درباره ما نسخه آزمایشی | پنج شنبه، 4 دی 1404

کد: 5123 | 07 مهر 1397 ساعت 16:08

جنگجویان بی‌قرار در دل آتش

از ابتدای آغاز به کار سازمان آتش‌نشانی در تهران، ٥٨ آتش‌نشان در حین عملیات شهید شدند


جنگجویان بی‌قرار در دل آتش


جانشان را کف دستشان می‌گذارند. مهم نیست حادثه بزرگ باشد یا کوچک؛ خطر هر لحظه در کمین آنهاست. وقتی به ماموریت می‌روند نمی‌دانند که چه سرنوشتی در انتظار آنهاست. با این حال تنها به یک چیز فکر می‌کنند؛ نجات؛ وقتی جانی را نجات می‌دهند ماموریتشان هرچقدر هم که سخت باشد باز هم برایشان لذتبخش می‌شود و آن عملیات می‌رود در لیست خاطره‌های خوب کاریشان. آتش‌نشانان سختی کارشان را فقط با نجات جان‌ها برای خود آسان می‌کنند. شنیدن خبر شهادت یا مجروحیت همکارانشان، انگیزه را از آنها نمی‌گیرد. ترس در دلشان ایجاد نمی‌کند. این مردان با هر زنگ خطری در محل کارشان، می‌روند تا هر طور شده جان‌ها را نجات دهند. حتی اگر شهید یا مجروح شوند. می‌دانند که ممکن است در بعضی از عملیات‌های خطرناک جانشان را هم از دست بدهند، ولی هیچکدام اینها باعث نمی‌شود که آنها از کارشان دست بکشند. آنها مردان آتش و نجات هستند و امروز ٧ مهر، روز آنهاست. آنهایی که هستند و هنوز هم به ماموریت‌های سختشان ادامه می‌دهند و آنهایی که حین عملیات‌های نجات جانشان را از دست داده‌اند و در اوج جوانی خانواده‌‌شان را برای همیشه چشم انتظار گذاشته‌اند. امروز روز این مامورهای فداکار است و درست در همین روزها  آتش‌نشانان ساری و سنقر به سوگ دو همکار خود که در حین عملیات جان خود را از دست داده‌اند، نشسته‌اند.

شهادت در مراسم گرامیداشت روز آتش نشان

آتش‌نشانان مازندران همگی در مراسم گرامیداشت روز آتش‌نشان بودند که خبر تلخ از بیمارستان رسید. ابراهیم اسماعیلی در بیمارستان جان خود را از دست داده بود. هیچ کس باور نمی‌کرد. همکار ٣٣ ساله‌شان که ٧ سال سابقه کار در شهرداری و آتش‌نشانی داشت را برای همیشه از دست داده بودند. آتش‌نشانی که هنگام عملیات اطفای حریق در هنرستان خیر مقدم از خودروی آتش‌نشانی به پایین پرتاب و قطع نخاع شده بود. درست روز برگزاری مراسم گرامیداشت آتش‌نشانی او برای همیشه همکاران و خانواده‌اش را تنها گذاشت. ١٨ شهریور بود که این حادثه رخ داد. ابراهیم اسماعیلی به همراه اکیپ آتش‌نشانی به محل حادثه‌ای در هنرستان خیر مقدم در ساری رفت. مراتع اطراف این هنرستان، دچار آتش‌سوزی شده بود. ابراهیم و همکارانش عملیات را آغاز کردند. ابراهیم بالای خودروی آتش‌نشانی رفته بود و در حال خاموش کردن آتش بود که ناگهان حادثه تلخی رخ داد. او از آن بالا به پایین پرتاب شد. یکی از همکاران و دوست صمیمی ابراهیم در این رابطه به «شهروند» می‌گوید: «خودروی آتش‌نشانی خیلی آرام در اطراف هنرستان حرکت می‌کرد. ابراهیم هم از آن بالا در حال خاموش کردن آتش بود که ناگهان روی زمین افتاد. پس از این حادثه ابراهیم به بیمارستان امام خمینی ساری منتقل شد و جراحی‌های مختلفی از جمله شکستگی ستون فقرات، شکستگی دنده و همچنین خروج عفونت‌ها را گذراند. بعد از آن مشخص شد که ابراهیم دچار قطع نخاع شده است. اما حالش بد نبود. چند بار به ملاقاتش رفتیم، روحیه‌اش خوب بود. تا اینکه پنجشنبه ساعت ٣ بعدازظهر تازه از ملاقاتش برگشته بودیم. در مراسم گرامیداشت روز آتش‌نشان بودیم که خبر رسید ابراهیم فوت کرده است. خبر شوکه‌کننده‌ای بود. اما گویا دچار مشکل تداخل تنفسی شده بود. پزشکان تلاش زیادی کردند ولی نتوانستند ابراهیم را به زندگی بازگردانند. او شهید شد و دو پسر ٤ و ٨ ساله‌اش را تنها گذاشت. هنوز هم باورمان نمی‌شود. حال ابراهیم بد نبود و اصلا فکرش را هم نمی‌کردیم که شهید شود. الان حال همسر و خانواده‌اش آنقدر بد است که حتی توان صحبت کردن هم ندارند. ابراهیم مرد پرکاری بود و هیچ چیز نمی‌توانست او را از ماموریت‌هایش منصرف کند. عاشق کار و خانواده‌اش بود، اما نتوانست بیشتر از این به زندگی‌اش ادامه دهد. تنها یک ربع پس از ملاقات همکارانش بود که روی تخت بیمارستان جان باخت.»
مرگ در اعماق چاه

حادثه گازگرفتگی در اعماق چاهی در روستای دره وزم بود که صدای زنگ خطر سازمان آتش‌نشانی در سنقر و کلیایی را به صدا درآورد. محمد خسروی به همراه اکیپ عازم محل حادثه شدند. جوانی درون یک چاه رفته و دیگر بازنگشته بود. بلافاصله محمد خسروی داوطلب شد که درون چاه برود. او ماسک اکسیژن خود را زد و با یک چراغ قوه وارد چاه شد. اما گویا درون چاه ماسک اکسیژنش به جایی گیر کرد و از او جدا شد. محمد خسروی دیگر نتوانست از چاه بیرون بیاید. او را بیرون آوردند. جوانی هم که داخل چاه شده بود، جان خود را از دست داد. شاپور مارالی رئیس آتش‌نشانی سنقر، به «شهروند» می‌گوید: «محمد ٣١ ساله بود. جوانی فعال و شجاع. این حادثه دوم مهرماه اتفاق افتاد ساعت ١٩ غروب بود. او همراه یک راننده به محل حادثه رفت. از سنقر تا روستای دره‌وزم ٣٥ کیلومتری راه بود زمان  حادثه تنها یک جمله گفته بود: «نباید زمان را از دست داد.» برای همین کپسول اکسیژن را برداشت و وارد چاه شد، اما ظاهرا در میانه راه کپسول و ماسک او به جایی گیر کرده و از او جدا شده بود. همین باعث شد که محمد در چند ثانیه دچار گازگرفتگی شود و از حال برود. محمد شجاع بود و از هیچ ماموریتی نمی‌ترسید. همه عملیات‌هایش را با جان و دل انجام می‌داد و وقتی به سرانجام می‌رسید، از ته دل خوشحال می‌شد. ما کاملا می‌فهمیدیم که محمد چقدر به کارش عشق می‌ورزد و با علاقه راهی ماموریت‌هایش می‌شود. هر بار ماموریت سخت می‌رفت و کسی را نجات می‌داد، آن را با آب و تاب تعریف می‌کرد.  او ١٠ سال سابقه بیمه در شهرداری داشت.  از سال گذشته که به آتش‌نشانی آمدم محمد ٢ سال و ٦ ماه در آتش‌نشانی کار می‌کرد و پیش از این در شهرداری بود. »
٥٨ آتش‌نشان تهرانی را از دست داده‌ایم
در تهران هم شهدای آتش‌نشان زیادی داشته‌ایم اما آتش‌نشانان پلاسکو تا الان آخرین شهدای آتش‌نشانی تهران بودند و بعد از آن حادثه‌ای که منجر به شهادت یا حتی مجروحیت وخیم آتش‌نشانان شود، نداشتیم. اینها را جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران، به خبرنگار «شهروند» می‌گوید. او در ادامه توضیح می‌دهد: «از ابتدای آغاز به کار سازمان آتش‌نشانی در تهران، ما ٥٨ شهید داشتیم. ١٧ نفر از آنها مربوط به جنگ بودند و از شهدای جنگ محسوب می‌شوند. ٤١ آتش‌نشان هم در حین عملیات‌های مختلف شهید شدند که ١٦ نفر از اینها مربوط به حادثه پلاسکو هستند. خوشبختانه بعد از حادثه پلاسکو ما در تهران هیچ شهید یا حتی مجروح وخیم نداشتیم. موردهای مختلفی بوده که در حین عملیات دچار مصدومیت‌های جزیی شده‌اند، ولی مجروحیت وخیم یا حادثه منجر به شهادت نداشتیم. در همان سال حادثه پلاسکو درست چند وقت از قبل از آن دو آتش‌نشان به فاصله کوتاه در تهران حین عملیات شهید شدند. مهدی حاجی پور، آتش‌نشان ایستگاه ٣ بود که در حادثه نشست زمین در مترو قیام، جان خود را از دست داد. او ساکن محله خانی آباد نو تهران بود و موقع شهادتش چیزی بیش از یک ماه از سالگرد  ۳۴ سالگی‌ تولدش نگذشته بود. به غیر از حاجی‌پور، مرگ علی قانع، آتش‌نشان شهید خیابان جنت آباد را هم شاهد بودیم. علی قانع آتش‌نشان ٣٦ساله سازمان آتش‌نشانی تهران، در جریان عملیات امداد و نجات وقوع آتش‌سوزی در یک ساختمان مسکونی در خیابان لاله خیابان پژوهنده به شهادت رسید.»



عکس خوانده نمی‌شود