قتل همسر بهخاطر مهریه
اواسط فروردین سالجاری مردی که همسرش را بهخاطر مهریه و حق طلاق به قتل رسانده بود، خود را تسلیم پلیس کرد. چهارم فروردین امسال کشف جسد یک زن در بوستانی در نزدیکی بزرگراه آزادگان پروندهای پیشروی پلیس جنایی باز کرد. مأموران پلیس در محل حادثه با جسد زن جوانی روبهرو شدند که داخل دو پتو پیچیده و بعد داخل کیسه پلاستیکی بزرگی گذاشته شده بود. درحالیکه تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول و عامل قتل ادامه داشت، مرد ۳۳ سالهای در یکی از شهرستانهای خوزستان به اداره پلیس رفت و اعلام کرد همسر ۳۲ سالهاش را در پاکدشت به قتل رسانده و جسد او را در بزرگراه آزادگان رها کرده است.
این مرد به پلیس میگوید: «دوم فروردین امسال با همسرم بهخاطر مهریه و حق طلاق درگیر شدیم که عصبانی شدم و او را خفه کردم. پس از این جسدش را پتوپیچ و در بزرگراه آزادگان رها کردم و خودم همراه فرزندم به شهرستان رفتیم. من عذاب وجدان داشتم و فرزندم را به خانوادهام سپردم و به اداره پلیس آمدم».
نقشه عجیب شوهر برای فرار از پرداخت مهریه
اواسط اردیبهشت امسال، زنی ۲۵ ساله که در آستانه جدایی از همسر دومش بود، فکرش را نمیکرد قربانی دامی شود که شوهرش برای فرار از پرداخت مهریه پهن کرده است.
زن جوان به اداره پلیس رفت تا از شوهرش به اتهام آدمربایی شکایت کند. او میگوید: «همسرم مرا کتک میزد و بهشدت با یکدیگر اختلاف و درگیری داشتیم. اختلاف و درگیریهای من و شوهرم ادامه داشت تا اینکه تصمیم به جدایی گرفتیم. برای انجام کارهای قانونی راهی دادگاه خانواده شدیم اما همسرم اصرار داشت مهریه را ببخشم تا طلاقم بدهد. من برخلاف اصرار او تصمیم گرفته بودم مهریهام را بگیرم. چون میخواستم بعد از جدایی مستقل زندگی کنم و دیگر به خانه پدرم برنگردم. به همین دلیل ۲۰۰ سکه مهریه را به اجرا گذاشتم، غافل از اینکه شوهرم برای فرار از پرداخت سکهها نقشه مجرمانهای خواهد کشید».
زن جوان ادامه میدهد: «همسرم با همدستی زنی به نام پرستو و برادرش برایم دام پهن کردند؛ روزی با آنها در پارک قرار داشتم که پرستو مرا به برادرش معرفی کند تا بعد از جدایی از همسرم با او ازدواج کنم. سر قرار با آنها بودم که همسرم سر رسید. او با تهدید من و برادر پرستو را سوار خودروی خود کرد و ما را به خانهای قدیمی حوالی شهرری برد. در آنجا ۳ روز مرا در اتاقی با دست و پای بسته حبس کرد و میگفت برادر پرستو را نیز در اتاق دیگری زندانی کرده است. شوهرم برایم شرط گذاشت و گفت اگر به دفترخانه بروم و مهریهام را ببخشم از شکایت خود صرفنظر میکند. بعد از این که مهریه را بخشیدم، پرستو زنگ زد و از من حلالیت طلبید و گفت بهخاطر پول حاضر شدهاند وارد این بازی شوند. شوهرم آنها را اجیر کرده بود تا با این ترفند بتواند از پرداخت مهریه فرار کند».
پشیمانم، کاش پدرزنم را هم کشته بودم!
در پرونده اینگونه آمده است؛ اسماعیل مدعی است که دچار اختلال روانی شده بود. او میگوید: «شبها نمیتوانستم بخوابم و همیشه عصبانی بودم. همه افراد را مثل گرگ میدیدم؛ تا این که به پزشک مراجعه کردم. بعد از مدتی با همسرم دچار اختلافات زیادی شدیم. به او گفتم مهریهاش را ببخشد و از من جدا شود. پدرزنم هم میگفت باید مهریه دخترش را تا ریال آخر بدهم اما من پولی نداشتم و نمیتوانستم این کار را بکنم. در واقع پدرزنم نمیگذاشت ما جدا شویم.
اگر او دخالت نمیکرد من حتما میتوانستم همسرم را راضی کنم. آخرین بار در خانه پدرزنم پس از خوردن صبحانه سر همین موضوع با همسرم درگیر شدم. وقتی دعوا میان من و همسرم بالا گرفت، مادرزنم بار دیگر دخالت کرد که با چاقو چند ضربه به او زدم. میخواستم همسرم را بکشم که به سمت موتورخانه رفت تا در آنجا پنهان شود اما چون در بسته بود، بازگشت و من او را هم کشتم. پدرزنم میخواست مانع من شود که به او هم چند ضربه چاقو زدم. قتل همسر و مادرزنم را قبول دارم، اما از این که پدرزنم را نکشتم، پشیمان هستم. من باید اول سراغ پدرزنم میرفتم و او را میکشتم، بعد سراغ همسر و مادر همسرم میرفتم». با پایان دفاعیات متهم وکلای وی دفاعیات خود را انجام دادند و خواستار برائت متهم با توجه به مدارک پزشکی قانونی درباره او شدند. در پایان قضات وارد شور شدند تا درباره این پرونده تصمیم بگیرند.
درگیری خونین بر سر مهریه
«وقتی بر سر مهریه با همسرم درگیر شدم با چاقو به جانم افتاد و قصد کشتن مرا داشت اما بخت با من یار بود که زنده ماندم.» زن جوان که تا یک قدمی مرگ پیشرفته و ۲هفته در کما بود، با گفتن این جملات در دادسرا و شکایت از شوهرش، خواستار بازداشت وی شد.
اوایل تیر امسال کارگرانی که در رستورانی در غرب تهران کار میکردند، متوجه درگیری زن و مردی شدند که داخل یک خودروی سواری نشسته بودند که ناگهان مرد جوان با چاقو، ضربهای به زن زد و بعد در ماشین را باز کرده و او را به بیرون پرتاب و اقدام به فرار کرد. شاهدان با دیدن این صحنه با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان که بهشدت از ناحیه شکم زخمی شده و خونریزی داشت به بیمارستان منتقل شد. زن پس از ۲ هفته کما، به زندگی برگشت.
زن جوان درباره ضارب و جزئیات روز حادثه میگوید: «درگیری و دعواهای من و همسرم تمامی نداشت، تا اینکه تصمیم به جدایی گرفتیم اما من مهریهام را میخواستم و روز حادثه با شوهرم در خیابان قرار گذاشتیم تا درباره پرداخت مهریه و طلاق توافقی صحبت کنیم. آن روز من سوار خودروی همسرم شدم و همسرم روبهروی یک رستوران توقف کرد تا با یکدیگر صحبت کنیم اما به توافق نرسیدیم و درگیری که بالا گرفت ناگهان همسرم با چاقو ضربهای به شکم من زد و بعد درحالیکه دچار خونریزی و بیحال شده بودم در را باز کرد و با لگد مرا به بیرون از ماشین پرتاب کرد. پس از آن از شدت خونریزی بیهوش شدم و وقتی چشمانم را باز کردم متوجه شدم ۲ هفته در کما بوده و از مرگ حتمی نجات یافتهام».