سایر مهرههای حاضر در اردو، آنقدر جوان هستند که نه پشت لبشان سبز شده و نه هوادارها اسمشان را میدانند. اتفاقات بازی امروز اما شاید چند نفرشان را برای نخستینبار صاحب فرصت بازی با پیراهن پرسپولیس کند. نبرد با السد، چیزی شبیه پرتابشدن از نوجوانی به بزرگسالی است؛ فرصتِ قدکشیدن و عضلهساختن. این تماشاگران حریف نیستند که در قطر، برای قرمزهای پایتخت «جهنم» درست میکنند.
دوحه، توسط کسانی برای پرسپولیس تبدیل به جهنم شده که در جستوجوی خیریت و قسمت، تیم را به دردسر انداختند و البته مهرههایی که بیتوجه به پنجره بسته نقل و انتقالات، بهدنبال آرزوهای شخصیشان رفتند تا این جنگ نابرابر را به سرخپوشان «تحمیل» کنند. ژاوی، گابی، بغداد بونجاح و اکرم عفیف، معنای خیریت را درک نمیکنند. همینطور مفهومِ بوقچیسالاری و یا حقوق عقبافتاده را.
لابد آنها هیچوقت در تلفن همراهشان بهدنبال نرخ لحظهای ارز نبودهاند اما در زمین فوتبال حسابهای بانکی همیشه هم تعیینکننده نیستند. سفیدها آمدهاند تا کار را در همین بازی رفت تمام کنند و باور دارند که میتوانند. آنها برای یک پیروزی پرگل به استادیوم قدم میگذارند و هنوز نمیدانند که با چه مقاومتِ جانانهای روبهرو خواهند شد. داستانِ این فصل پرسپولیس و آسیا، بارها به بازگشتهای احساساتبرانگیز گره خورده است؛ از گل دیرهنگام و نجات پیداکردن بهدست سوپرمن در برابر الجزیره، تا دریبل منشا و ردشدن از تاریخچه باشگاه الدوحیل.
حالا نوبت السد است؛ زمانی برای به زانو درآوردن «منطق»؛ زمانی برای جاودانهشدن؛ دورخیزِ بزرگ برای فینال آسیا؛ دوئلی که به «آینده» گوش نمیدهد، یا همین حالا و یا هیچوقت. مرور آنچه در نیمهنهاییهای آسیا برای پرسپولیس اتفاق افتاده، برای هواداران این باشگاه ناخوشایند و حتی شاید هراسآور بهنظر میرسد. این بار اما شاید نخستین نیمهنهایی درخشان تاریخ باشگاه ساخته شود. 22سال قبل، سرخپوشان در همین مرحله در مالزی با پوهانگ استیلرز کرهجنوبی مسابقه دادند. تیمی که بزیک، مهدویکیا، کریم باقری، خداداد عزیزی و چندین ستاره دیگر را در ترکیباش داشت، در جدال با حریف کرهای شکست خورد و به جای فینال، به مسابقه ردهبندی رفت. یک سال بعد، نوبت به دالیان چین رسید که نفس پرسپولیس را درست در نیمهنهایی بگیرد.
قرمزها نیمهنهایی 2000 را به جوبیلو ایواتا واگذار کردند و سال2001 در همین مرحله درحالیکه با گل حامد کاویانپور از سوون سامسونگ جلو افتاده بودند، سرانجام شکست خوردند و دوباره راهی ردهبندی شدند. آخرین تجربه حضور در نیمهنهایی، سال گذشته با برانکو بهدست آمد و یک شکست ناامیدکننده دیگر را به همراه داشت.
پرسپولیس در طول تاریخ، ستارههای بزرگ و ترکیبهای کهکشانی زیادی داشته اما نه با پروین، نه با درخشان، نه با استانکو، نه با دنیزلی، نه با قطبی، نه با دایی، نه با یحیی و نه با هیچ مربی دیگری، از طلسم نیمهنهایی عبور نکرده است. آنها این انتظار را نسلبهنسل منتقل کردهاند و حالا وقتش رسیده که این طلسم، دیگر میراثی برای نسلهای آینده باشگاه نباشد.
جدال با السد پرستاره در سایه خستگی و کمبود بازیکن باتجربه، چیزی شبیه جنگیدنِ تنها با یک لشکر است اما همه میدانند که پیروزی یک نفر بر یک جماعت، تنها روی پرده سینما و در صفحه تلویزیون اتفاق نمیافتد. هر کدام از پسران پروفسور، میتوانند نخستین پرسپولیسیهایی باشند که طعم حضور در فینال آسیا را چشیدهاند. برای رقمخوردن چنین اتفاقی، آنها باید در دوحه بهترین نمایش تمام عمر فوتبالیشان را ارائه کنند. بیرو درون دروازه، باید حتی از بازی تیم ملی با پرتغال بهتر باشد، سیدجلال و شجاع باید با تمام وجود در مقابل ستارههای حریف ایستادگی کنند، در میانه میدان احمد باید بهتنهایی به جای چند بازیکن بجنگد و در مقابل دروازه حریف، منشا و علیپور باید نفس مدافعان السد را بگیرند. برای امیدوار ماندن به صعود، هیچکس حتی برای لحظهای نباید ذهنش را به ماجرایی در بیرون از زمین مسابقه گره بزند. همهچیز، به همین 90دقیقه خلاصه میشود؛ همین محدوده سبزرنگ که شاید، زمین حاصلخیزی برای کاشتن یک رؤیای بزرگ باشد.
در فیلمِ تحسینشده مانیبال، لحظهای وجود دارد که شخصیت اول ماجرا بهعنوان مدیر یک باشگاه معروف بیسبال، کمی پس از شکست تیمش در بازی بزرگ، به این باور میرسد که تاریخ «بازندهها» را از یاد خواهد برد اما همین که چنین فیلمی از یک داستان واقعی درباره یک تیم بازنده الهامگرفتهشده، یعنی تاریخ حواساش به همهچیز هست.
در ورزشگاه السد، حتی یک شکست خفیف نیز نتیجه امیدوارکنندهای خواهد بود. روی کاغذ، پرسپولیس شانس زیادی برای زندهماندن ندارد اما اگر این قلبِ قرمز در پایان بازی امروز هم بتپد، ایمان به معجزه در آزادی چندان باورنکردنی بهنظر نمیرسد. برانکو و پسرها، برای لمسِ تن طلایی جام، دست به هر کاری خواهند زد. این یک روایت عاشقانه انتظارآلود است و نباید به سرنوشت عاشقانههای اساطیری نافرجام دچار شود. قرمزها یک عمر، پشت دیوار نیمهنهایی ماندهاند و این بار، تنها یک «رسیدن» برای رستگاری کافی است.
جاودانه شو!
در نخستین تصاویر مخابرهشده از پرسپولیسیها در فرودگاه دوحه، سیدجلال حسینی جلوتر از بقیه ایستاده؛ سترگ و مصمم؛ جدی و بدون لبخند. به جز سیدجلال، چند بازیکن دیگر هم در اردوی پرسپولیس هستند. فقط چند بازیکن که قراردادنشان در کنار هم، به زحمت به یک ترکیب 11نفره ختم میشود.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران