مهدی بازرگان: پس از خطونشانکشیدنهای اردوغان در هشتمین کنگره حزب عدالت و توسعه برای منتقدان خود درباره چرایی حضور در سوریه و همچنین ادعای تاریخی درباره بخشی از خاک این کشور (سوریه)، حالا قرار است اردوغان برای اولین بار پس از بحران جنگ داخلی سوریه، عازم دمشق شود. آنگونه که یلماز بیلگن، خبرنگار نزدیک به دولت ترکیه خبر داده، گویا اردوغان در سفری غیرمنتظره به سوریه خواهد رفت. طبق این گزارش پس از افتتاح فرودگاه دمشق در روز چهارشنبه این هفته احتمالا رئیسجمهور ترکیه، سفر یکروزهای به دمشق خواهد داشت. این سفر در ادامه رفتوآمدهای مقامات ترک و بهویژه حضور پنجشنبه گذشته هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه و ابراهیم کالین، رئیس سازمان اطلاعات این کشور موسوم به «میت»، در سوریه و دیدار با ابومحمد الجولانی حکایت از ریلگذاری اردوغان برای سوریه پسابشار دارد. در همین باره هاکان فیدان طی گفتوگویی با شبکه «العربیه» از آمادگی آنکارا برای میانجیگری میان واشنگتن و دولت جدید در سوریه گفت و به این نکته هم اشاره کرد: «ترکیه درباره تحولات سوریه در بالاترین سطوح با عربستان سعودی هماهنگی دارد».
در این میان و به نوشته ایسنا، رسانههای وابسته به شورشیان مسلح در سوریه میگویند امروز سهشنبه سفارت سوریه در پایتخت آمریکا بازگشایی خواهد شد. اسپوتنیک گزارش داده این بازگشایی پس از بستهشدن سفارت در بیش از یک دهه و پس از تعلیق روابط دمشق-واشنگتن به وقوع میپیوندد. شبکه اسکاینیوز هم گزارش داده وزارت خارجه آمریکا به منظور اعلام حسن نیت به مردم سوریه، با اهتزاز پرچم جدید این کشور در سفارت سوریه در واشنگتن موافقت کرده است. پیش از این رسانههای آمریکایی از احتمال خارجشدن نام «هیئت تحریرالشام»، گروه اصلی حاکم بر دمشق، از لیست گروههای تروریستی آمریکا در دولت «جو بایدن»، رئیسجمهور کنونی این کشور، خبر داده بودند.
اردوغان به دنبال گرفتن جای ایران در سوریه است؟
هرچند تصور میشود ایران جایگاه سابق خود را در سوریه جدید به ترکیه داده است، اما حسین اکبری، سفیر ایران در سوریه طی گفتوگوی ویژه خبری، بازگشایی سفارت کشورمان در سوریه را اطلاعرسانی کرد. در همین باره و به گفته این دیپلمات ایرانی: «قبل از رسیدن تحریرالشام به دمشق، عدهای نامشخص در دمشق از جمله سفارت ما را غارت کردند. جریانات مشکوک در اتفاق سوریه وجود داشت. ضمن آنکه برخی به دروغ گفتند ۴۳ میلیون دلار در سفارت داشتیم، یک دلار هم نبود. برخی نیز گفتند پنج شش نفر پناهنده شدند. این هم یک دروغ دیگر بود». به گفته اکبری: «سفارت ایران در سوریه بهزودی فعالیت خود را آغاز میکند. فردای روزی که اینها (تحریرالشام) رسیدند، امنیت سفارت ما را تأمین کردند. بحث ما این است که کنسولگری برگردد، آنها هم اعلام آمادگی کردند». البته یکشنبه هفته جاری، اکبری در دیدار با عباس عراقچی نیز گزارشی از آخرین تحولات سوریه و اقدامات و تدابیر انجامشده برای اطمینان از امنیت و ایمنی کارکنان سفارت و اماکن دیپلماتیک و کنسولی جمهوری اسلامی ایران در جریان تحولات اخیر در این کشور (سوریه) ارائه کرد. وزیر امور خارجه هم در این دیدار توصیههایی در مورد ضرورت تداوم پیگیری دقیق روند تحولات سوریه برای حراست از منافع و امنیت ملی ایران و حفاظت از حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی سوریه و نیز حفظ امنیت و ثبات منطقه بیان داشت.
