رویداد ایران- مریم عمادی
این روزها جهان شاهد تحولات گوناگونی است نقطه آغاز آنهم برمیگردد به سفر بایدن به منطقه خاورمیانه آنهم با اهدافی گوناگون. درست سه روز پس از بازگشت بایدن از سفر جنجالی به خاورمیانه، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه نیز با اهدافی مشابه با همتای آمریکایی خود و به دنبال تقویت روابط با کشورهای منطقه وارد خاورمیانه شد و مورد استقبال متحدان خود قرار گرفت. فارغ ازآنچه در سطح منطقه میگذرد در حال حاضرسفر بایدن و پوتین به خاورمیانه در اساس و عمق نشان میدهد که صفبندیهای جدید در ساختار نظام بینالملل در حال شکلگیری است. در این زمینه گفتوگویی داریم با دکتر «محمدعلی بصیری» دانشیار روابط بینالملل دانشگاه اصفهان.
اهداف بایدن از سفر به منطقه خاورمیانه چیست؟ آیا در مقطعی که امیدها برای احیای برجام به ناامیدی مبدل شده است بایدن میخواهد نظر متحدان خود را علیه ایران برای یک درگیری نظامی جویا شود؟
میتوان گفت یک سری اهداف بلندمدت و کوتاهمدت در این سفر مدنظر بایدن بود. هدف اول این بود که با توجه به کاهش حضور آمریکا در منطقه خروج آن از افغانستان و ایجاد حس ترس و بیاعتمادی بین متحدان، بایدن به خاورمیانه آمد تا اعلام کند آمریکا همچنان مدافع متحدان است و آنها را تنها نمیگذارد که این مسئله را بایدن در نشستهای رسانهای و سخنرانیهایش بهصراحت اعلام کرد. هدف بعدی تقویت گامهای عملیاتی طرح ابراهیم بود طرحی که کشورهای عربی را از ترس ایران به سمت اسرائیل کشانده بود بایدن میخواست روابط کشورهای جنوب خلیجفارس با اسرائیل تقویت شود . هدف سوم رایزنیهای آمریکا با متحدان در منطقه بر سر موضوع برجام بود آنهم با توجه به ابهامی که برای سرنوشت برجام رقم خورده است و اینکه بایدن به دنبال پاسخ این سؤال است که اگر برجام شکست بخورد برنامههای بعدی آمریکا و متحدانش برای مقابله با ایران چه باید باشد ؟ هدف چهارم محور جنگ اوکراین و بحران غذا و انرژی بود که امروز اروپا و امریکا با آن درگیر است بایدن به منطقه آمده بود که کشورهای عربی را تشویق یا حتی وادار کند که کمبود نفت و گاز را پر کنند. درواقع عربستان کمبود نفت و قطر و امارات کمبود گاز را جبران کنند و بدینوسیله جلوی افزایش قیمت انرژی در کشورهای اروپایی و آمریکایی گرفته شود. شاید بایدن یک هدف پنجمی هم بهصورت غیرمستقیم در این سفر داشت. او میخواست به رقبایی مانند روسیه و چین که فعلا در خاورمیانه فعال هستند بهویژه در نهادهایی مانند سازمان شانگهای یا پروژه جاده ابریشم جدید، هشدار بدهد که آمریکا حاضر نیست منطقه و متحدانش را بهراحتی در اختیار رقبا بگذارد و همچنان در منطقه حضور خواهد داشت و منافعش را حتی با تنش و تقابل دنبال میکند .
چه عواملی باعث شد که بایدن علیرغم موضع منفی همیشگی نسبت به ریاض بهویژه بعد از قضیه خاشقچی، بهیکباره چرخش 180 درجهای نسبت به عربستان پیدا کند تا جایی که به ریاض سفر میکند و خواستار تقویت اتحاد دوباره واشنگتن و ریاض میشود؟
برای غرب و در رأس آن امریکا نزدیک شدن یا دور شدن به یک کشور و دوست و دشمن تعریف کردن، بر اساس منافع ملی آنهاست و مسائلی مانند حقوق بشر، ارزشهای لیبرال دموکراسی و ایدئولوژی مسائل حاشیهای هستند، درواقع اصل بر تأمین منافع است . اکنونکه منافع غرب اقتضا میکند که انرژی گران شده در اثر جنگ اوکراین را برای جوامع خود تأمین کنند بنابراین مسائلی مانند خاشقچی و شعارهای حقوق بشر و دفاع از حکومتهای دموکراسی و مقابله با حکومتهای دیکتاتور به حاشیه می ورد. این مسئله سابقه طولانی در روابط کشورهای غربی و کشورهای دیکتاتور دارد.
