«روز پدر بود. طوري همه جا را مه گرفته بود كه چشم چشم را نميديد. مركز كنترل عمليات، تصادف يك سواري با كاميون را اعلام ميكند. به هرترتيبي بود خودمان را به محل حادثه رسانديم. تمام خانواده مرده بودند. پدر سرش پريده بود. وقتي داشتيم فوتشدگان را منتقل ميكرديم