کد: 52234 | 11 آبان 1399 ساعت 09:00
وحدت عامل پیوند و ارتقای فرهنگی جامعه است
معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، هنر را وحدتآفرین دانست و گفت: هنر ایرانی به شدت در همگرایی افراد و قومیتها نقش دارد و کار سختی نیست اگر توان خود را در راه ارتقای فرهنگی از رهگذر وحدت آفرینی صرف کنیم.
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، ابولفضل صادقی نژاد به مناسبت هفته وحدت در مطلبی نوشت:
ساختار فرهنگ اجتماعی تابع مولفههای موثری است که در محدوده تعریف واحد نمیگنجد بنابراین همدلی و وحدت بین اجزا جامعه با قبول اصل تفاوتها میتواند عامل پیوند عاطفی افراد و ساختارها بوده و زمینه ارتقاء فرهنگی جامعه را رقم زند.
در تعریف فرهنگ و دقت در مفهوم آن باید به باور متعالی همدلی رسید زیرا افراد انسان بدوا با پیوند همنوع دوستی میتوانند عامل و منشا خدمت و ایثار باشند لذا وحدت بین اجزا ساختار اجتماعی یک امر ضروری است که باید با مرور سرفصلهای آن، شرایط موفقیت انسانها در محیط سرشار از وحدت در نظر و عمل را فراهم کنیم.
کار فرهنگی مبتنی بر تلاش فکری افراد و ساختارهای شعورمند است و مطمئنا نمیتوان بدون یاری افراد و تجمیع تفکر آنها سخن از توفیق فرهنگی به میان آورد. وحدت در توصیه قرآنی، چنگ زدن به ریسمان الهی قلمداد شده و البته که ریسمانی اگر با عنایت الهی حمایت شود هرگز گسستنی نخواهد بود.
در مباحث فرهنگی باید اختلافهای بین قومیتها را با احترام به تفاوتهای بارز در نوع زندگی و باورهای اجتماعی آنها قبول کرد و با ارتباط فرهنگی، مجموعه باورکردهای فرهنگی دو یا چند قوم را به درایت دینی و اجتماعی پیوند داد که از این طریق بتوان با کاهش دامنه تفاوتها به تعالی فرهنگی دست یابیم.
هنر، وحدتآفرین است و هنر ایرانی به شدت در همگرایی افراد و قومیتها نقش دارد پس کار سختی نیست اگر توان خود را در راه ارتقا فرهنگی از رهگذر وحدتآفرینی صرف کنیم.
وحدت بین سازمانها و رهبران تصمیمساز در هر منطقه و حتی پیوند گرهگشایی از کار مردم در قالب تکریم ارباب رجوع و ارتقا دانش و حقوق شهروندی میتواند عاملی موثر در ایجاد اتفاقهای خوب فرهنگی باشد و اساسا پیوند همدلی بین افراد میتواند عاملی در توسعه رفتار سامانیافته اجتماعی باشد و این رفتار بیگمان قدرت دارد مسیر به سوی مدینه فاضله را مطرح سازد.
ادارات و نهادها به هیچ وجه رقیب در ساختار سازمانی سایر ادارات و نهادها نیستند بلکه هر یک با پیوند وحدتبخش میتوانند جزئی موثر از یک توفیق اجتماعی را در قالب یک پازل خدمترسانی نقش بزند تا عصاره آن، مشگلگشای افراد در جامعه اسلامی باشد.
و البته همین پیوندهای وحدتبخش، تعیین کننده ظرفیتهای موثر اجتماعی برای توسعه فرهنگ شهروندی خواهد بود و عموم مردم با سرمشق مدیران و با رویت همرایی و وحدت، میتوانند نقش موثر خود را به خوبی در رفتار اجتماعی رعایت کنند تا حال عمومی جامعه خوب باشد.
ساختار فرهنگ اجتماعی تابع مولفههای موثری است که در محدوده تعریف واحد نمیگنجد بنابراین همدلی و وحدت بین اجزا جامعه با قبول اصل تفاوتها میتواند عامل پیوند عاطفی افراد و ساختارها بوده و زمینه ارتقاء فرهنگی جامعه را رقم زند.
در تعریف فرهنگ و دقت در مفهوم آن باید به باور متعالی همدلی رسید زیرا افراد انسان بدوا با پیوند همنوع دوستی میتوانند عامل و منشا خدمت و ایثار باشند لذا وحدت بین اجزا ساختار اجتماعی یک امر ضروری است که باید با مرور سرفصلهای آن، شرایط موفقیت انسانها در محیط سرشار از وحدت در نظر و عمل را فراهم کنیم.
کار فرهنگی مبتنی بر تلاش فکری افراد و ساختارهای شعورمند است و مطمئنا نمیتوان بدون یاری افراد و تجمیع تفکر آنها سخن از توفیق فرهنگی به میان آورد. وحدت در توصیه قرآنی، چنگ زدن به ریسمان الهی قلمداد شده و البته که ریسمانی اگر با عنایت الهی حمایت شود هرگز گسستنی نخواهد بود.
در مباحث فرهنگی باید اختلافهای بین قومیتها را با احترام به تفاوتهای بارز در نوع زندگی و باورهای اجتماعی آنها قبول کرد و با ارتباط فرهنگی، مجموعه باورکردهای فرهنگی دو یا چند قوم را به درایت دینی و اجتماعی پیوند داد که از این طریق بتوان با کاهش دامنه تفاوتها به تعالی فرهنگی دست یابیم.
هنر، وحدتآفرین است و هنر ایرانی به شدت در همگرایی افراد و قومیتها نقش دارد پس کار سختی نیست اگر توان خود را در راه ارتقا فرهنگی از رهگذر وحدتآفرینی صرف کنیم.
وحدت بین سازمانها و رهبران تصمیمساز در هر منطقه و حتی پیوند گرهگشایی از کار مردم در قالب تکریم ارباب رجوع و ارتقا دانش و حقوق شهروندی میتواند عاملی موثر در ایجاد اتفاقهای خوب فرهنگی باشد و اساسا پیوند همدلی بین افراد میتواند عاملی در توسعه رفتار سامانیافته اجتماعی باشد و این رفتار بیگمان قدرت دارد مسیر به سوی مدینه فاضله را مطرح سازد.
ادارات و نهادها به هیچ وجه رقیب در ساختار سازمانی سایر ادارات و نهادها نیستند بلکه هر یک با پیوند وحدتبخش میتوانند جزئی موثر از یک توفیق اجتماعی را در قالب یک پازل خدمترسانی نقش بزند تا عصاره آن، مشگلگشای افراد در جامعه اسلامی باشد.
و البته همین پیوندهای وحدتبخش، تعیین کننده ظرفیتهای موثر اجتماعی برای توسعه فرهنگ شهروندی خواهد بود و عموم مردم با سرمشق مدیران و با رویت همرایی و وحدت، میتوانند نقش موثر خود را به خوبی در رفتار اجتماعی رعایت کنند تا حال عمومی جامعه خوب باشد.