بهموازات سفر بایدن به منطقه خاورمیانه، جهان شاهد حضور پوتین در تهران و تقویت اتحاد مسکو- تهران بود نظر شما در مورد این اتحاد چیست آنهم در شرایط فعلی که روسیه بهشدت درگیر بحران اوکراین بوده و از طرف جامعه جهانی تحتفشار است ؟
در این زمینه تحلیلهای ضدونقیض زیاد است ما باید مبحث مغلطه شده که در رسانههای موافق و مخالف نظام وجود دارد را باید از هم تفکیک کنیم شایعههایی مانند اینکه چون ایران با امریکا در خصوص برجام تنش دارد عملا شرق گرا شده است. واقعیت این است که جهت سیاست خارجی ایران بعد از چهار دهه که از انقلاب میگذرد به سمت استقلال بوده است و شعار نه شرقی نه غربی هنوز هم شعار ایران است . هنوز این شعار در قانون اساسی ایران وجود دارد و هنوز بر سر در وزارت خارجه ایران نوشتهشده و مسئولین به آن اعتقاددارند و بر اساس آن عمل میکنند. بنابراین در مقطع کنونی که غرب همه درها را به روی ایران بسته عقل حکم میکند ایران با درهایی که باز هستند در ارتباط باشد و منافع ملی و امنیتی خود را تأمین کند . این سخن که اگر ما به سمت شرق برویم شعار نه شرقی نه غربی را زیر پا گذاشتهایم، یک استدلال منطقی نیست و بیشتر شبیه یک سفسطه است. درست است که اکنون غرب به دنبال فشار بر ایران است تا ایران را در برابر خواستههای خود تسلیم کند تا درنهایت یک سری از تحریمها بردارد و غربگرایی را به ایران تحمیل کند اما اینیک مسئله بینابین است ما در این شرایط نه باید کاملا تسلیم شروط غرب بشویم و نه نوکر و وابسته به شرق، من بعید میدانم که مسئولین هم در پی این قضیه باشند. اکنون طرفداران غربی کردن ایران و مخالفان و معاندان سیستم همواره این مسئله را در رسانهها القا کنند که چون درهای غرب به روی ایران بسته است نظام جمهوری اسلامی میخواهد در رابطه با روسیه شرق زده شود که من بعید میدانم که این مسئله درست باشد.اما اینیک واقعیتی است که در مقطع کنونی ایران با آگاهی از اینکه میتواند از دریچه دولتهای شرقی بخشی از نیازهای کشور را تأمین کند و فشار تحریمها را کاهش دهد، با شرق وارد رابطه شده و این مسئله مختص پوتین و یا چین نیست در ارتباط با دیگر کشورها هم میتواند باشد ولو این کشور آفریقایی باشد یا حتی از آمریکای لاتین. سفر آقای پوتین به ایران در این راستا قابلتحلیل است . هرچند پوتین هم در این سفر اهدافی برای منافع ملی خود دارد و میخواهد از شرایطی که امکان حضور وی را در ایران فراهم کرده نهایت استفاده را بکند. مثلا ایران و روسیه برای مقابله با داعش در سوریه همچنان منافع مشترکی دارند همچنین گسترش ناتو در اوکراین که اگر محقق شود هم برای روسیه خطرناک است هم برای ایران. کما اینکه ناتو قبل از اوکراین تا مرزهای گرجستان و آذربایجان آمده بود و در پی چیدن موشکهای خود در این مناطق بود که این مسئله خطر جدی هم برای امنیت ملی ایران و هم روسیه محسوب میشد اینجاست که پوتین به ایران میآید و روی مسائل سوریه، گسترش ناتو به شرق، قراردادهای بلندمدت بستهشده میان دو کشور بحث میکند و حتی میخواهد از تجربه ایران برای دور زدن تحریمها استفاده کند .
به نظر شما گسترش روابط تهران و مسکو در حد یک اتحاد استراتژیک در شرایط فعلی میتواند برای ایران دردسرساز باشد آیا میتوان گفت اینگونه اتحادها پای ایران را به جنگ اوکراین باز میکند؟
نه لزوما. این بستگی به موضع بعدی و رسمی ایران دارد. اکنونکه ایران دائما اعلام میکند که ما جنگ را محکوم میکنیم و گام عملی برای جنگ برنداشتهایم. بله اگر ایران رسما وارد جنگ بشود و سرباز، پول و اسلحه بفرستد آنوقت میتوان گفت پای جمهوری اسلامی ایران به جنگ اوکراین بازشده است
آیا فروش پهپادهای ایرانی به روسیه خود عاملی برای دخیل شدن ایران در جنگ اوکراین نیست؟
هر کشوری آزاد است که تولیدات خود را به کشوری که نیاز دارد بفروشد . همینالان هم ناتو به اوکراین سلاح میفرستد پس با این حساب آنها هم در جنگ اوکراین دخیل هستند . آیا فقط در مورد روسیه این داستان مطرح است؟ اساسا طرح همین مسائل برای غربگرا کردن ایران است. واقعیت این است که اگر ایران بخواهد بر اساس شعار نه شرقی نه غربی رفتار کند هر جا منافع ملیاش اقتضاء کند باید به هر کشوری که نیاز دارد محصولات خود را بفروشد حالا میخواهد این کشور روسیه باشد یا اوکراین. یک کشور مستقل باید خود تصمیم بگیرد با چه کشوری معامله کند. اگر ما بخواهیم به دستور آمریکا چیزی به روسیه بفروشیم همچنان باید نوکر آمریکا باشیم.
نظر شما در مورد چینش سیستم بینالملل بعد از سفر بایدن و پوتین به منطقه چیست؟ آیا ساختار نظام جهانی بازهم به سمت نظام دوقطبی زمان جنگ سرد بازگشته است و ما در آینده نزدیک دوباره شاهد تشکیل دو بلوک شرق و غرب هستیم؟
بله بالاخره جنگ اوکراین نقطه عطفی در روابط بینالملل محسوب شد جنگی که همه فکر میکردند بهزودی تمام میشود و توافقات انجام میشود اما تاکنون پنج ماه طول کشیده است حتی ممکن است این درگیریها تشدید شود و به درگیریهای اتمی منجر شود که در این صورت نهتنها نظمهای بینالمللی که کلا باعث میشود نظم و حیات زمین به مخاطره بیندازد. درواقع بعد از حمله روسیه به اوکراین با توجه به آن موضع رسمی که مسکو و متحدان آن علیه ناتو گرفتند، عملا روابط بینالملل مثل گذشته با محوریت و اراده آمریکا مدیریت نمیشود و آن نظام تکقطبی با هژمونی آمریکا تمام شد و جهان وارد نظم جدیدی شده است که میتوان آن را نظام دوقطبی مثل جنگ سرد یا حتی نظام سهقطبی نامید.