بهرغم گفته سفیر ایران در سوریه مبنیبر احتمال بازگشایی سفارت ایران در دمشق، تکاپوهای اردوغان و دیگر مقامات آنکارا برای ایجاد هماهنگی میان کشورهای منطقهای و فرامنطقهای با شورشیان مسلح حاضر در سوریه، مؤید آن است که سوریه پسابشار عملا میتواند به کمرنگشدن نقش بازیگرانی چون ایران در این کشور منجر شود. کمااینکه «زوی بارئل» طی گزارشی تحت عنوان «سوریه میتواند تحتالحمایه ترکیه شود و آزادی عمل اسرائیل را محدود کند» در روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: «ترکیه با برخورداری از منافع استراتژیک در تبدیل سوریه به دژی ضد کردها، به دنبال گرفتن جای روسیه و ایران و از جمله کنترل حریم هوایی سوریه است». در ادامه این مطلب آمده: «اکنون ترکیه قصد دارد نقشی را که قبلا ایران و روسیه به عنوان حامی اصلی سوریه ایفا میکردند، پر کند. این نقش فراتر از روابط صرفا «حسن همجواری» بین کشورهای هممرز است. چون ترکیه منافع استراتژیک اساسیای در سوریه دارد».
احسان موحدیان: تحولات سوریه یک سناریوی ترکیهای – اسرائیلی – انگلیسی برای مقابله با ایران است
در تحلیل آنچه عنوان شد، احسان موحدیان طی گفتوگویی با «شرق»، ضمن اشاره به توهم پیروزی در اردوغان پس از سقوط بشار اسد یادآور میشود: «رئیسجمهور ترکیه همزمان به دنبال تحقق چند هدف در سوریه جدید است که نخستین هدف، اشغال و سیطره ترکیه بر برخی مناطق از سوریه است که به عنوان قطبهای انرژی، توریستی و جهانگردی میتوانند به مناسبات تجاری ترکیه کمک کنند». از سوی دیگر و به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل: «اردوغان درصدد کنترل مناطق کردنشین سوریه است تا بتواند راهبرد امنیتی خود را برای سرکوب کردها هم اجرائی کند». سومین هدف از منظر او: «تشکیل ساختار سیاسی–اداری جدید در سوریه به نحوی است که عملا دمشق تحتالحمایه آنکارا و شخص اردوغان قرار گیرد». با چنین قرائتی، مفسر حوزه سیاست خارجی تصریح میکند: «در بازه زمانی حدود پنجهفتهای تا روی کار آمدن دونالد ترامپ در کاخ سفید، اردوغان سعی دارد با تحقق این اهداف دست پرتری نسبت به ایران، روسیه و حتی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس پیرامون معادلات سوریه با هدف گفتوگو و مذاکره با دولت جدید آمریکا داشته باشد». البته موحدیان معتقد است: «این سیاست اردوغان یک ارزیابی کاملا غلط است؛ چراکه اساسا ساختار سیاسی آمریکا و فردی مانند دونالد ترامپ اجازه نمیدهد کنترل سوریه به خصوص سیطره بر کریدورهای اقتصادی و تجاری و انرژی فقط در دست ترکیه باشد و همزمان با آن واشنگتن بههیچعنوان به ترکیه اجازه نخواهد داد فشار بیشازحدی را بر کردهای سوریه وارد کند».
البته از منظر این تحلیلگر: «مشابه چنین سیاستی از سوی دیگر کشورهای اروپایی بهجز انگلستان در مقابل ترکیه شکل خواهد گرفت و آنکارا در ماههای پیشرو، دیگر آزادی عمل فعلی را نخواهد داشت». کارشناس حوزه بینالملل در بخش دیگری از تحلیل خود «تحولات جاری در سوریه را اساسا یک نقشه و سناریوی انگلیسی-اسرائیلی-ترکیهای میداند که میخواهد ضمن به صفر رساندن نقش ایران در تحولات سوریه، بستن راههای نفوذ منطقهای ایران در خاورمیانه و قطع ارتباط تهران به شمال آفریقا به نوعی بازگشت ایران به مرزهای خود را کلید بزند». در ادامه این نکات، موحدیان آینده سوریه را چندان مثبت ارزیابی نمیکند و به گفته او: «وجود طیف گسترده و متنوعی از گروهها و جریانهای سیاسی، نظامی و مسلح با اندیشههای متفاوت و حتی متضاد سبب خواهد شد در کوتاهمدت و حتی میانمدت شاهد ثبات در سوریه نباشیم و میتوان این تصور را داشت که سوریه به لیبی دیگری تبدیل شود». به همین دلیل این کارشناس «آنچه اردوغان برای هدفگذاری و ریلگذاری در سوریه پسابشار برای خود تعریف کرده است، دور از واقعیت توصیف میکند» و به باور او: «سوریه در آینده نزدیک محل منازعه بسیاری از گروهها و جریانهای سیاسی و مسلح خواهد شد و عملا تهدید جدیتری را به سمت ترکیه باز خواهد کرد».
