hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > ماجرای هشتگ نویسندگان بیکار چیست؟

ماجرای هشتگ نویسندگان بیکار چیست؟

"خندوانه" در برنامه شب عید فطر خود میزبان "خداداد عزیزی" و "فیروز کریمی" بود. در بخشی از این برنامه یکی از مهمانان نویسندگان را بیکار خواند؛ اقدامی که واکنش‌های مختلفی را به همراه داشت.
در این قسمت از برنامه خندوانه خداداد عزیزی در پاسخ به این پرسش که سه نویسنده ایرانی را نام ببرید، گفت: "نویسنده ایرانی از کجا بیاورم، خودت می‌توانی سه نویسنده ایرانی بگویی" در ادامه این سخن فیروز کریمی گفت: "نویسندگان بیکارند می‌نویسند، ما خیلی با آنها کاری نداریم". این جمله با خنده رامبد جوان همراه شد، اما پس از پخش این برنامه، نویسندگان نسبت به این مساله موضع گرفته و با راه‌اندازی کارزاری با هشتک"#نویسنده_ بیکار" به این مساله واکنش نشان دادند.
ماجرای هشتگ نویسندگان بیکار چیست؟
خداداد عزیزی در واکنش به این هشتگ در صفحه اینستاگرام خود نوشت: " دوستان عزیزم اگر شخصی تو برنامه تلویزیونی راجع به نویسنده و نویسندگی نظری می‌دهد خودش جوابگوی گفتارش می‌باشد. من هیچگاه توهینی انجام ندادم و نخواهم داد و همه مشاغل برای من عزیز می‌باشند. "
ماجرای هشتگ نویسندگان بیکار چیست؟
رامبد جوان نیز در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: " سلام به اهالی قلم
در برنامه خندوانه چهارشنبه شب در کنار دو مهمان محترم، لحظه‌ای پیش آمد که برای من غیر قابل کنترل شد و متأسفانه واکنش من تنها خندیدن بود. واقعاً از پخش این لحظه بسیار متأسفم و این هم به خاطر بی‌دقتی و بی‌ملاحظگی من و تیم خندوانه و تیم پخش شبکه نسیم است.
اینجانب از همه اهالی قلم در کل تاریخ بزرگ این کشور با آثار جاودانشان تمام قد عذر می‌خواهم و یقین می‌دهم هیچ وقت دیگر چنین اتفاقی نخواهد افتاد. من همیشه با افتخار مخاطب و خواننده آثار لذت‌بخش و بی‌مثال ادبیات کشورمان بوده‌ام و هستم و خواهم بود و هیچ گاه از ترویج کتابخوانی در هر موقعیتی که داشته‌ام و خواهم داشت دریغ نکرده و نخواهم کرد و در اولین ضبط برنامه خندوانه در برابر این قشر بزرگ واندیشمند و دردکشیده عذرخواهی خواهم کرد. "
ماجرای هشتگ نویسندگان بیکار چیست؟
مسعود بربر، نویسنده ایرانی که با داستان خوانی‌های شبانه در اینستاگرام شناخته می‌شود با پیوستن به این هشتگ این گونه به عذرخواهی رامبد جوان واکنش نشان داد:
"یکم: از مهم‌ترین تمرین‌ها و دشواری‌های هر داستان‌نویس که اگر به‌اندازه انجام شود قاعدتاً باید به عادت همیشگی او در زندگی روزمره هم بدل شده باشد، نگریستن از دریچه نگاه دیگری است. وقتی آدمی، اهالی یک صنف را بیکار خطاب کند، طبیعی است که عصبانی و ناراحت شوند، اما اگر آن صنف، نویسندگان باشند، نه. نه، نویسنده حق ناراحتی و عصبانیت ندارد. درد نویسنده برای پر کردن چاه درون و پالایش به آب زلال داستان است: نویسنده باید از هر چیز بیاموزد، ببیند، داستانی تازه بسازد. نویسنده باید (دست کم تلاش کند که) در دیده فرد هتاک بنشیند و بفهمد چه چیز باعث شده آن فرد درباره او و همکارانش چنین بیندیشد (و هشدار، که شاید نگاه نامعمولی هم به شغل ما نباشد).
دوم: از دشواری‌های طبیعی و ذاتی شغل نویسندگی و از دشواری‌های نویسندگی در ایران آنقدر گفته‌اند که گوش همگان پر است اما حواسمان باشد واسطه‌های ما با نسل نویسندگان بزرگ پیش از ما، شاید از آن رو که جایگاه و کار خود را دست‌نیافتنی نشان بدهند به جای آن که بر ضرورت تلاش و پشتکار و خون دل خوردن و پایمردی در راه نویسندگی تاکید کنند، مدام از استعداد ذاتی و الهام گفتند؛ گویی نویسندگان جماعتی باشند که تا پیش از ظهر (و دیرتر) می‌خوابند، تا بعد از ظهر از همان تختخواب به سقف خیره می‌شوند و عصر که بالاخره بلند شدند با دوستان به کافه می‌روند و در این میانه‌ها، جایی بین دو کام حبس یا دو کام دود، الهام بر نویسنده رخ می‌نماید و شاهکاری ادبی از عرش اعلی بر زمین کاغذ فرود می‌آید. این تصویر دروغین را چه کسی باید اصلاح کند، اگر خود ما پیش از همه نکنیم؟
سوم: به مثابه اعتراف یا هر چه، رامبد جوان و به ویژه برنامه خندوانه‌اش را از آغاز دوست داشتم. نه که مخاطب ثابت برنامه‌اش بوده باشم، جز گاه گاهی آن هم پراکنده و این طرف آن طرف و به هوای شخصیت بامزه جناب‌خان حتی از قالب و چهارچوب کلی برنامه هم بی‌خبر بوده‌ام اما همین که در این ماتم‌کده، یک نفر نام خنده بر برنامه‌اش گذاشته و تلاش می‌کند مردم را، آن هم «مردم ایران» را به‌نام خطاب کند و بخنداند (بتواند یا نه بحث دیگری است) برای من دوست‌داشتنی است حتی اگر در حد لبخندی ماسیده و یک‌وری باشد.
چهارم: رامبد جوان به گمانم خیلی سریع و خیلی درست، عذرخواهی کرده است. نه که روابط عمومی‌اش یا مسئول صفحه اینستاگرامش چیزی دم دستی نوشته باشد و با هزار اما و اگر کارش را توجیه کرده باشد؛ درست و حسابی، بی بهانه و توجیه از نویسندگان عذرخواهی کرده است. دمتان گرم اما عذرخواهی کافی نیست آقای جوان؛ درستش این است که برگردید و ببینید در فهرست مهمانان برنامه شما نویسندگان ایرانی چه نقشی داشته‌اند؟ چند کتاب از داستان نویسان ایرانی را معرفی کرده و بخشی را برای مخاطب خوانده‌اید؟ حالا بیایید و عذرخواهی کنید، به عمل؛ مگر نه گفته‌اید که کتاب‌خوان هستید و از هر فرصتی برای مطالعه کتاب استفاده می‌کنید؟ فرصتی به بزرگی خندوانه، این شما و این فرصت پر کردن فاصله بزرگ میان ادعا و عمل. دمتان گرم که زود و درست عذرخواهی کردید، حالا در همان مات‌کده، نخستین کسی باشید که عذرخواهی را به عمل هم نشان می‌دهد، بلکه هم عزیز شوید. "
امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام
قانون جدید افت قیمت خودرو