وجه قدرت تأثیرگذاری بر این نسل را نخواهد داشت.
وزیر کنونی آموزش‌و‌پرورش اگر چه در بسیاری از موارد صنفی و رفاهی کمتر توانسته رضایت جامعه معلمان را جلب کند، اما به نظر می‌آید یک موضوع را به درستی درک کرده است؛ او به درستی می‌داند که رقابت و تست نه‌تنها جذابیتی برای دانش‌آموزان امروزی ندارد بلکه حتی نمی‌تواند به پرورش آنها کمترین کمکی کند. مسأله اما اینجاست که برای تربیت چنین معلمانی که در وهله اول نسل جدید را درک کنند و در مرحله بعد خود را برای ارتباطی درست و تأثیرگذار با آنها آماده کنند، باید رفاه دغدغه آنها نباشد. مبرهن است معلمی که مجبور است در خارج از ساعات کاری راننده تاکسی باشد، فرصتی برای آمادگی روحی و روانی برای پرورش دانش‌آموزان نخواهد داشت.

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد