hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > كودك و استاندارد زنده ماندن

كودك و استاندارد زنده ماندن

پرويز پيران، جامعه‌شناس در نشست «شهر و كودك» گفت كه تفاوت بزرگي ميان شهر دوستدار كودك در جامعه ايراني و جوامع توسعه‌يافته وجود دارد. دوشنبه عصر پيران در نشست «شهر و كودك» كه روز دوشنبه برگزار شد، اين تفاوت را اين گونه توضيح داد: «ايده شهر و كودك به سمت بحث‌هاي لوكس مي‌رود، به عنوان مثال تعريف فضاهاي بزرگ عمومي كه كودكان بتوانند بدون وجود ماشين‌ها به راحتي در آن بازي كنند.
 اين ايده در كشورهاي ديگر بازتعريف بازي و تعريف نقش را مطرح مي‌كند اما در كشور ما اين بحث بايد با اين سوال آغاز شود كه كودك كيست؟» منظور اين استاد دانشگاه پرداختن به موضوع كودكان كار و خيابان بود كه اتفاقا در فضاهاي عمومي احتمال آسيب‌ديدگي آنها بيشتر مي‌شود اما يك روز پس از صحبت‌هاي او حادثه‌اي در يكي از روستاهاي كردستان رخ داد كه نشان مي‌دهد معناي «بحث لوكس» در حوزه رسيدگي به كودكان و بازتعريف حق آنها بر محيط پيرامون‌شان تا چه اندازه واقعيت دارد. روز دوشنبه 16 مهرماه دنيا ويسي، دانش‌آموز ۶ ساله مدرسه روستاي گرماش كردستان زير آوار ديوار مدرسه ماند و در بيمارستان بعثت سنندج مرگ او بر اثر شدت جراحات وارده اعلام شد.

مديركل آموزش و پرورش استان كردستان گفته است كه كارگروهي براي بررسي دليل مرگ دانش‌آموز 6 ساله تشكيل شده است و البته پيش از اينكه كارگروه بخواهد، بررسي‌هايش را آغاز كند مي‌شود دليل اين حادثه را در گفته‌هاي خود او پيدا كرد. رشيد قرباني به خبرگزاري مهر گفته است: «متاسفانه شماري از مدارس در استان كردستان فرسوده و غيرقابل استفاده هستند و اين حادثه نيز به دليل فرسوده بودن ديوار حياط اين مدرسه روي داد. طي سال‌هاي اخير بارها مساله فرسوده بودن مدارس در استان كردستان به اطلاع مسوولان استاني و كشوري رسيده و نياز است كه اين مشكل در كوتاه‌ترين زمان ممكن مورد توجه جدي قرار گيرد.»

مرداد ماه همين امسال بود كه مهراله رخشاني‌مهر، معاون وزير آموزش و پرورش و رييس سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور در نشست جامعه خيران مدرسه‌ساز اعلام كرد: «در حال حاضر سرانه فضاي آموزشي براي دانش‌آموزان كشور، 5.2 درصد اما فضاي استاندارد 8.4درصد است كه نشان مي‌دهد 30 درصد مدارس كشور فرسوده است. از اين تعداد مدارس فرسوده كشور، 12درصد تخريبي هستند و 18 درصد بايد مقاوم‌سازي شوند. در مجموع 11 استان زير خط ميانگين كشوري از نظر فضاي آموزشي هستند.» وقتي رييس سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور در مورد آمار مدارس فرسوده و تخريبي كشور صحبت مي‌كند، عددها تبديل به تيتر خبرها مي‌شوند اما با مرگ دنيا ويسي، دانش‌آموز كلاس اولي در زير آوار مدرسه و انتشار اين خبر همزمان با روز جهاني كودك، اين عددها و آمارها رنگ تازه‌اي مي‌گيرند.

