یوزها تنها مسافران قطار انقراض نیستند؛ مدتهاست که گورخرهای ایرانی هم به جمع یوزها پیوستهاند. جمعیت یوزها به 40تا 60قلاده رسیده و حالا گورخرها سراشیبی تند انقراض را طی میکنند. در چنین وضعیتی آنچه مایه نگرانی است خبری است که معاون طبیعی وتنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست هم بر آن مهر تأیید زده است؛ تلفشدن 3گورخر حین انتقال به پارک ملی کویر آن هم برای احیا و تکثیر این گونه نادر حیات وحش.
حمید ظهرابی در خبری که پایگاه اطلاعرسانی سازمان حفاظت محیطزیست منتشر کرد در واکنش به تلف شدن 3راس گورخر ایرانی- گونه نادر حیات وحش ایران - با اعلام اینکه گورخرها از سایت تکثیر و پرورش موجود در ذخیرهگاه زیستکره توران برای احیا و تکثیر به پارک ملی کویر منتقل شدهاند گفت: ۱۰گورخر در این فرایند زندهگیری شدهاند که متأسفانه حین انتقال سه گورخر تلفشدهاند اما هفت گور بهسلامت به مقصد رسیدهاند. او گفت: یکی از گورها بهدلیل حساسیت به «آتروفین» (داروی بیهوشی مختص فرد سمان) پس از بیهوشی شرایط پایداری نداشت و تلف شد، 2 گور دیگر نیز حین انتقال تلف شدند.
معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست که بالاترین مقام در حوزه حفاظت از حیات وحش محسوب میشود در توجیه تلف شدن 3گورخر میگوید: اگرچه تلف شدن حیوانات در فرایند انتقال امری غیرطبیعی نیست اما تلف شدن گورخرها حین انتقال برای ما قابلقبول نیست و به همینخاطر بهاتفاق متخصصان و دامپزشکان عازم منطقه هستم تا موضوع را از نزدیک بررسی کنم.
ماجرای تلفشدن 2گورخر دیگر
تلف شدن 3گورخر حین انتقال به پارک ملی کویر سبب شد تا همشهری موضوع را از مهندس اکبر همدانیان، کارشناس برجسته حیات وحش پیگیری کند؛ کارشناسی که برای نخستین بار در کشور، در سال 76با زندهگیری 6 گورخر وحشی در پارک ملی توران آنها را برای تکثیر به یزد منتقل کرد.
همدانیان اما پیش از پرداختن به موضوع، پرده از ماجرای غمانگیزی برداشت. او گفت که تیرماه امسال، دامپزشک بیتجربهای در یزد با تزریق آتروفین جان 2گورخر را گرفت؛ ماجرایی که از همدانیان خواسته شده بود تا آن را رسانهای نکند. آتروفین، همان مادهای است که معاون طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست میگوید: یکی از 10گورخر بهدلیل حساسیت به این دارو تلف شده است. حالا کمترین انتظار آن است که مسئولان سازمان محیطزیست، در این زمینه بهطور شفاف اطلاعرسانی کنند تا مشخص شود چه ارتباطی میان تلف شدن 3گورخر وجود دارد؟ بهخصوص آنکه هر 3گورخر با یک عامل مشخص نابود شدهاند؛ تزریق آتروفین. پرسش بزرگ دیگری که مطرح است اینکه دامپزشکی که فاجعه یزد را آفریده آیا همان دامپزشکی است که به یکی از گورخرهای انتقالی به پارک ملی کویر تزریق کرده است؟
همدانیان درباره نخستین انتقال گورخرها میگوید: سال 76با کمترین امکانات و تنها با 23میلیون تومان 134هکتار را برای تکثیر گورخرها فنسکشی کردیم و 6 گورخر را از پارک ملی توران به این سایت منتقل کردند همان کاری که گری استیکر، مستندساز شبکه سی ان ان را به ایران کشاند تا مستندی از این اتفاق تهیه کند. این مستندساز که اسماعیل کهرم، استاد حیات وحش او را همراهی میکرد همان زمان با ابراز شگفتی از این انتقال گفته بود که «کمتر از 10مورد مشابه این شیوه نقل وانتقال، در جهان انجام شده است»؛ تجربهای که میتوانست و میتواند گرهگشای بسیاری از ندانمکاریهایی باشد که در انتقال و تکثیر گورخرها شاهد آن هستیم. وقتی سازمانی که متولی محیطزیست کشور است گوشی برای شنیدن توصیههای کارشناسان کارکشته و خاک زیستگاه خورده ندارد نتیجه آن میشود که در یک نقل وانتقال 3راس گورخر از بین میروند و آن وقت معاون محیط طبیعی در توجیه آن اعلام میکند که مرگ حین انتقال غیرطبیعی نیست.
