کد: 7501 | 02 دی 1397 ساعت 16:33
آفرودبازهای حرفهای به طبیعت آسیب نمیزنند
مدتی است که نوک پیکان انتقاد عده ای از فعالان محیط زیست به سمت آفرود و سافاری نشانه رفته است و خیلی های شان معتقدند که خودروهای آفرود با شخم زدن شنزارهای کویر اکوسیستم را برهم می زنند.
مدتی است که نوک پیکان انتقاد عده ای از فعالان محیط زیست به سمت آفرود و سافاری نشانه رفته است و خیلی های شان معتقدند که خودروهای آفرود با شخم زدن شنزارهای کویر اکوسیستم را برهم می زنند. در مقابل این عده اما برخی دیگر از منتقدان کمی فراتر ماجرا را واکاوی کرده اند و این مشکل محیط زیستی را به کل گردشگران کویر نسبت می دهند و می گویند به خاطر نبود نظارت دقیق و رسیدگی به این مناطق مردم چه با خودروهای آفرود باشند چه با پای پیاده فرقی نمی کند؛ جایی که رد پای آدم ها باشد اصولا به محیط زیست آسیب می زند؛.چون از هر دو گروه انسانی یا زباله تولید می شود یا آلودگی صوتی. در کنار همه این بحث ها و انتقادات اما موافقان گردشگری در کویر مزایای این سفرهای تفریحی را نقطه قوتی برای صنعت اقتصاد و توریسم می دانند و می گویند که برای کم کردن مشکلات و معضلات محیط زیستی در کویر نباید به دنبال ممنوعیت تردد در آن باشیم. برای رسیدن به یک راه حل دو سر سود با «مهرداد قزوینیان» یکی از ماجراجویان و پیشکسوتان کویرنوردی در ایران گفت و گو کردم. او که ٢٣ سال از عمرش را صرف ماجرا جویی و شناخت کویرهای ایران کرده یکی از کسانی است که کویر و معضلات و چالش ها و مزایا و معایبش را به خوبی می شناسد. قزوینیان که گشايش مسير شمال به جنوب كلوت ها، تحقيقات فراوان در بيابان لوت و كوير مركزي ايران، برگزاري تورهاي متعدد در بيابان هاي ايران وهمكاري با نشنال جئوگرافي براي ساخت مستند سون هدين را در کارنامه فعالیت هایش دارد با نگاهی دقیق به همه معضلات و کاستی های صنعت تازه وارد آفرود و سافاری در ایران از تجربیاتش می گوید.
شما ٢٠٠ بار به «کویر لوت» سفر کردید؛ بنابراین ظاهرا کویرهای ایران را مثل کف دست میشناسید. ماجراجویی در کویرها و بیابانهای ایران ازکجا شروع شد؟
من و برادرم ٢٥سال است که در زمینه کویرنوردی فعالیت میکنیم. برایمان جالب بود که بدانیم مناطقی که کسی در آنجا زندگی نمیکند یا بهطورکلی بکر هستند، چه شکلی است. همین ماجراجویی باعث شد که وارد مناطق کویری و بیابانی شویم.
در این ٢٥سال چه فعالیتی در کویرها انجام دادید؟ منظورم این است که سفر به کویر و بیابان برایتان یک تفریح است یا اینکه به کارتان ارتباط دارد؟
نه کار من چیز دیگری است و صرفا ماجراجویی پایم را به سفر در این مناطق باز کرد. با این حال در همه این سالها در این مناطق فعالیتهای مختلف انجام دادهام و خیلی از مناطق کویری که کسی از آنها خبر نداشت را شناسایی و اسمگذاری کردهام. ضمن اینکه گاهی اوقات هم بهعنوان راهنما با گروههای عکاسی، فیلمبرداری و تحقیقاتی کار کردم. مثلا براي ساخت مستند سون هدين با نشنال جئوگرافي همکاری داشتم.
شما یکی از پیشکسوتان کویرنوردی در ایران هستید و بهتر از هر کسی میدانید که سالها پیش هدف از کویرنوردی یا ماجراجویی و تفریح بود یا با کار تحقیقاتی، عکاسی و تور لیدری ارتباط داشت. اما ظاهرا در چندسال اخیر پای آفرود بازها و علاقهمندان به سافاری هم به این مناطق باز شده است.
