درباره ما نسخه آزمایشی | سه شنبه، 25 آذر 1404

کد: 7704 | 10 دی 1397 ساعت 09:37

درباره تاریخچه 110 ساله روزنامه خراسان؛ از مشروطه تا امروز

جواد نوائیان رودسری  |پژوهشگر تاریخ
درباره تاریخچه 110 ساله روزنامه خراسان؛ از مشروطه تا امروز


خراسان تا چند دهه قبل، یک روزنامه محلی بود؛ روزنامه‌ای که می‌کوشید اوضاع و احوال شمال شرق ایران را برای مسئولان و مردم همین خطه انعکاس دهد و خواسته‌ها را پیگیری کند. مبنای فعالیت روزنامه از سال 1328 خورشیدی به این سو، چیزی جز این نبود؛ نه این‌که نسبت به امور و وقایع مملکت بی‌تفاوت باشد؛ نه! وقتی عرصه وسیع می‌شد، به ویژه در روزهای پرالتهاب انقلاب اسلامی، خراسان یکپارچه آتش بود و از همه ایران و برای همه ایرانیان سخن می‌گفت. در سال‌های پر شور و حرارت دفاع مقدس نیز، خراسان انعکاس دهنده اخباری بود که همه مردم این سرزمین دوست داشتند، بشنوند. ماجرای خراسان در روزها و ماه‌های پرالتهابی که بر این مرز پرگهر گذشته است، به همین‌ها خلاصه نمی‌شود. نام این جریده، با آزادی خواهی گره خورده است؛ 110 سال قبل، وقتی مشروطیت زیر غرش توپ‌های قزاقان رنگ می‌باخت و لیاخوف روس، شیرینی درهم کوبیدن خانه ملت را با محمدعلی‌شاه تقسیم می‌کرد تا استبداد صغیر متولد شود، این‌جا در این گوشه از ایران، مردانی پیدا شدند که جرئت فریاد زدن داشتند؛ می‌خواستند همپای برادران آذربایجانی خود، آزادی را فریاد بزنند و در آرزوی کشوری بودند، آباد و سربلند؛ بی‌هیچ وابستگی به اجنبی! همان روزها بود که سیدحسین اردبیلی، مخفیانه با میرمرتضی موسوی، صاحب چاپخانه «طوس» در بالاخیابان، قراری گذاشت و روزنامه یا بهتر بگویم، جریده‌ای بیرون آمد که نامش را «خراسان» گذاشتند. نخستین شماره‌های آن مملو بود از تلگراف‌های مشروطه خواهان اقصی نقاط ایران، به انجمن ایالتی خراسان؛ تلگراف‌هایی که از پایداری سخن می‌گفت؛ از ستارخان و باقرخانی که هنوز غیرت در رگ‌هایشان ته‌نشین نشده است و می‌خواهند مشروطیت را از چنگ دیو استبداد و استعمار، نجات دهند. نخستین شماره در اسفند 1287 بیرون آمد؛ حدود 110 سال پیش. خراسان عصر مشروطه، 24 شماره دوام آورد و کمی قبل از فتح تهران و سقوط استبداد صغیر، پرونده‌اش به ظاهر بسته شد اما آن هایی که برای خراسان می‌نوشتند، سر از «طوس» و «نوبهار» درآوردند. این آخری را شیخ احمد بهار منتشر می‌کرد؛ روزنامه‌ای که برخی نویسندگان خراسان در آن مطلب می‌نوشتند و افرادی در این روزنامه پرورش پیدا کردند که بعدها، در ادبیات و روزنامه‌نگاری، به وزنه‌ای سنگین تبدیل شدند؛ افرادی مانند حسن عمید که بعدها در دوره جدید روزنامه خراسان، از تیرماه سال 1328، سردبیری روزنامه را برعهده داشت؛ مردی ادیب و صاحب‌سبک که «فرهنگ عمید» یادگار ادبی اوست. اواخر دوره قاجار و پس از آغاز حکومت پهلوی اول، سیدمحمد طباطبایی سعی کرد تا دوباره نام خراسان را زنده کند اما نتوانست. آن هایی که می‌توانستند کاری کنند، در نوبهار فعال بودند و این روزنامه، تا سال 1314 دوام آورد.

واقعه مسجد گوهرشاد که پیش آمد، شیخ احمد بهار هم در مظان اتهام قرار گرفت؛ روزنامه‌اش را بستند و فرستادندش به تهران تا دیگر فعالیتی علیه رضاشاه نکند اما این‌جا در مشهد، چند نفر از نزدیکانش چاپخانه‌ای را که از او باقی مانده بود خریدند تا به شیخ احمد کمکی کرده باشند؛ نام این چاپخانه را شاید به اشاره او و پسر دایی‌اش ملک‌الشعرای بهار که نخستین اشعارش را در روزنامه خراسان عصر مشروطه به چاپ رسانده بود، گذاشتند «خراسان». مالکان جدید، چندان سودای «ژورنالیست» بودن نداشتند؛ راستش شرایط هم طوری نبود که بتوانند روزنامه چاپ کنند؛ دوران سلطنت رضاشاه، به ویژه از سال 1314 به بعد، آغاز عصر دیکتاتوری تمام عیار او بود و کسی جرئت نُطُق کشیدن نداشت؛ در چنین شرایطی، افرادی که چندان اهل خطر کردن و مبارزه نبودند، عطای این قبیل فعالیت‌ها را به لقایش بخشیدند! بعد از اشغال ایران به وسیله متفقین و سقوط رضاشاه، شرایط تغییر کرد. روزنامه‌ها یکی بعد از دیگری منتشر شدند؛ فضا فضای مطبوعاتی بود و هر کس، هر چه می‌خواست، راست و دروغ، می‌نوشت. طی دهه 1320، فقط در شهر مشهد حدود 40 روزنامه سربرآورد که به گفته مرحوم دکتر حسین الهی، استاد فقید گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد، در میان آن ها از هر صنفی آدم پیدا می‌شد حتی از صنف نانوا و راننده! در چنین شرایطی، کار مطبوعاتی چندان دشوار نبود به همین دلیل، وقتی صاحبان چاپخانه خراسان تصمیم گرفتند روزنامه‌ای با نام خراسان را دوباره راه بیندازند، دشواری چندانی پیش رو نداشتند. طبقه بالای چاپخانه خراسان، در فلکه جنوبی حرم مطهر، جایی بین کوچه سیگاری و بازار فرش فروش‌ها (که البته امروزه دیگر نشانی از آن نیست)، نخستین اوراق روزنامه جدید «خراسان» از زیر چاپ بیرون آمد؛ روزنامه‌ای که نخستین سرمقاله‌اش، مزّین به دو بیت بود: «برادرجان خراسان است اینجا/ سخن گفتن نه آسان است اینجا/ خراسان مردم باهوش دارد/ خراسانی دو لب، ده گوش دارد». در بلبشوی فعالیت خبری جراید در مشهد، خراسان خط سیری باثبات را پیش گرفت. با وجود جو سیاسی حاکم بر کشور و جاذبه‌ای که فعالیت‌های سیاسی، به ویژه در سال‌های 1329 تا 1332 داشت، خراسان در کنار نوشتارهای سیاسی، به موضوع مطالبات شهروندی مردم، توجهی ویژه نشان داد و مبدل به روزنامه‌ای مردمی شد؛ روزنامه‌ای که می‌توانست تریبونی برای خواسته‌های افراد جامعه، از هر طبقه و صنفی باشد. این رویه، حتی پس از کودتای 28 مرداد 1332 و در شرایطی که سیاست صاحبان روزنامه، تغییرات ناگهانی و اساسی کرد همچنان حفظ شد و نام خراسان را در ذهن مردم مشهد و استان خراسان، نهادینه کرد. از افرادی که در این دوره تاریخی با روزنامه خراسان همکاری داشتند، می‌توان به روانشاد فخرالدین حجازی، زنده‌یاد دکتر علی شریعتی، استاد شفیعی کدکنی، پرویز خرسند و روانشاد دکتر غلامحسین یوسفی اشاره کرد. خراسان، بخش مهمی از ارزش معنوی خود را مدیون همکاری نوشتاری این مفاخر است؛ هر چند که آن بزرگان هم، از شهرت خراسان برای بیان دیدگاه‌های خود، بهره فراوان بردند. مکان روزنامه، در این دوره، از فلکه جنوبی به ابتدای خیابان خسروی (انتهای دیالمه یک) منتقل شده بود.
روزنامه خراسان، در دوران اوج‌گیری انقلاب اسلامی، متاثر از شور و نشاط سیاسی جامعه، به انعکاس اخبار راهپیمایی‌ها و مبارزات مردمی پرداخت. برای کسانی که می‌خواهند درباره وقایع مشهد در دوران انقلاب، پژوهش و تحقیق انجام دهند، خراسان یک منبع فوق‌العاده است؛ منبعی که هم نوشتاری و هم تصویری است. تصاویر آن دوران، با کوشش و تلاش زنده‌یاد محمد اسلامی تهیه می‌شد. از اردیبهشت 1359 و برای ممانعت از نفوذ عوامل ضدانقلاب، خراسان زیر نظر بنیاد مستضعفان قرار گرفت و به این ترتیب، دوران جدیدی را آغاز کرد. دورانی که با هشت سال دفاع مقدس، مصادف شد. خراسان این دوره، دربرگیرنده اطلاعاتی درباره شهدای شهر مشهد است که شاید نتوان آن ها را در اسناد رسمی یافت؛ شهدایی مانند «شهید رضا لیاقت» که نخستین شهید دانش‌آموز شهر مشهد بود. از آن زمان تا امروز، خراسان همواره نقش خود را در طرح و انعکاس خواسته‌ها و مطالبات عمومی و شهروندی مردم، ایفا کرده‌است. روزنامه‌ای که این روزها، جشن انتشار 20 هزارمین شماره دوره جدید را برگزار می‌کند، روزنامه‌ای است که از پنجره آن، می‌توان به بیش از یک قرن تاریخ پر فراز و نشیب خطه خراسان نگریست.
آگهی‌های قدیمی روزنامه خراسان
آگهی های قدیمی روزنامه خراسان


عکس خوانده نمی‌شود