همدانیان میگوید: تیمی که میخواهد گورخرها را منتقل کند باید به رفتار این حیوان اشراف کامل داشته باشد؛ باید بداند که یکی از رفتارهای شاخص گورها، دویدن سریع و طولانی است. باید بداند که گورها حین انتقال تب میکنند. این حیوان با تصور آنکه از گله جدا شده حتی ممکن است دق کند. نکته دیگر آنکه دوره آبستنی گورها یکساله است و معمولا در این وقت از سال، 3ماه از آبستنی گورها میگذرد، اینها پارامترهایی است که باید با دقت مورد توجه قرار گیرد. این کارشناس برجسته حیاتوحش تأکید میکند: بهترین شیوه برای زندهگیری گورها استفاده از کمند است اما تنها کسانی میتوانند این کار را انجام بدهند که تجربه کافی داشته باشند.
او میگوید: سال 1954میلادی، استفان هاگن بک - آلمانی صاحب باغوحش خصوصی - به ایران آمد و 10راس گورخر از زیستگاههای ایران زندهگیری و به آلمان منتقل کرد. هاگن بک، سال 1387طی نامهای به همدانیان اعلام میکند که «برای نجات گورهای ایرانی هر کمکی که از دستم ساخته باشد دریغ نخواهم کرد.» خانم دانلو، نیزکه همچون استفان هاگن بک، تبعه آلمان است و با سفر به مغولستان، روسیه، هند، عراق و ایران و تحقیق درباره گورهای آسیایی کتاب جامعی درباره گورها منتشر کرده که 2صفحه از آن به شرح کارهای همدانیان درارتباط با گورهای ایرانی اختصاص دارد، طی نامهای به همدانیان اعلام میکند: «ما افراد متخصص ویژهای برای زندهگیری و انتقال داریم و بدون هیچ توقعی آمادهایم در این زمینه به شما کمک کنیم.» خانم دانلو سال 1373، 16روز مهمان دانشگاه تهران بود و همان زمان با محمود کرمی، استاد محیط زیست، 18روز را در زیستگاههای مختلف گورهای ایرانی سپری کرد و طی همین مدت کوتاه موفق شد از مستی، جفتگیری و زایمان گورها تصویر برداری کند.
همدانیان در پایان ضمن انتقاد از بیتوجهی مسئولان محیطزیست به تجارب کارشناسان کهنهکار میگوید: انتظار آن است که سازمان از تجارب کارشناسانی که عمری را صرف حفاظت از حیات وحش کردهاند، همچنانکه استفاده از تجارب کارشناسان خارجی هم برای اقداماتی نظیر زندهگیری و انتقال گونههای نادر حیات وحش ضروری است. وقتی کارشناسان مجرب نادیده گرفته میشوند وقوع چنین اتفاقاتی دور از انتظار نیست.
عوامل تهدیدکننده گورها
گور خر، دشمن طبیعی ندارد، تنها دشمن گورها، شکارچیان متخلفی هستند که بیتوجه به اهمیت این گونه نادر حیاتوحش، آن را شکار میکنند. علاوه براین، کمبود آب و علوفه ناشی از خشکسالی، حیات گورها را با دشواری همراه کرده است. شکارچیان متخلف اغلب با این تصور غلط که روغن گور برای درمان دردهای مفاصل ازجمله زانودرد و کمردرد مؤثر است گورها را شکار میکنند و روغن آنرا در اختیار متقاضیان قرار میدهند. برخی نیز با این تصور که گوشت گور همچون روغن آن خاصیت درمانی دارد خریدار گوشت گورها هستند. البته مدتهاست گوشت گور کمتر متقاضی دارد و فقط دربرخی روستاهای طبس و کرمان برای مصرف گوشت، این حیوان را شکار میکنند.
700گور باقیمانده
اکبر همدانیان با اعلام اینکه جمعیت گورخرها طی 40سال اخیر از 2500رأس به 700رأس رسیده است درباره تعداد گورها میگوید: در سال 1355جمعیت گورخرهای ایران 2500راس بود اما براساس آخرین سرشماری، جمعیت گورها با 1800راس کاهش، هماکنون به حدود 700راس رسیده و به انقراض نزدیک شده است. به گفته وی، تعداد گورهای توران بین 90تا 100راس و تعداد گورهای منطقه بهرامگور در استان فارس 550تا 600راس است؛ این به جز تعداد گورخرهای یزد و گورهای در اسارت است. او یادآور میشود: جمعیت گورهای منطقه بهرامگور در سال 1376به 90راس رسیده بود و طی این زمان با افزایش قابل توجهی مواجه شد اما گورهای این محدوده از نظر ژنتیک ضعیف شدهاند؛ چراکه زاد و ولد آنها درونفامیلی است.
گورها را به جای احیا میکشند
بعد از انتشار خبر تلف شدن 3 گور خر حین انتقال به پارک ملی کویر کارشناس پیشکسوت احیای گورخر از مرگ 2گورخر بهدلیل ضعیف بودن دامپزشک خبر داد
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران