یکی از ویژگیهای مهم ادبیات هر قشر و گروهی، گستره و نوع لغاتی است که استفاده میکنند. تحلیل محتوای لغات و مفاهیم به کار بردهشده میتواند به ما بگوید که سیاستمداران با یکدیگر چه تفاوتی دارند و خودشان نیز طی زمان دچار چه تحولاتی شدهاند.
چشم نوکر به دست و دهان ارباب است و نه برعکس. درحالیکه همه این ویژگیهای رفتاری نزد سیاستمدارانی که مدعی نوکری مردمند معکوس است. آنان مردم را تابع خود میخواهند. مدعی هستند که میخواهند مردم را هدایت کنند و به بهشت ببرند! آنان هستند که صبح تا شام حرف میزنند و مردم یا همان مثلا اربابان، در حال شنیدن هستند، آنان هستند که پول میدهند و منت میگذارند و مردم را تابع خود میخواهند. این نوکران! هستند که به مردم یا اربابان پول توجیبی میدهند و... اربابان! را برای اخذ آن به صف میکنند. بنابراین کاربرد این لغت نوعی فریبکاری و دروغ آشکار است.
گذشته از دروغ بودن آن، در دنیای جدید رابطه مردم و حاکم، تغییر کرده و از رابطه اربابـ نوکری خارج شده است. فرقی هم نمیکند که مردم ارباب باشند یا حکومتکنندگان. اکنون رابطه کارفرما، کارگزار حاکم است. رابطه کارگزار و کارفرما، یک رابطه قراردادی و برابر حقوقی و مبتنی بر اختیار طرفین است.
کارگزار در برابر دستمزد معین و برنامه معین اقدام به اجرای خواستهها و برنامههای کارفرما میکند. ارباب و نوکر، رابطهای مبتنی بر استثمار و نابرابری است. یکی در بالا و دیگری در پایین قرار دارد. اراده حاکم، همان اراده ارباب است. این وضعیت محصول نظام سیاسی خاص و سنتی است.
نوکر در برابر ارباب فاقد حقوق و اختیار یک شهروند است. ارباب به نوعی سلطه بر نوکر دارد. درحالیکه کارگزار در برابر کارفرما چنین وضعی را ندارد. کارگزار شخصیت مستقل و معتبری دارد که برای کارفرما طبق قرارداد عمل میکند. مرجع ثالثی به نام قانون بر این رابطه دو طرفه نظارت میکند. ادبیات نوکر و ارباب، محصول نظام و ساختار عقبمانده اربابـرعیتی یا ارباب- نوکری است. کسانی که این ادبیات را به کار میبرند، درصدد احیای آن نظام هستند ولی به صورت فریبکارانهای جای ارباب و رعیت یا نوکر را وارونه جلوه میدهند.
در این نظام ارباب در رکاب نوکر راه نمیرود و چشم به راه صدقات نوکر نیست، بلکه برعکس این رعیت و نوکر است که در رکاب ارباب میدود و هر پرداختی از ارباب را روی چشم میگذارد. تردیدی نیست که برخی افراد از روی سهلانگاری و بدون توجه به این نکات، از کلمه نوکر استفاده میکنند. ولی همین استفاده نیز محصول رسوب افکار گذشته و نظامهای سیاسی اربابـ رعیتی و نوکری در ذهنیت آنان است. اصلاح هر چیز از جمله سیاست باید همراه با اصلاح ادبیات آن نیز باشد.