درست است عمر سافاری و آفرود در کویرهای ایران کمتر از یک دهه است. قبل از آن تعداد کسانی که به کویر سفر میکردند شاید بیشتر از ٢ تا ٣ گروه نبود، اما تقریبا ازسال ٩٠ به بعد آفرود و سافاری در کویر به «مُد» تبدیل شد.
خودتان هم ماشین آفرود دارید؟
بله یک تویوتاهایلوکس دارم که مجهز به تجهیزات آفرود است.
قیمت ماشینهای آفرود چقدر است؟
الان از ٥٠میلیون تومان میتوانیم ماشین آفرود بخریم تا ٢میلیارد تومان.
تجربه شخصی خودتان از آفرود را چطور تعریف میکنید؟ میخواهم بدانم بالا پایین رفتن از رملها و تپههای شنی کویر چه احساسی دارد که اینقدر طرفدار پیدا کرده است؟
ببینید وقتی با ماشین به کویر میروی، درواقع وارد یک بینهایتی میشوی که احساس میکنی اگر اتفاقی بیفتد فقط خودت هستی که باید خودت را نجات دهی و همین خودش یک هیجان زیادی دارد. برای من سکوت و آرامش این منطقه که مثل یک تابلو نقاشی در مقابلت است خیلی جذابیت دارد.
ماشینهای آفرود تجهیزات زیادی لازم دارند؛ بنابراین ظاهرا این تفریح یک صنعت پرسود و درواقع در چرخه اقتصادی هم سهیم است.
بله دقیقا. الان خیلی از شرکتهای داخلی هم تجهیزات آفرود را تولید میکنند یا به هر حال کسانی هم که این تجهیزات را وارد و روی ماشینها نصب میکنند هم در چرخه اقتصاد لوازم و تجهیزات خودرو سهم دارند. ما الان تعداد زیادی گروه داریم که کار تجهیزکردن ماشینهای آفرود را انجام میدهند و از این طریق درآمد دارند.
ظاهرا افزایش گردشگران کویر در چند سال اخیر باعث رونقگرفتن کار محلیها و ساکنان مناطق کویری هم شده است.
بله! کارآفرینی بزرگی که به واسطه آفرود و سافاری شکل گرفته، همین است الان خیلی از محلیها هم خودشان ماشین آفرود خریدهاند و مسافرانی که ماشین ندارند را برای گردش و آفرودکردن به دل کویر میبرند و در ازایاش هم پول میگیرند. خیلیهای دیگر هم در مناطق مجاز رستوران و کافیشاپ و حتی اقامتگاه درست کردهاند و از این طریق کسب درآمد میکنند و اینها از فواید و مزایای این صنعت است که باعث شد استقبال از کویر در سالهای اخیر رونق بگیرد.
میخواهم در انتهای این گفتوگو به یک نتیجه دو سر سود برسیم. درواقع شما هم از مزایا و هم از معایب کویرنوردی گفتید و در کنار همه اینها هنوز هم منتقدانی هستند که تلاش میکنند این تفریح جذاب را به دلیل معایبش با چالش روبهرو کنند. به نظر شما اصلا کسی میتواند جلوی آفرود و سافاری را بگیرد یا ممنوعش کند؟
به طور قطع نه! مگر میشود به مردم بگویید به کویر نروند یا آفرودسواری نکنند. مثل این است که چون دریای خزر به خاطر همین مشکلات زیستمحیطی و زبالههایی که مسافران تولید میکنند به یک معضل جدی در این منطقه تبدیل شده است اما واقعا مگر میشود صورتمسأله را پاک کرد و گفت هیچکس حق ندارد به شهرهای شمالی کشور سفر کند! بنابراین من معتقدم که چنین قدرتی برای ممنوعکردن سفر مردم به کویر وجود ندارد و به نظرم باید راهحلی ارایه دهیم که مشکل را کم کنیم نه اینکه حرفی بزنیم که حتی نتوانیم به آن عمل کنیم!
درنهایت راهحل خروج از این حجم از انتقادات به آفرود و سافاری چیست؟
باید از طریق آموزش، وضع قوانین و مقررات این موضوع را حل کنیم؛ مثلا کویر مرنجاب ظرفیت ٣ هزار ماشین در روز را ندارد. اگر متولیانش میگویند این ظرفیت را دارد پس باید در ازای هر ١٠ هزارتومانی که از ماشینها میگیرند، تأسیسات و امکاناتش را هم بسازند مثلا سرویسهای بهداشتی، کافیشاپ و رستوران و حمامهای صحرایی تأسیس کنند البته با معیارهای بیابان نه اینکه بروند ساختمان ٣ طبقه بسازند!
با وجود این همه چالش در این حوزه، نیاز به ساخت یک منطقه حفاظتشده و مشخص برای سافاری و آفرود وجود ندارد؟
بله! این کار درست است و واقعا باید جدی گرفته شود اما نمیشود.
چرا گردشگری در کویر جدی گرفته نمیشود؟
به نظرم خیلی از ما آدمهای سطحی هستیم و فکر میکنیم همیشه باید به دنبال پروژههای بزرگ باشیم. بنابراین متاسفانه کسانی هم که منتقد این ماجرا هستند، کارشناس واقعی نیستند؛ چون یک کارشناس به دنبال راهحل است اما معمولا اکثریت بدون هیچگونه پیشنهادی فقط اصل آفرود و سافاری را زیر سوال میبرند. من از کارشناسان، متولیان و مسئولان میخواهم به دنبال راهحل باشند نه ممنوعیت.
ظاهرا اگر ماشین آفرود داشته باشیم میتوانیم به دل کویر بزنیم. اما واقعا آفرود سواری آموزش لازم ندارد؟
ببینید من چندسال پیش کشورهای عربی را که نگاه میکردم میدیدم که مثلا ٢ هزارتا ماشین آفرود پای یک رمل جمع شدهاند و با ماشینهایشان گاز میدهند، یک ماشین از آن طرف میرود یکی از آن طرف، به هم میکوبند! به نظرم این نوع آفرود یک وحشیگری بود. همیشه با خودم میگفتم خدا کند این داستان در ایران پیش نیاید که متاسفانه الان در بعضی از کویرهای ایران مثل مرنجاب هم این اتفاقها پیش میآید! یعنی جایی که یک سری از مردم پیاده رملها را بالا میروند، یک سری با ماشینهایشان از بغل آنها رد میشوند و یکی از بغلشان گاز میدهد یکی جلوی پایشان چپ میکند و ...! متاسفانه چون خیلیها آموزش ندیدهاند و فقط یاد گرفتهاند که با ماشین در ماسه و شن بالا و پایین بروند!
یکی از موضوعاتی که این روزها درباره معضلات کویرنوردی مطرح است، بحث آتش زدن و سوزاندن درختچهها، ریختن زباله، آلودگی صوتی و کلا تخریب محیطزیست است که البته نوک پیکان این انتقاد بیشتر به سمت آفرود بازها که پای ثابت مسافران کویر هستند، نشانه میرود.
ببینید به نظر من آفرود بازها و کویرنوردهای حرفهای که یک ماشین دو دیفرانسیل دارند و ماشینشان مجهز به باک بزرگتر، لاستیکهای مناسب،گارد و باربند و پروژکتور است بهطور معمول اصول اولیه رعایت حقوق محیطزیست را میدانند. مثلا میدانند که در کویر از روی یک درختچه نباید رد شوند یا اگر کمپ میکنند هر چیزی که گیرشان میآید را نباید بشکنند و آتش بزنند یا زبالههایشان را در کویر رها نمیکنند! اما کسانی که حرفهای نیستند و خیلی وقتها هم با ماشینهای شخصی و غیرآفرودی به کویر میآیند، انگار طلبکار مملکت خودشان هستند و به نوعی از محیطزیست انتقام میگیرند! آشغال میریزند، درختچهها را آتش میزنند و درنهایت باعث میشوند تا همه علاقهمندان سفر به کویر و آفرود زیر سوال بروند.
با این حال یکی از انتقادات منتقدان این است که حتی همان آفرود بازهای حرفهای هم به این دلیل که با دور دور کردن زمین کویر را شخم میزنند و حتی آلودگی صوتی ایجاد میکنند، اکوسیستم کویر را به هم میریزند.
