درباره ما نسخه آزمایشی | پنج شنبه، 4 دی 1404

کد: 83363 | 01 تیر 1400 ساعت 19:47

مرمت تنها بخشی که نباید خصوصی می‌شد

منصور خادم خراسانی، استاد مرمتگر، متولد ۱۳۳۹ در جعده گودعلی فلکه احمدآباد اصفهان است. تحصیل‌کرده رشته نقاشی ایرانی در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان و دانش‌آموخته رشته صنایع‌دستی دانشگاه هنر اصفهان در سال 63. سال 62 جذب سازمان میراث فرهنگی اصفهان می‌شود و از 32 سال کار مرمت 28 را در عمارت چهلستون خدمت کرده است. او باافتخار از شاگردی نزد یساعی شاجانیان، استاد برجسته مرمتگر و نقاشی ایرانی یاد می‌کند و از داستان پرفرازونشیب میراث تاریخی می‌گوید.
مرمت تنها بخشی که نباید خصوصی می‌شد


رویداد ایران-لیلا شهبازیان: قصه، همان قصه تکراری ناخوشی روزگار میراث تاریخی و فرهنگی است و حرف‌ها همان حرف‌های شش سال پیش با اوضاعی تلخ‌تر و وخیم‌تر. «قاجارها بلای خانمان‌سوزی بر سر میراث تاریخی ایران آوردند اما مرمت‌های این سال‌ها را که می‌بینم، می‌گویم بازهم به شرف این پادشاهان قاجار که روی برخی از مدیران میراث تاریخی و فرهنگی را سفید کردند!»
قبل از انقلاب یک گروه ایتالیایی از شرکت ایزمئو به اصفهان آمدند و با استادکارانی که در سازمان میراث مشغول بودند یک مرمت اصولی و خوب در چهلستون، عالی‌قاپو و هشت‌بهشت انجام دادند. خادم خراسانی یکی از کسانی بود که در این پروژه‌ها کار کرد و آموخت؛ اما دیگر خبری از آن آموزش‌ها و آن شاگردان عاشق نیست: «من قول می‌دهم که چند سال دیگر اگر قرار باشد روی آثار تاریخی به‌طور اصولی کار کنند، البته اگر قرار باشد! دوباره باید دست نیازمان را جلوی کشورهایی مثل ایتالیا که در این زمینه پیشرو هستند، دراز کنیم. واقعاً حیف نیست ما که این‌قدر در این زمینه پیشرفت کرده بودیم حالا این‌گونه شود! اگر توجه به پرورش نیرو ادامه پیداکرده بود حداقل الآن کشورهای خاورمیانه در زمینه مرمت آثار تاریخی‌شان زیر نظر خودمان بودند. اگر همین حالا هم جدی، پای کار بایستیم حداقل 20 تا 30 سال طول می‌کشد تا برسیم به آن شرایطی بسیار خوبی که داشتیم.»
استاد مرمتگر، یکی از پروژه‌های قابل دفاع و ارزشمند میراثی اصفهان را بازسازی هتل شاه‌عباس توسط مهندس مهدی ابراهیمیان می‌داند و می‌گوید که در مرمت دو اصل مهم را یاد گرفته است: نخست اینکه کار مرمت باید قابل‌تشخیص باشد یعنی با دیدن بنا متوجه شویم که کجای آن و چگونه مرمت‌شده و بعد اینکه مرمت باید برگشت‌پذیر باشد یعنی اگر چند سال دیگر خواستیم بنا را به روز نخست مرمت بازگردانیم بشود. این دو اصل در پروژه هتل عباسی که بازسازی کاروانسرای مادرشاه بود رعایت شده است.
«آثار تاریخی این ویژگی را دارند که هرلحظه امکان دارد یک اتفاق تازه برایشان بیفتد. یک آسیب جدیدی فعال شود. من توفیق داشتم که زیر نظر یک سری از استادکاران باتجربه میراث فرهنگی کار کنم. آن گروه ایتالیایی که آمدند یک سری از بچه‌ها را با هزینه دولت فرستادند ایتالیا حدود شش سال آنجا دوره دیدند و برگشتند. یک برنامه‌ریزی حساب و دقیق برای ارتقای توان مرمتی شده وجود داشت. بچه‌ها که برگشتند یک عده زیر نظر آنها کار کردند بعد دانشگاه هنر فعال شد، دانشجویانش جذب میراث می‌شدند و می‌آمدند در کارگاه‌ها البته متأسفانه بعد از انقلاب این شیوه ادامه پیدا نکرد.»