 

كودك و شهر 

«بحث ما كودك خياباني است، كودكي كه زباله جمع‌ مي‌كند، بحث ما كودك كار است و جالب است كه بر اساس نظريه انتقادي كه در مورد شهر وجود داشت، مدام مي‌گوييم فضاي عمومي شهر را آماده حضور كودك كنيم اما بايد توجه كنيم كه اتفاقا فضاي عمومي محل ريسك و حتي سوءاستفاده جنسي از كودكان كار و خيابان و كودكان زباله‌گرد است و اين پارادوكس را در جامعه ايراني به وجود مي‌آورد كه اگر قرار است فضاي عمومي را براي بچه‌ها بازتر كنيم، چه كسي قرار است محافظت از آنها را بر عهده داشته باشد؟» پرويز پيران در نشست شهر و كودك كه در خانه گفتمان شهر برگزار شد، گفت كه وقتي در مورد نظريات انتقادي شهر صحبت مي‌كنيم بايد ترجمه آن را در متن جامعه ايراني هم در نظر بگيريم: «بايد روي پارادوكس‌ها بحث كنيم. مساله اول ما در ايمن‌سازي فضاهاي عمومي بايد حل مساله آزار جنسي و حل مشكلات روحي اين بچه‌ها باشد. كودكان خيابان كودكي از دست رفته دارند و اين كودكي از دست رفته آنها را با انواع مشكلات روان درگير مي‌كند. حتي در بحث PTSD (اختلال استرسي پس از آسيب رواني) كه بيشتر در مورد مسائل پس از زلزله و مصايب جمعي مطرح مي‌شود، امروزه متوجه شده‌اند كه بازتاب‌هاي رواني بيشتر در مورد دختربچه‌ها و پسربچه‌هايي است كه مورد تجاوز قرار مي‌گيرند. ما در مورد همين موضوعات بايد بحث كنيم.»

به گفته پيران از سال 2002 با سرمايه‌گذاري يونسكو كنفرانس جهاني كودك و شهر ايجاد شده است اما همچنان بحث‌هاي مطرح شده در اين كنفرانس‌ها بسيار پيش‌تر از مشكلات واقعي موجود در كشور ماست: «تا همين سال 2018 بحث‌هاي مطرح شده در اين كنفرانس، بحث‌هايي است كه از نظر جامعه ما لوكس محسوب مي‌شود، بحث ريسك‌پذيري، ماشيني شدن فضاي شهري، كوچك شدن فضاهاي بازي و...»

محمدسعيد ايزدي، معاون معماري و شهرسازي وزارت راه و شهرسازي معتقد است كه با گذشت سه تا چهار دوره از طرح‌هاي توسعه شهري اساسا نسبت به نقش انسان‌ها و شهروندان در برنامه‌ريزي‌ها بي‌توجهي شده است: «يك غفلت جدي در مورد اين برنامه‌ريزي‌ها و ديدن نقش شهروندان انجام شده است كه اميدواريم در نسل جديد برنامه‌ريزي اصلاح شود. اگر فرض را بر اصلاح اين روند بگذاريم بعد بايد به اين سوال برسيم كه سهم كودكان در اين ميان كجاست؟ متاسفانه در يك دهه گذشته هر وقت صحبت از نقش كوكان و نوجوانان مي‌شود بلافاصله دنبال مابه‌ازاهاي كالبدي مي‌گرديم و اسمش را مي‌گذاريم «پروژه». آن قدر نگاه ما پروژه‌محور بوده كه الان هم اگر بحث كودكان و فضاهاي شهري مطرح شود يك پروژه شهر و كودك تعريف مي‌كنيم و بدون توجه به نقش و سهم كودكان سراغ يك‌سري ابزارها و امكانات فيزيكي و كالبدي مي‌رويم.» ايزدي معتقد است كه سهم كودكان از شهر بايد واقعي باشد و در برنامه‌ريزي‌هاي شهري مورد توجه قرار بگيرد و از سوي ديگر نظام آموزشي هم در نگاه كودكان و درك آنها از مفهوم شهر و ورودش به نظام تصميم‌گيري و تصميم‌سازي تغيير رويه دهد.