تا قبل از اینکه ما کویر برویم از آن منطقهها قاچاقچیها، ماموران نیروی انتظامی و محلیها هم رد میشدند. ضمن اینکه وقتی انسان به یک محیط بکر قدم میگذارد بههرحال به خودی خود به آن منطقه لطمه میزند. بنابراین با پای پیاده هم که باشی میتوانی درختچهها را له کنی، لانه مورچهها را تخریب کنی و امثال اینها. به نظر من به جای گروهبندی کردن و انداختن تقصیر به گردن یکدیگر باید بحث آموزش و فرهنگسازی را تقویت کنیم. ما که نمیتوانیم به مردم بگوییم کویر نروند! اما میشود برای جلوگیری و کم شدن آسیبها آموزش و نظارت را جدی بگیریم.
شما معتقد هستید که آفرودبازهای حرفهای قوانین زیستمحیطی کویر را میدانند؛ اما واقعیت این است که الان آفرود به یک مد تبدیل شده است و خیلیها بدون داشتن کمترین اطلاعات و آموزش، بدون اینکه محیط کویر را بشناسند، فقط از این مد پیروی کردهاند که طبیعتا مشکل اصلی منتقدان هم این عده از آفرودبازها هستند.
ببینید! داستان استفادهکردن از کویر این است که باید آموزش داد. ضمن اینکه خیلی از مسائل واقعا بدیهی است و وجدان هر انسانی باید آنها را رعایت کند؛ مثلا وقتی رانندگی میکنیم، به یک درختچه میرسیم یک نفر از روی آن رد میشود و یک نفر آن را میاندازد و از بغلش رد میشود یا مثلا ریختن زباله در طبیعت که فقط مختص آفرودبازها نیست. خیلی از مردم با تور یا به صورت شخصی به کویر سفر میکنند و اگر اصول اولیه حفظ محیط زیست را بدانند، مشکلات صنعت توریسم کویر و آفرود و سافاری را به حداقل میرسانند. بنابراین من معتقدم افراد حرفهای خیلی کمتر از مردم عادی به محیط زیست صدمه میزنند.
در چند سال اخیر با افزایش گردشگران به مناطق کویری و افزایش بیضابطه ماشینهای آفرود، کلوبهای سافاری هم در این مناطق راهاندازی شدهاند؛ این کلوبها چقدر قوانین را رعایت میکنند؟
راستش باید بگویم که به هیچعنوان این کلوبها قوانین را رعایت نمیکنند! داستان پیدایش کلوبهای سافاری از این قرار بود که اسمی برای خودشان درست کنند و از طریق فدراسیون بودجه بگیرند. چند سال پیش ٢٠٠ تا ماشین را با هم برده بودند به یک قسمت از کویر و وقتی که من به آنجا رفتم با فاجعه روبهرو شدم! آنقدر آشغال ریخته بودند که باورکردنی نبود. جالب است که ما گروههای شخصی داریم که کاملا برای حفظ محیط زیست کویر ارزش قایل هستند اما برخی از متولیان اینگونه به طبیعت آتش میزنند. برای همین است که من معتقدم در کنار حرفهایبودن باید یک وجدان بیدار هم داشته باشیم تا بدیهیترین مسائل و اصول اولیه شهروندی را خودمان رعایت کنیم.
شما ٢٠٠ بار به «کویر لوت» سفر کردید؛ بنابراین ظاهرا کویرهای ایران را مثل کف دست میشناسید. ماجراجویی در کویرها و بیابانهای ایران ازکجا شروع شد؟
من و برادرم ٢٥سال است که در زمینه کویرنوردی فعالیت میکنیم. برایمان جالب بود که بدانیم مناطقی که کسی در آنجا زندگی نمیکند یا بهطورکلی بکر هستند، چه شکلی است. همین ماجراجویی باعث شد که وارد مناطق کویری و بیابانی شویم.
در این ٢٥سال چه فعالیتی در کویرها انجام دادید؟ منظورم این است که سفر به کویر و بیابان برایتان یک تفریح است یا اینکه به کارتان ارتباط دارد؟
نه کار من چیز دیگری است و صرفا ماجراجویی پایم را به سفر در این مناطق باز کرد. با این حال در همه این سالها در این مناطق فعالیتهای مختلف انجام دادهام و خیلی از مناطق کویری که کسی از آنها خبر نداشت را شناسایی و اسمگذاری کردهام. ضمن اینکه گاهی اوقات هم بهعنوان راهنما با گروههای عکاسی، فیلمبرداری و تحقیقاتی کار کردم. مثلا براي ساخت مستند سون هدين با نشنال جئوگرافي همکاری داشتم.
شما یکی از پیشکسوتان کویرنوردی در ایران هستید و بهتر از هر کسی میدانید که سالها پیش هدف از کویرنوردی یا ماجراجویی و تفریح بود یا با کار تحقیقاتی، عکاسی و تور لیدری ارتباط داشت. اما ظاهرا در چندسال اخیر پای آفرود بازها و علاقهمندان به سافاری هم به این مناطق باز شده است.
درست است عمر سافاری و آفرود در کویرهای ایران کمتر از یک دهه است. قبل از آن تعداد کسانی که به کویر سفر میکردند شاید بیشتر از ٢ تا ٣ گروه نبود، اما تقریبا ازسال ٩٠ به بعد آفرود و سافاری در کویر به «مُد» تبدیل شد.
خودتان هم ماشین آفرود دارید؟
بله یک تویوتاهایلوکس دارم که مجهز به تجهیزات آفرود است.
قیمت ماشینهای آفرود چقدر است؟
الان از ٥٠میلیون تومان میتوانیم ماشین آفرود بخریم تا ٢میلیارد تومان.
تجربه شخصی خودتان از آفرود را چطور تعریف میکنید؟ میخواهم بدانم بالا پایین رفتن از رملها و تپههای شنی کویر چه احساسی دارد که اینقدر طرفدار پیدا کرده است؟
ببینید وقتی با ماشین به کویر میروی، درواقع وارد یک بینهایتی میشوی که احساس میکنی اگر اتفاقی بیفتد فقط خودت هستی که باید خودت را نجات دهی و همین خودش یک هیجان زیادی دارد. برای من سکوت و آرامش این منطقه که مثل یک تابلو نقاشی در مقابلت است خیلی جذابیت دارد.
ماشینهای آفرود تجهیزات زیادی لازم دارند؛ بنابراین ظاهرا این تفریح یک صنعت پرسود و درواقع در چرخه اقتصادی هم سهیم است.
بله دقیقا. الان خیلی از شرکتهای داخلی هم تجهیزات آفرود را تولید میکنند یا به هر حال کسانی هم که این تجهیزات را وارد و روی ماشینها نصب میکنند هم در چرخه اقتصاد لوازم و تجهیزات خودرو سهم دارند. ما الان تعداد زیادی گروه داریم که کار تجهیزکردن ماشینهای آفرود را انجام میدهند و از این طریق درآمد دارند.
ظاهرا افزایش گردشگران کویر در چند سال اخیر باعث رونقگرفتن کار محلیها و ساکنان مناطق کویری هم شده است.
بله! کارآفرینی بزرگی که به واسطه آفرود و سافاری شکل گرفته، همین است الان خیلی از محلیها هم خودشان ماشین آفرود خریدهاند و مسافرانی که ماشین ندارند را برای گردش و آفرودکردن به دل کویر میبرند و در ازایاش هم پول میگیرند. خیلیهای دیگر هم در مناطق مجاز رستوران و کافیشاپ و حتی اقامتگاه درست کردهاند و از این طریق کسب درآمد میکنند و اینها از فواید و مزایای این صنعت است که باعث شد استقبال از کویر در سالهای اخیر رونق بگیرد.
میخواهم در انتهای این گفتوگو به یک نتیجه دو سر سود برسیم. درواقع شما هم از مزایا و هم از معایب کویرنوردی گفتید و در کنار همه اینها هنوز هم منتقدانی هستند که تلاش میکنند این تفریح جذاب را به دلیل معایبش با چالش روبهرو کنند. به نظر شما اصلا کسی میتواند جلوی آفرود و سافاری را بگیرد یا ممنوعش کند؟
به طور قطع نه! مگر میشود به مردم بگویید به کویر نروند یا آفرودسواری نکنند. مثل این است که چون دریای خزر به خاطر همین مشکلات زیستمحیطی و زبالههایی که مسافران تولید میکنند به یک معضل جدی در این منطقه تبدیل شده است اما واقعا مگر میشود صورتمسأله را پاک کرد و گفت هیچکس حق ندارد به شهرهای شمالی کشور سفر کند! بنابراین من معتقدم که چنین قدرتی برای ممنوعکردن سفر مردم به کویر وجود ندارد و به نظرم باید راهحلی ارایه دهیم که مشکل را کم کنیم نه اینکه حرفی بزنیم که حتی نتوانیم به آن عمل کنیم!
درنهایت راهحل خروج از این حجم از انتقادات به آفرود و سافاری چیست؟
باید از طریق آموزش، وضع قوانین و مقررات این موضوع را حل کنیم؛ مثلا کویر مرنجاب ظرفیت ٣ هزار ماشین در روز را ندارد. اگر متولیانش میگویند این ظرفیت را دارد پس باید در ازای هر ١٠ هزارتومانی که از ماشینها میگیرند، تأسیسات و امکاناتش را هم بسازند مثلا سرویسهای بهداشتی، کافیشاپ و رستوران و حمامهای صحرایی تأسیس کنند البته با معیارهای بیابان نه اینکه بروند ساختمان ٣ طبقه بسازند!
با وجود این همه چالش در این حوزه، نیاز به ساخت یک منطقه حفاظتشده و مشخص برای سافاری و آفرود وجود ندارد؟
بله! این کار درست است و واقعا باید جدی گرفته شود اما نمیشود.
چرا گردشگری در کویر جدی گرفته نمیشود؟
به نظرم خیلی از ما آدمهای سطحی هستیم و فکر میکنیم همیشه باید به دنبال پروژههای بزرگ باشیم. بنابراین متاسفانه کسانی هم که منتقد این ماجرا هستند، کارشناس واقعی نیستند؛ چون یک کارشناس به دنبال راهحل است اما معمولا اکثریت بدون هیچگونه پیشنهادی فقط اصل آفرود و سافاری را زیر سوال میبرند. من از کارشناسان، متولیان و مسئولان میخواهم به دنبال راهحل باشند نه ممنوعیت.
ظاهرا اگر ماشین آفرود داشته باشیم میتوانیم به دل کویر بزنیم. اما واقعا آفرود سواری آموزش لازم ندارد؟
ببینید من چندسال پیش کشورهای عربی را که نگاه میکردم میدیدم که مثلا ٢ هزارتا ماشین آفرود پای یک رمل جمع شدهاند و با ماشینهایشان گاز میدهند، یک ماشین از آن طرف میرود یکی از آن طرف، به هم میکوبند! به نظرم این نوع آفرود یک وحشیگری بود. همیشه با خودم میگفتم خدا کند این داستان در ایران پیش نیاید که متاسفانه الان در بعضی از کویرهای ایران مثل مرنجاب هم این اتفاقها پیش میآید! یعنی جایی که یک سری از مردم پیاده رملها را بالا میروند، یک سری با ماشینهایشان از بغل آنها رد میشوند و یکی از بغلشان گاز میدهد یکی جلوی پایشان چپ میکند و ...! متاسفانه چون خیلیها آموزش ندیدهاند و فقط یاد گرفتهاند که با ماشین در ماسه و شن بالا و پایین بروند!
یکی از موضوعاتی که این روزها درباره معضلات کویرنوردی مطرح است، بحث آتش زدن و سوزاندن درختچهها، ریختن زباله، آلودگی صوتی و کلا تخریب محیطزیست است که البته نوک پیکان این انتقاد بیشتر به سمت آفرود بازها که پای ثابت مسافران کویر هستند، نشانه میرود.