داستان مرمت یک بنا را تمام‌شدنی نمی‌داند و می‌گوید که وقتی می‌گویند مرمت چهل‌ستون تمام‌شده، درست نیست. هرلحظه امکان دارد که برای بخشی از بنا مشکلی پیش بیاید؛ نم بردارد، پوسته بیندازد یا هر اتفاق دیگری. باید مدام توسط یک تیم کارشناس سرکشی شود تا مشکل عمده برای آن پیش نیاید.
او هر بار که به بناهای تاریخی می‌رود با دیدن این آثار و نیز مرمت‌های خوبی که روی آنها انجام‌شده برای سازندگان و مرمتگران آنها طلب آمرزش و مغفرت می‌کند. مرمت‌های 50، 60 سال پیش از نظرش هنوز قابل دفاع هستند و امیدوار است که دوباره به جایگاهی برسیم که از میراث گذشتگانمان خوب مواظبت کنیم. «همیشه آدم باید به این فکر کند که آیندگان درباره‌اش چه قضاوتی می‌کنند. به‌جرئت می‌گویم که در مورد مرمت‌های این سال‌های ما قضاوت خوبی نخواهند کرد.»
آشنایی او با هنر صفویه باعث شد که در سال 79 خط جدیدی با نام «ماه‌نشان» را ابداع کند؛ خطی که مانند هنر صفویه اساس آن دایره است و با پرگار نوشته می‌شود. برجستگی موجود در این خط نیز هنر لایه چینی است که در آثار صفویه مثل چهل‌ستون و عالی‌قاپو به‌وفور استفاده‌شده است. مصالح آن‌هم خاک سرخ است و چسب حیوانی سریشوم. «با این خط به‌اندازه نعمت‌های خدا فقط می‌شود بسم ا... نوشت، یعنی بی‌نهایت، چون اساس آن دایره است و دایره یک شکل کامل است و هر شکلی که بخواهی در آن هست. هرلحظه ممکن است یک تجربه و یک شکل تازه در آن برایم اتفاق بیفتد.» حالا به دنبال ثبت این خط با همه دردسرهایش است. مهم برایش اما ارزش ماندگاری و لذتی است که از نوشتن این خط می‌برد نه ثبت آن.
بحث به مرمت مسجد شیخ لطف ا... که می‌رسد، می‌گوید که اول و آخر قصه مرمت این است که کار دست کاردان نیست! خادم خراسانی معتقد است که مرمت تنها بخشی است که نباید به دست بخش خصوصی سپرده شود اما خصوصی‌اش کردند و بلایی که نباید به جان میراث می‌انداختند، اتفاق افتاد «به نظر من تنها سازمانی که نمی‌بایست دست بخش خصوصی می‌افتاد همین بخش مرمت سازمان میراث فرهنگی است. بخش‌هایی دیگر سازمان به‌نوعی می‌تواند با فعالیت بخش خصوصی گسترده‌تر شود، البته آن‌هم به‌شرط نظارت دقیق و کارشناسانه. در بخش مرمت که خصوصی شده از یک نظر، پولی را که باید به مرمتگر بدهند نمی‌دهند، چون عده‌ای که کاربلد نبوده در تهران نشسته‌اند و روی مرمت قیمت‌گذاری کرده‌اند و قیمت‌های بسیار پایینی را در نظر گرفته‌اند. پیمانکار هم وقتی می‌بیند که برایش نمی‌صرفد می‌خواهد یک‌جوری مرمت بنا را سرهم کند و تمامش کند. یک‌وقت باید برای یک اندازه 20 در 20 سه، چهار هفته کار کرد. از آن‌طرف نیز ناظرانی که بر سر کار گذاشته‌اند، ناظران کاربلدی نبوده‌اند. اولین بنایی را که بخش خصوصی کار کرد همین چهل‌ستون بود که باوجوداینکه یکی از استادکاران خود میراث بود اما واقعاً آن‌گونه که باید مرمت نشد و از آن به بعد هم از صد درصد کارهایی که توسط بخش خصوصی کارشده هر صد درصدش اشکال دارد و این خیلی بد است. عاقلانه‌ترین کار این است که کار را متوقف کنند و بررسی کنند که آیا این شیوه خصوصی‌سازی موفق بوده یا نه؟ اگر موفق بوده که ادامه دهند و اگر نه جلوی آن را بگیرند و یک شیوه جدید به کار گیرند.»
حالا چند سالی است که کارگاه کوچکی با پسر و عروس اش راه انداخته و در آن مشغول است، البته از همان سال 54 که به هنرستان رفت کارهایی هم برای خودش انجام می‌داد: «حالا خط می‌نویسیم، نقاشی می‌کنیم و لذت می‌بریم.»






عکس خوانده نمی‌شود