پیرو نکات احسان موحدیان، گونول تول هم در فارنافرز نوشت: «رئیسجمهور ترکیه بهجای نگرانی درباره چشمانداز سوریه پسازبیش از یک دهه درگیری، فرصتی را در آینده پس از اسد میبیند. خوشبینی او موجه است، چون از بین تمام بازیگران اصلی منطقه، آنکارا قویترین کانالهای ارتباطی و سابقه همکاری با گروه اسلامگرایی را دارد که اکنون در دمشق قدرت را در دست گرفته است و این امر موقعیتی را برای آن ایجاد میکند تا از مزایای سقوط رژیم اسد بهرهمند شود». به باور این تحلیلگر: «حمایت آنکارا از گروههای حاکم، مرزی طولانی که با سوریه دارد و حضور نظامیاش در این کشور، به ترکیه نفوذ درخور توجهی میدهد. با وجود این آنکارا قادر نخواهد بود دیکته کند که رهبران جدید در دمشق چگونه حکومت کنند».
البته مقاله فارنافرز در پایان چنین نتیجهگیری میکند: «به عنوان کارگزار قدرتی که اقداماتش منجر به سقوط رژیم اسد شد، ترکیه میراثدار مشکلات سوریه خواهد بود. بسیاری در آنکارا پس از فرار اسد از کشور بهسرعت اعلام پیروزی کردند. داشتن یک دولت دوست در دمشق ممکن است واقعا درهایی را برای اردوغان باز کند. او میخواهد پناهندگان به سوریه بازگردند و متحدانش در بخش ساختوساز ترکیه میخواهند در بازسازی این کشور شرکت کنند. این پیروزی در سوریه به او اعتبار بخشیده است که اردوغان امیدوار است از آن در زمینه منافع خود در روابط با غرب و با کشورهای منطقه استفاده کند. اما اگر سوریه به هرجومرج بازگردد و تروریسم و بیثباتی را به وجود آورد، که میتواند پناهندگان بیشتری را از مرزها عبور دهد، مرد قدرتمند ترکیه ممکن است از موفقیت فاجعهبار شورشیان پشیمان شود». با چنین تحلیلی که از فارنافرز مطرح شد، احسان موحدیان هم در واکاوی بیشتر نکات خود از منظر دیگری به موضوع ورود میکند و تأکید دارد: «سرمایهگذاری سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی اردوغان و ترکیه روی جبهه النصره، هیئت تحریرالشام و فردی مانند ابومحمد الجولانی مانند سرمایهگذاریهای پیشین اردوغان درباره داعش یا سرمایهگذاری در جنگ لیبی به شکست خواهد رسید».
چون از دید این کارشناس حوزه بینالملل: «اگر حتی فردی مانند ابومحمد الجولانی و هیئت تحریرالشام نهایتا تحتالحمایه کامل سیاسی و دیپلماتیک اردوغان قرار بگیرند و گوش به فرمان آنکارا باشند، اختلافات جدی با دیگر گروهها و جریانهای سیاسی و مسلح حاضر در سوریه پیدا خواهند کرد؛ چون دیگر گروهها خواستههای متنوعی دارند که گاه در تضاد کامل با اهداف و امیال ترکیه است». ضمن آنکه از منظر موحدیان: «بسیاری از این گروههای جهادی و اسلامگرا در سوریه هم در تبعیت از ترکیه و اردوغان تضاد دیدگاه دارند». این کارشناس، مؤید گفتههایش را نحوه به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان با حمایت ISI (اطلاعات ارتش پاکستان) و نقشآفرینی اسلامآباد میداند که در نهایت شاهد بودیم طالبان افغانستان اکنون به یکی از جدیترین دشمنان اسلامآباد تبدیل شده است. به همین دلیل موحدیان چندان دور از واقعیت نمیداند که در میانمدت و حتی کوتاهمدت: «این جریانهای مسلح اسلامگرا در سوریه هم با وجود حمایت و همکاری ترکیه، نهایتا ضد سیاستهای اردوغان و آنکارا عمل کنند».
فرشید باقریان: اردوغان به دنبال حذف کامل و دائم ایران از معادلات سوریه است
دیگر کارشناسی که در گفتوگو با «شرق» به تحلیل سفر رئیسجمهور ترکیه به دمشق میپردازد، فرشید باقریان است که ابتدابهساکن تأکید دارد: «تحولات سوریه و روی کار آمدن فردی مانند الجولانی را نباید پیروزی برای ترکیه دانست، بلکه یک پیروزی مشخص برای شخص اردوغان است». به همین دلیل این تحلیلگر هم اذعان دارد: «راهبردهای مشخص رئیسجمهور ترکیه حذف بازیگرانی مانند ایران از صحنه تحولات سوریه به شکل دائمی و کامل است تا بتواند وزن شخص اردوغان در معادلات کشور سوریه بیشتر شود». با این برداشت، مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی «سفر فردا (چهارشنبه) اردوغان به دمشق را گام ابتدایی برای ترسیم یک چهره کاریزماتیک از خود (اردوغان) در جامعه سوریه میداند، به نحوی که بتواند فضای اجتماعی و افکار عمومی در سوریه را تحتالشعاع نظرات و گفتههای خود قرار دهد».
باقریان در ادامه گفتههای خود از دو منظر «کریدورهای اقتصادی و تجاری» و همچنین «کریدور امنیتی»، تهدید سیاستهای اردوغان در سوریه جدید را برای ایران جدی میداند و در تشریح خطرات کریدورهای تجاری و اقتصادی مد نظر ترکیه به «شرق» میگوید: «اکنون که ساختار سیاسی در سوریه به دست نیروهای نزدیک به ترکیه افتاده است، قطعا اردوغان در تلاش است تا کریدور موسوم به «توسعه» را که از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به بندر فاو عراق و بعد به ترکیه و پس از آن به اروپا کشیده خواهد شد، تغییر داده و کریدور «داوود» را جایگزین کند. به این معنا که با حذف ایران از معادلات سوریه، از یک سو این کریدور (داوود) به نفوذ ترکیه تا مدیترانه شرقی منجر شود و از سوی دیگر اردوغان برنامه جدی برای امتداد این کریدور تا قلب اروپا دارد». همچنین همزمان با آن، تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل «موضوع احتمال کلیدخوردن کریدور زنگزور را هم پیش میکشد» و بر این باور است: «شاید امتداد کریدور داوود از خاک ترکیه به سوریه و همچنین اروپا، از طرف دیگر به نخجوان، آذربایجان، دریای خزر و آسیای میانه هم کشیده شود». به همین دلیل باقریان هشدار میدهد: «پس از تحولات سوریه امکان پیگیری دوباره پروژه بر سر دالان زنگزور بسیار جدی است».
تحلیلگر ارشد مسائل ترکیه موضوع مهمتر دیگر را ناظر به «امتداد کریدور امنیتی» میداند و در تبیین آن اذعان دارد: «اردوغان با حذف کردهای ترکیه و سوریه سعی میکند یک کمربند امنیتی برای خود تا امتداد مرزهای ایران شکل بدهد». کمااینکه این کارشناس در تأیید گفته خود به سخنان اوایل آذرماه اردوغان استناد میکند. اشاره باقریان به سخنان رئیسجمهور ترکیه در نشست گروهی حزب عدالت و توسعه در مجلس این کشور است که ضمن اشاره به برنامههای آنکارا برای تقویت امنیت مرزهای جنوبی کشورش، مدعی شد: «کمربند امنیتی از مدیترانه تا مرز ایران را برای مقابله با تروریسم تکمیل خواهد کرد».
این درحالی است که ترکیه سالهاست بخشی از خاک سوریه را با توجیه و بهانه مبارزه با کردها در اشغال خود دارد و همچنان مراودات خود را با گروههای مسلح مخالف بشار اسد هم حفظ کرده بود. اردوغان به موازات یادآوری تلاشها برای مقابله با تهدیدات تروریستی مدعی شده بود: «پروژه پاکسازی مرزهای جنوبی کشورمان از تهدید تروریسم را با کمربند امنیتی که از دریای مدیترانه تا مرز ایران امتداد دارد، گامبهگام نهایی خواهیم کرد». رئیسجمهور ترکیه همچنین به برنامههای سال آینده خود هم پرداخت و افزود: «سال آینده با استفاده از روشهای دیپلماتیک و نظامی، دستاوردهای جدیدی را در مبارزه با تروریسم به دست خواهیم آورد». بنابراین در سایه آنچه اردوغان عنوان کرد، باقریان چنین نتیجه میگیرد: «گفتههای رئیسجمهور ترکیه اندکی پیش از آغاز تحولات سوریه از ادلب و سقوط حکومت بشار اسد بود، بنابراین اکنون که معادلات جدیدی در سوریه شکل گرفته است، اردوغان بیش از هر زمان دیگری فضا و زمینه را برای ایجاد و تحقق این کریدور امنیتی از مدیترانه تا امتداد ایران مناسب میبیند و آن را با گروههای حاضر در سوریه علیه تهران و کردها پی خواهد گرفت».
منبع: sharghdaily-953186