«دستاورد بزرگ ما در شهر تهران كه البته خيلي هم متاخر نيست، مصوبه سال 86 بود كه تهران هم به موضوع شهر دوستدار كودك مورد علاقه وارد اين حوزه شد. در اولين نشست سال 2007 به خاطر مشاركت فعال تهران باعث شد در همان نشست به عنوان دفتر منطقه‌اي خاورميانه و آفريقا انتخاب شود اما از آن موقع تاكنون چه اتفاقي افتاده؟ به نظرم اوضاع امروز شهر نشان مي‌دهد كه چه اتفاقي افتاده.» الهام فخاري، عضو شوراي شهر و رييس كميته نظارت و پيگيري مصوبه شهر دوستدار كودك در اين نشست اعلام كرد كه موارد مربوط به طرح شهر دوستدار كودك حتي در شكل اداري و بروكراتيكش پياده نشده است: «شهر دوستدار كودك پياده‌مدار است و ايمن، مشاركت اجتماعي شهروندي را به رسميت مي‌شناسد، امكان آموزش و پرورش عادلانه را براي همكان فراهم مي‌كند و... اينها مولفه‌هايي است كه دربردارنده سبك‌هاي زندگي مختلف و طبقات مختلف كودكان است اما متاسفانه جز همان مصوبه دهه 80 اتفاق چنداني در اين حوزه رخ نداد. آيين‌نامه اجرايي اين مصوبه در سال 88 به تصويب رسيد، علاوه بر كميته اجرايي، كميته نظارتي هم براي آن تعيين شد اما پس از آن تقريبا موضوع خاموش مي‌شود. آنچه ما پيدا كرديم دو صورت جلسه به فاصله يك سال بود كه هيچ محتواي عملياتي در آن مطرح نشده و هرچه هم در آن آمده بود سازه‌محور است در حالي كه شهر دوستدار كودك فراتر از سازه‌هاست.»

 

كودك و روستا

نشست «شهر و كودك» تلاش قابل تاملي بود براي پرداختن به موضوع سهم كودكان از شهر، خبرهايي كه هر از گاهي در حوزه حوادث دانش‌آموزي منتشر مي‌شود اما محلي است براي توجه بيشتر به موضوع كودكان و روستا. در يك دهه اخير مرگ بر اثر شعله‌ور شدن بخاري‌هاي نفتي، ريزش ساختمان فرسوده مدرسه، تصادف جاده‌اي سرويس‌هاي مدرسه تنها بخشي از اخبار ناگوار حوزه كودكان و مربوط به حوزه آموزش و پرورش هستند، حوزه‌اي كه ديگر مثل شهر قرار نيست تنها دوستدار كودك باشد بلكه وظيفه اصلي و هويتش بر اساس حضور كودكان تعريف شده. در حوزه كودك و روستاست كه اتفاقا توجه و اولويت اوليه بايد بر اساس فضاهاي كالبدي و استانداردهاي فيزيكي باشد. استانداردهاي دوستدار كودك بودن شهري مانند تهران شايد فراتر از حوزه كالبدي و سازه‌اي باشد اما در بسياري از روستاها مشكل اصلي كودكان اساسا همين اوليت اوليه و ساده امنيت فضاهاي كالبدي است. استانداردي كه بايد پيش از هر چيز حق امنيت و زنده ماندن كودكان را به رسميت بشناسد.

سيد محمد بطحايي، وزير آموزش و پرورش روز گذشته در حاشيه يكي از جلساتش در جمع خبرنگاران در مورد حادثه مرگ دختر شش ساله روستاي گرماش گفت: «تيمي را براي بررسي اين موضوع مامور كردم.» و بعد با توضيح ناايمن بودن مدرسه و اينكه اين مدرسه جزو مدارس ناايمن است، گفت: «تلاش خوبي در سال ۹۷ براي تخريب و بازسازي مدارس فرسوده انجام شده است و نمايندگان تلاش دارند تا مشكل مدارس فرسوده را حل كنند و از محل برنامه ششم نيز اعتبار پيش‌بيني شده است البته با افزايش هزينه‌ها مواجهيم و همچنان آموزش و پرورش نيازمند كمك‌هاي بيشتري است.» شايد تيم مامور وزارت آموزش و پرورش به نتايج جديدي از واقعه روستاي گرماش و مرگ دنيا ويسي، دانش‌آموز كلاس اول به دست دهد اما تا آن زمان مي‌توان به همان دليلي اكتفا كرد كه همه مسوولان آموزش و پرورش از آن آگاهند، همان دليلي كه بارها تيتر خبرها شده: «30 درصد مدارس كشور فرسوده است.»

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام