اصفهان را نصف جهان خواندند و میدان تاریخی نقش جهان را نگین انگشتری آن دانستند، اما در روی دیگر سکه خبری از آن جلال و شکوه عالیقاپو یا گنبد مسجد شیخ لطفالله نیست. در آن سوی این زیبایی بیکران و دریای بینظیری از هنر و تمدن ایرانی اسلامی، گرگی در تاریکی خفته و خود را زیر این عبای پر رنگ و لعاب پنهان کرده است.
درست در همان میدان جهانی ایران و دومین میدان بزرگ جهان، هشت کیلومتر بازار تاریخی اصفهان قرار دارد، بازاری که شاه عباس صفوی کاسبان را به آنجا آورد و هنوز کسبه اصلی شهر از آن رخت بر نبستهاند. نه تنها کسبه هنوز در بازار تاریخی اصفهان حضور دارند و از رونق آن چیزی کم نشده، بلکه هنوز کاسبهای اصفهان بر دوش مغازهها و سرقفلیهای صفوی و قاجار سوارند.
در سراها و تیمچههایی که روزی کاروانیان بیگانه را قدم بر آنها میگذاشتند و روزی گردشگران خارجی، حالا تبدیل به انبارها، کارگاهها و عمده فروشیهایی شدند و برخی از آنها شکوه و عظمت قبلی خود را از دست دادند. در گوشه گوشه بازار تاریخی اصفهان پر است از این سراها و تیمچهها و مغازهها که هر کدام خروارها جنس از لباس و پارچه و طلا گرفته تا چیزهای دیگر انبار کردهاند.
داستان این مغازهها و بازار، اما از یک جایی خطرناک میشود؛ جایی که نگاهی به اوضاع امنیت دکانها بیندازیم و صحنههای دلخراش بازار تبریز جلوی چشممان آید. بلندترین بازار تاریخی جهان که دوبار، یک بار در ۱۳۸۸ و بار دیگر در سال ۱۳۹۸ سوخت و زنگ خطری برای دیگر بازارهای تاریخی ایران شد.
برای بررسی وضعیت ایمنی بخشهای مختلف بازار اصفهان به خصوص در بخش شمال شرقی این بازار که مرکز تجمع اصنافی نظیر پارچه فروشیها و انبارهاست و دسترسی به آن دشوارتر از دیگر بخشها است؛ با سرآتشیار علیرضا شکرانیپور، فرمانده پایگاههای ۹ و ۱۷ آتشنشانی (پایگاههای بازار اصفهان) همراه شدیم.
اولین مشکل، دسترسی خودروهای امدادی به بازار
بازدید از ایستگاه آتشنشانی شماره ۱۷ که در کوچه مشیر یخچال و دیوار به دیوار بازار است آغاز شد، جایی که با دروازه اشرف تنها شاید صد متر فاصله داشته باشد، اما گذر از آن کیلومترها به نظر میرسد. انبوه رگالها و اجناس بیرون از مغازهها، خودروهای پارک شده و موتورسیکلتهای گوشه و اطراف راه را برای خودرو امدادی سد کرده است.
از این روی گذر خودروی امدادی از درب ایستگاه آتشنشانی تا دروازه اشرف که ورودی خودروهای امدادی به بازار بوده، خود اولین معضل است. یکی از دلایل آن عدم رعایت ساعات بارگیری و تخلیه بار توسط کسبه و بینظمی شدید کوچه یخچال است و احتمالاً به همین دلیل شهرداری اصفهان در صدد جابهجایی صنف لوازم خانگی از این کوچه به جایی حومه شهر است.
شکرانیپور در این باره میگوید: بارگیریها باید از پنج عصر تا نیمه شب انجام شود، اما همواره در طول روز وانتها و دیگر خودروها برای بارگیری و تخلیه بار به کوچه یخچال و نزدیک دروازه اشرف میآید و راه برای خودروهای آتشنشانی بسته میشود. پارک بیمورد خودروها، چیده شدن اجناس در بیرون مغازه، ازدیاد و بینظمی موتور سیکلتها و غیره همه و همه راه را برای عبور خودروهای آتشنشانی به بازار بسته است.
او خبر از پیاده راه شدن گذر مشیر یخچال در آیندهای نزدیک میدهد و اظهار میکند: در آخرین جلسهای که در شهرداری منطقه سه برگزار شد، قرار بر این شد که گذر مشیر یخچال بر روی خودروها بسته و این گذر به صورت کامل پیاده رو شود و تخلیه بار نیز از ساعت ۱۰ شب تا پنج صبح انجام شود.
گیتهایی که جلوی موتور را نگرفت، اما سد آتشنشانی شد
در سالهای گذشته و برای جلوگیری از ورود موتورسیکلت و بعضاً خودرو به بازار اصفهان، گیتهای فلزی قطور و بزرگی در ورودیهای مختلف بازار نصب شد، البته در بسیاری از نقاط از جمله در ورودی دروازه اشرف این گیتها به درخواست آتشنشانی برداشته شده، اما پارک بیرویه موتور سیکلت و عبور و مرور مکرر گاریها، کار را برای خودروهای امدادی در آینده سخت خواهد کرد.
فرمانده پایگاههای آتشنشانی بازار اصفهان توضیح میدهد: یکی دیگر از مسائل مهم، گیتهای ورودی بازار است که برای عدم ورود موتور سیکلت به بازار نصب شده بودند و از برخی از آنها حتی دوچرخه هم عبور نمیکرد! اما با نامهنگاری به بخشهای مختلف اعلام کردیم که خودروی امدادی باید بتواند وارد بازار شود و این گیتها و راهبندها در صورت بروز یک اتفاق مشکل آفرین خواهد بود. پس از این نامهنگاریها گیتها و راهبندها برداشته شد، اما پارک و حضور موتورسیکلتها در برخی نقاط بازار، مشکلآفرین شده.
سرای محمدصادق خان و یک درخواست و درددل
پس از گذر از کوچه یخچال و بازار هندوها که خود مثنوی هفتاد من بود، تازه به نزدیکترین ورودی بازار برای خودروهای امدادی یعنی دروازه اشرف میرسیم. پیش از دروازه اشرف درب سرای محمدصادق خان قرار دارد که مکالمه مدیر این سرا با سرآتشیار شکرانیپور، مانع از حضور و ادامه بازدید از بازار میشود. این سرا که سیمکشیهای آن در وضعیت بسیار غیرایمن قرار دارد و اکثر کاسبهای داخل پارچه فروش و یا طلاساز هستند، به نظر میرسد که مشکلات ایمنی مختلفی داشته باشد.
رئیس هیأت مدیره این سرا که به سمت ما و آتشنشان آمده، میگوید: چهار میلیون و نیم هزینه شارژ کپسولهای آتش نشانی سرای ما است، شهرداری اگر میخواهد کاری کند، کمکی بدهد و این کپسولها را برای ما شارژ کند. در این سرا دهها سرقفلی وجود دارد، پیشتر بسیاری از آنها کارگاههای طلاسازی بود، اما صاحبان آنها دیگر فعالیتی ندارند و پولی هم به هیأت مدیره نمیدهند تا کارهای جاری پیش برود.
او ادامه میدهد: از طرفی سردر سرای ما ترک خورده و هر لحظه امکان ریزش آن وجود دارد، مرمت این سردر حداقل ۴۰ میلیون هزینه زیادی خواهد داشت؛ اما مساله اصلی فقط هزینه نیست بلکه ادارهکل میراث فرهنگی استان اصفهان و شهرداری برای اعطای مجوز مرمت آن همکاری نمیکند و آنها نیز به جای مساعدت میخواهند برای مجوز پول بگیرند. میراث اعلام کرده یک دانه آجر هم حق ندارید تکان دهید، خب این سردر اگر بر روی سر کسی آوار شد، چه کسی میخواهد جوابگو باشد.
در این مکالمه، شکرانی پور اینگونه به او پاسخ میدهد: خود ما برای شارژ co2 کپسولها به بخش خصوصی مراجعه و برای شارژ کپسولهای متعلق به ایستگاههای آتشنشانی پول پرداخت میکنیم. این انتظار که آتشنشانی و شهرداری بخواهد همه کپسولهایی را که قرار است اموال کسبه را از آتشسوزی نجات دهد شارژ کند، دور از انتظار است.
طاق چوبی و خطرناک دروازه اشرف
پس از اتمام مکالمه سرآتشیار بازار و مدیر سرای محمدصادق خان به سمت چهارراه دروازه اشرف رسیدیم، جایی که بیش از همه چیز سقف چوبیِ خشکیده آن در نظر جلب میشد. در بازار روبهرو که به سمت خیابان حکیم میرفت نیز کارگران مشغول اصلاح کف هستند و در رسته جنوبی بازار داربستها برای اصلاح سقف خودنمایی میکنند.
شکرانیپور در ابن باره تاکید میکند: سقفهای بازار وضعیت خوبی نداشت و بار زیادی بر روی آنها بود، حتی چندی پیش خشتهای بر روی سر یکی از بانوان رهگذر فرود آمد و باعث آسیبدیدگی ایشان شد. از همین روی سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری با همکاری شهرداری منطقه سه اصلاح سقف را در دستور کار قرار داده و عملیات عمرانی آن با نظارت آتشنشانی پیش میرود.
او ادامه میدهد: اما این اصلاح سقف در ورودی بازار از چهار سوی قرار است انجام شود و بخشهایی از آن نیز انجام شده و در نهایت در چهارراه دروازه اشرف به هم برسد. این بخش از بازار به دلیل سقف چوبی و مقادیر زیاد چوب خشک در بالای سر مغازهها همچنین سیمکشیهای غیر استاندار نیاز به بازنگری فوری دارد. طرح میراث فرهنگی و شهرداری برای این قسمت زدن یک طاق و هشتی بزرگ بود که در این طرح باید ستونهایی زده شود و نیاز بود که چند دهنه مغازه برای مدت کوتاهی همکاری کنند تا این ستونها زده و سقف روی آن ساخته شود، اما متأسفانه یکی از این مغازهها که در این قسمت قرار داشت همکاری لازم را نکرد.
سیم کشیهای غیر استاندار در سقف بازار
یکی از اصلیترین معضلات بازار که هر لحظه ایمنی این مکان تاریخی مهم ایران را تهدید میکند، سیمکشیها و سمهای برق بسیار ناایمنی است که از سقف رد شده و علاوه بر مشکلات ایمنی، منظر بسیار زشتی برای بازار ایجاد کرده است.
شکرانیپور درباره این سیستم برق بازار توضیح میدهد: سیمکشیهای برق بازار بسیار غیرایمن است، از همین روی ادارهبرق سه پست قوی برق برای بازار پیش بینی کرد و شهرداری هم قرار شد تا با کفسازی مناسب، دو کانال برای رد کردن سیمهای برق و نای گیری از کف بازار عبور دهد. عملیات کفسازی و سنگفرش شدن بازار همچنین عبور کانالهای نای کش و تأسیسات از زیر سنگ فرشها آغاز شده، اما متأسفانه ادارهبرق هنوز در تلاش برای کسب رضایت کسبه و جانمایی پستهای برق است تا وضعیت کنتورها و سیمکشیهای بازار که از سقف میگذرد اصلاح شود.
او با اشاره به آتش سوزی یک مغازه ساعت فروشی در هفتههای گذشته، تاکید میکند: در ساعات ابتدایی صبح با تماس به آتشنشانی گزارش آتشسوزی در یکی از بخشهای بازار داده شد. خوشبختانه این اتفاق در ساعت خلوتی بازار بود و نیرویهای آتشنشانی با حضور به موقع در محل توانستند تنها از حفرهای در دیوار متوجه منبع آتشسوزی شوند که از یک مغازه ساعتفروشی بود.
رئیس پایگاههای ۹ و ۱۷ آتشنشانی اصفهان خاطرنشان میکند: به دلیل دربهای آهنی ضدسرقتی که مغازه نصب میکنند، تشخیص منبع آتش بسیار دشوار است و در این مورد با خروج دود از حفرهای که در کنار درب مغازه به صورت اتفاقی وجود داشت، متوجه آتشسوزی آن شدیم. این آتش سوزی به دلیل سیمکشی و سیستم غیر استاندار برقی بود، امیدواریم با همت اداره برق و همکاری کسبه این مشکل حل شود، زیرا برقکشی مهمترین مشکل بازار است.
شکرانیپور با بیان اینکه «تمام کنتورها باید محافظ جان داشته باشد»، اظهار میکند: باید سیمهای از کانالهای زیر زمینی رد شود و از همه مهمتر جلوی کنتورها اجناس و به خصوص طاقههای پارچه و لباس نباشد. اما تقریباً همه کسبه جلوی کنتورها و باکسهای آتشنشانی (اگر داشته باشند) داخل مغازه را جنس چیدهاند. به طور کلی مواد اشتعالزا نباید در اطراف کنتور برق باشد، به خصوص در کنتورهای قدیمی که امکان اتصالی برق و جرقه و آتش سوزی در آنها وجود دارد، این مورد بسیار خطرآفرین است. این موارد جز استعلامات ایمنی است که با هزینه بسیار پایین و بعضاً رایگان برای کسبه در دسترس است.
او در حین عبور از بازار به دربهای چوبی بزرگ بسیار سراها و تیمچههای بازار نیز اشاره کرده و میگوید: بسیاری از سراها دربهای چوبی بزرگ قدیمی دارند که هر کدام ثبت ملی هستند و اجازه انداختن خطی بر روی آنها نداریم. از طرفی خود این دربها یکی از موارد خطرناک و مستعد آتشسوزی هستند و از طرفی دیگر در صورت رخ دادن آتشسوزی در ساعات تعطیلی بازار در یکی از این سراها، باز کردن این درها و رسیدن به محل آتشسوزی داستانی جداست.
سرای منجم، بمب ساعتی بازار اصفهان
در پستوی بازار خرازیها و پشت نردههای فلزی قطور و دربی چوبی بزرگ، یکی از سراهای پرحاشیه و معروف بازار قرار دارد. سرایی که هر طلافروش و طلاسازی گذرش به آن خورده است؛ یعنی سرای منجم. سرآتشیار شکرانیپور، فرمانده پایگاههای آتشنشانی بازار اصفهان این نقطه به یک بمب ساعتی تشبیه میکند.
او میگوید: سرای منجم بیشترین دغدغه آتشنشانی را به خود مشغول کرده، زیرا در درجه اول در اکثر حجرههای این سرا به خصوص در زیرزمین آن تمام کارگاههای طلاسازی مشغول هستند و ۹۰ درصد این کارگاهها کار گرم با ابزارآلات گرم میکنند. ضمن اینکه کپسولهای ۱۱ کیلویی گاز که به آنها بمب ساعتی میگویم، در این سرا بسیار زیاد است. از طرفی محل دسترسی آتشنشانی به این سرا بسیار دشوار بوده و علاوه بر آن، جلوی درب ورودی سرا یک سری میله ضد سرقت جوش داده شده و برای رسیدن به داخل سرا باید لوله گذاری انجام شود که خود زمانبر است.
شکرانیپور اضافه میکند: این کارگاههای طلاسازی به دلیل حساسیت شغلی اجازه ورود به کسی را نمیدهند و بازرسی از آنها نیز دشوار است. به طور کلی سرای منجم یک بمبساعتی در بازار بوده و یک نقطه بسیار بحرانی در بازار است. در گوشه گوشه بازار از جمله بیرون از سرای منجم دهها کپسول گاز قفل شده به هم قابل مشاهده است، بارها این مورد را هشدار دادیم، اما این کپسولهای جمعآوری نمیشوند چون کار کارگاهها با آنها است.
سرای مخلص و کپسولهای دِشارژ
مقصد بعدی این بازدید رعبآور، بزرگترین سرای بازار بزرگ اصفهان یعنی سرای مخلص است. سرایی که لباس فروشیها و مغازههای منسوجات زیادی در آن دیده میشود. همچنین در میان فضای بزرگ این سرا فضای سبزی با درختانی خشک قرار گرفته که خود مستعد آتشسوزیاند.
فرمانده آتشنشانی بازار درباره وضعیت ایمنی سرای مخلص، توضیح میدهد: در این سرا تمام خاموشکنندهها و کپسولهای ایمنی دشارژ شده و سالیان سال است که دست نخوردهاند، این کپسولها عملاً هیچ خاصیتی ندارند و دکوری شدهاند. همه هم منتظرند که یکی آنها را برایشان شارژ کنند، در حالی که کسبه موظف هستند که نسبت به شارژ این کپسولها توجه داشته باشند.
او تاکید میکند: سرای مخلص هم دسترسی سختی دارد و تا ماشین آتشنشانی بخواهد وارد سرا شود، زمان زیادی از دست میرود. این زمان را همین کپسولهای خاموش کننده آتش میتواند جبران کند، اما وضعیت آنها اسفناک است.
سرای گلشن و بار حریقی بالای پارچهها
در ادامه بازدید از بازار بزرگ اصفهان به سرای گلشن رسیدیم، سرایی که در میان کسبه پارچه فروش بازار محبوبیت بالایی برای انتخاب حجرههای آن به عنوان انبار کالا دارد و سقف چوبی آن تصویری ترسناک برای آتشنشانان رقم زده است.
شکرانیپور در سرای گلشن، اظهار میکند: در این سرا پارچه فروشیها و انبارهای پارچه قرار دارد، سرای گلشن بازسازی نشده و هنوز اِشِل قدیمی خود را حفظ کرده و موارد ایمنی در آن بسیار ضعیف است. درب ورودی این سرا چوبی و بسیار قطور و میراثی است، در مواردی که درب سرا بسته باشد، ورود به آن بسیار دشوار است و اگر اتفاقی رخ دهد ورود به سرا بسیار زمانبر خواهد بود.
او ادامه میدهد: بخشهایی از سقف این سرا چوبی و مستعد آتشسوزی است. سیستمهای برق این سرا اصلاح نشده و نیاز است که کسبه سرا با همت خود نسبت به ایمنسازی و اصلاح سرا کارهای لازم را انجام دهند. سرای گلشن بار حریق بسیار بالایی دارد و علاوه بر انبارهای پارچه درختها و فضای سبز بزرگی نیز دارد.
فرمانده پایگاه ۱۷ آتشنشانی اصفهان، میگوید: این سرا اگرچه دقیقاً پشست ایستگاه آتشنشانی است، اما دسترسی به آن تنها از طریق دروازه اشرف امکان پذیر است و اگر خودرو آتشنشانی در ساعات شلوغی بازار بخواهد به آن دسترسی پیدا کند، زمان بسیاری صرف خواهد شد. کپسولهای خاموش کنندههای این سرا هم مثل دیگر سراهای بازار دشارژ شده و سالهای سال است کسبه به آن رسیدگی نمیکنند.
سرای شیشهای و احتمال ریزش دیوار آن!
در کوچه باغقلندرها یک سرای عجیب و بعضاً متروکه قرار گرفته که آثار سوختگی در جای جای آن قابل رؤیت است. این سرا که ورودی کوچکی دارد و با یک راهرو بسیار طولانی به بخش انتهایی میرود، سقفی چوبی و وضعیت سازهای بسیار ضعیفی را تحمل میکند، اما مشکل اصلی در دیواره پشتی این سرا است که به یکی از کوچههای منتهی به بازار ختم میشود.
در این محل زمینهای مخروبه بسیاری قرار گرفته، اما یکی از آنها شرایط بسیار بحرانی دارد و دیواره آن هر لحظه ممکن است تخریب شود. به گفته شکرانیپور در این محل مسئولان ادارهکل میراث فرهنگی استان و شهرداری منطقه حاضر شدند و یکی از مکانهایی که باید فکر عاجلی برای آن شود، این محل است.
او میگوید: این مخروبه چوبهای خشک بسیاری دارد و محلی برای تجمع معتادان شده، تا کنون بارها گزارش آتشسوزی در این محل داشتهایم و با اعزام سریع از ایجاد مشکل بزرگتر جلوگیری شده. زیرا معتادان برای گرم کردن خود و یا استعمال مواد مخدر اقدام به روشن کردن آتش میکنند و این آتش در نیمههای شب خطرآفرین میشود.
شکرانیپور اضافه میکند: این زمین درست دیوار به دیوار سرای شیشهای است و حیاط آن درختان خشک بسیاری قرار دارد. ضمن اینکه برخی از کاسبها در این سرا از کپسولهای گاز استفاده میکنند. اگر در این سرا و پشت آن آتش سوزی رخ دهد، سریعاً بخش بزرگی از بازار را درگیر میکند.
مورد عجیب سرای فخر
اما گل سرسبد بحرانهای ایمنی بازار ماند برای آخر بازدید. در یکی از سراهای بازار یک صحنه بسیار عجیبی قرار دارد که توصیف آن دشوار است. پشت سرای فخر بنبستی وجود دارد که آن بنبست با یک راهروی طولانی به یک بنبست دیگری ختم میشود و در انتها، صحنهای عجیب و غیرقابل باور قرار گرفته؛ یک کارگاه ریسندگی و نخ بافی با انبوه دستگاههای مکانیزه!
از درب ورودی سرای فخر تا این کارگاه حداقل صد متر فاصله وجود دارد و اگر روزی این کارگاه دچار حریق شده تمام این مسیر باید لولهگذاری شود تا آب به آنجا برسد، زیرا هیچ راهی برای ورود ماشین آتشنشانی وجود ندارد! این نقطه پایانی بازدید، از بازار اصفهان، قطعاً خطرناکترین و یک خطر بلقوه است که مسئولان میراثی و شهرداری اصفهان باید سریعاً نسبت به جابهجایی این کارگاه عریض و طویل اقدام کنند.
کاسبها چه کنند؟
اما وظیفه کسبه در بازار اصفهان که اوضاع ایمنی آن کم شباهت به بازار شام نیست، چیست؟ فرمانده پایگاههای آتشنشانی بازار به این پرسش این گونه پاسخ میدهد: اول از همه باید از آتشنشانی استعلامات ایمنی لازم را بگیرند. هزینه ایمنی برای هر سرا و حجره بر عهده صاحب آنها است و باید این موضوع مشخص شود. بسیاری از سراها با همکاری کسبه و صاحبان سرقفلی سراها اقدام به مرمت سرا و ایمن سازی کامل آن کردند، زیرا برای اموال خود، زیبایی بازار و خریداران اهمیت قائل هستند.
شکرانیپور تاکید میکند: سازمان آتشنشانی سازمانی تحکمی نیست و قدرتی ندارد که به زور بخواهد از اصناف بازدید کند، اما با نامهنگاری با بازرسی اتاق اصناف و دیگر ارگانهای مرتبط بازرسی و سرکشی به صورت مرتبط انجام میشود. از طرفی هیچ پروانه کسبی بدون استعلام ایمنی از آتشنشانی صورت نمیگیرد.
به زودی سه پایگاه آتشنشانی در بازار اصفهان ایجاد خواهد شد
در پایان بازدید، شکرانیپور خبر از یک اتفاق مثبت در آینده نزدیک میدهد و میگوید: با دستور معاون دادستان، مقرر شد سه پایگاه آتشنشانی با تملک سه باب مغازه در نقاط مختلف بازار جانمایی و تجهیز شود. در این پایگاهها قرار از ماشینهای چهارچرخ کوچک و موتور سیکلت استفاده شود و نیروی آتشنشانی به صورت ۲۴ ساعته در بازار مستقر باشد. گشتهای بازار به صورت دائم انجام شود و هر مورد غیر ایمنی که بود گزارش دهند.
او اضافه میکند: منتظریم که اداره اوقاف، اداره میراث فرهنگی و یا استانداری سه دهنه از مغازههای بازار را تملک و برای تجهیز به شهرداری واگذار کنند. شهرداری نیز قول داده به محض تحویل ملک، در سریعترین زمان ممکن کاربری آن را تغییر و برای آتشنشانی تجهیز کند.
اوقاف، شهرداری، استانداری، میراث فرهنگی و غیره کاری کنید
آنچه مسلم است وضعیت ایمنی بسیار ترسناک بازار تاریخی اصفهان بوده، بازاری که چشم یک ملت و حتی دنیا به آن دوخته شده و سوختن آن سوختن قلب یک شهر و تمدن است. با پاک کردن صورت مسئله هیچگاه نمیتوان خود و مردم را گول زد و باید تمام ارگانهای درگیر در بازار اصفهان از جمله اداره اوقاف، ادارهکل میراث فرهنگی استان اصفهان، شهرداری اصفهان، اداره برق و استانداری دست در دست هم فکری برای ساماندهی به بازار اصفهان کنند. فکری که نیاز به همراهی کسبه و شاغلان بازار دارد و همه باید به درک خطری که بیخ گوش بازار است، برسند.