اینجا برای آنها آخر دنیا بود؛ برای آنهایی که آن شب، از ساعت یک آمده بودند تا شاید اذان صبح نزده، رضایت بگیرند و انگار اتفاقی نیفتاده، برگردند به دیروز. انگار همه چیز مسخ شده بود؛ نمیتوانستند بنشینند، این مردمی که ذره ذره وجودشان مویه میکرد، جلوی دیوار