ببینید به نظر من آفرود بازها و کویرنوردهای حرفهای که یک ماشین دو دیفرانسیل دارند و ماشینشان مجهز به باک بزرگتر، لاستیکهای مناسب،گارد و باربند و پروژکتور است بهطور معمول اصول اولیه رعایت حقوق محیطزیست را میدانند. مثلا میدانند که در کویر از روی یک درختچه نباید رد شوند یا اگر کمپ میکنند هر چیزی که گیرشان میآید را نباید بشکنند و آتش بزنند یا زبالههایشان را در کویر رها نمیکنند! اما کسانی که حرفهای نیستند و خیلی وقتها هم با ماشینهای شخصی و غیرآفرودی به کویر میآیند، انگار طلبکار مملکت خودشان هستند و به نوعی از محیطزیست انتقام میگیرند! آشغال میریزند، درختچهها را آتش میزنند و درنهایت باعث میشوند تا همه علاقهمندان سفر به کویر و آفرود زیر سوال بروند.
با این حال یکی از انتقادات منتقدان این است که حتی همان آفرود بازهای حرفهای هم به این دلیل که با دور دور کردن زمین کویر را شخم میزنند و حتی آلودگی صوتی ایجاد میکنند، اکوسیستم کویر را به هم میریزند.
تا قبل از اینکه ما کویر برویم از آن منطقهها قاچاقچیها، ماموران نیروی انتظامی و محلیها هم رد میشدند. ضمن اینکه وقتی انسان به یک محیط بکر قدم میگذارد بههرحال به خودی خود به آن منطقه لطمه میزند. بنابراین با پای پیاده هم که باشی میتوانی درختچهها را له کنی، لانه مورچهها را تخریب کنی و امثال اینها. به نظر من به جای گروهبندی کردن و انداختن تقصیر به گردن یکدیگر باید بحث آموزش و فرهنگسازی را تقویت کنیم. ما که نمیتوانیم به مردم بگوییم کویر نروند! اما میشود برای جلوگیری و کم شدن آسیبها آموزش و نظارت را جدی بگیریم.
شما معتقد هستید که آفرودبازهای حرفهای قوانین زیستمحیطی کویر را میدانند؛ اما واقعیت این است که الان آفرود به یک مد تبدیل شده است و خیلیها بدون داشتن کمترین اطلاعات و آموزش، بدون اینکه محیط کویر را بشناسند، فقط از این مد پیروی کردهاند که طبیعتا مشکل اصلی منتقدان هم این عده از آفرودبازها هستند.
ببینید! داستان استفادهکردن از کویر این است که باید آموزش داد. ضمن اینکه خیلی از مسائل واقعا بدیهی است و وجدان هر انسانی باید آنها را رعایت کند؛ مثلا وقتی رانندگی میکنیم، به یک درختچه میرسیم یک نفر از روی آن رد میشود و یک نفر آن را میاندازد و از بغلش رد میشود یا مثلا ریختن زباله در طبیعت که فقط مختص آفرودبازها نیست. خیلی از مردم با تور یا به صورت شخصی به کویر سفر میکنند و اگر اصول اولیه حفظ محیط زیست را بدانند، مشکلات صنعت توریسم کویر و آفرود و سافاری را به حداقل میرسانند. بنابراین من معتقدم افراد حرفهای خیلی کمتر از مردم عادی به محیط زیست صدمه میزنند.
در چند سال اخیر با افزایش گردشگران به مناطق کویری و افزایش بیضابطه ماشینهای آفرود، کلوبهای سافاری هم در این مناطق راهاندازی شدهاند؛ این کلوبها چقدر قوانین را رعایت میکنند؟
راستش باید بگویم که به هیچعنوان این کلوبها قوانین را رعایت نمیکنند! داستان پیدایش کلوبهای سافاری از این قرار بود که اسمی برای خودشان درست کنند و از طریق فدراسیون بودجه بگیرند. چند سال پیش ٢٠٠ تا ماشین را با هم برده بودند به یک قسمت از کویر و وقتی که من به آنجا رفتم با فاجعه روبهرو شدم! آنقدر آشغال ریخته بودند که باورکردنی نبود. جالب است که ما گروههای شخصی داریم که کاملا برای حفظ محیط زیست کویر ارزش قایل هستند اما برخی از متولیان اینگونه به طبیعت آتش میزنند. برای همین است که من معتقدم در کنار حرفهایبودن باید یک وجدان بیدار هم داشته باشیم تا بدیهیترین مسائل و اصول اولیه شهروندی را خودمان رعایت کنیم.
