موضوعی که به نظر فتحی دلیل اصلی ضعف در نظام قانونگذاری ما است و افرادی که این توانمندی سه گانه را ندارند، برای قانوننویسی و قانونگذاری به مجلس راه پیدا میکنند. این نماینده حقوقخوانده مجلس معتقد است اینکه خودمان را ملتزم به قواعد قانونگذاری ندانستهایم باعث شده است قانون روی قانون بگذاریم و قوانین جدید از ضعف شکلی و ماهوی برخوردار شوند. به نحوی که برای رفع این مشکلات دست به دامن اصلاحیههای مکرر یا تصویب قوانین جدید باشیم.
آنچه میخوانید توضیحات این عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس و عضو فراکسیون امید در گفتوگو با «ابتکار» است.
در حال حاضر بیش از 11200 قانون داریم و تجربه سالهای پیش نشان داده که در سالهای پایانی عمر مجلس، نمایندگان عطش تصویب قوانین جدید دارند و این باعث ضعف در تدوین قوانین میشود. دلیل این عطش برای تصویب قوانین جدید چیست؟
عطش برای قانونگذاری بیشتر توسط نمایندگان به این دلیل است که خودمان را ملتزم به قواعد قانونگذاری ندانستهایم. قانونگذاری یک علم است و در دانشکدههای حقوق وقتی حقوقدان تربیت میشود، در معرض آموزش موارد بسیار متعدد و متکسری قرار میگیرد. به او آموزش داده میشود که اصلا نیاز ما به قانون در کجا و به چه میزان است و اصلا کجا باید قانونگذاری شود. به عنوان مثال ارزشهای حاکم بر یک جامعه را باید به شکل قانون نوشت. کدام بخش را ارزشهای حاکم بر جامعه ارزش میداند که قانون کنیم و کدام بخش از این ارزشها را اخلاق عمومی باید حمایت کند و کدام یک از آنها را نهادهای دینی باید حمایت کنند. همچنین مشخص میشود کدامیک از ارزشهای دینی نیاز به الزامات قانونی دارند. بنابراین بحث عمیق و مفصلی است که در فلسفه حقوق مورد بررسی قرار میگرد.
ما در قانونگذاری کشورمان بعد از 40 سال هنوز بسیاری از وظایف نهادهای اخلاق و دین را به عهده مجلس گذاشتهایم و این طبیعی است که نتیجه نمیدهد. نکته دیگر اینکه این ارزشهایی که توسط قانون باید مشخص و احسا شوند و مورد حمایت قانون قرار بگیرند، توسط چه فرایندی و با چه سازوکاری مورد حمایت قانون قرار بگیرند تا الزام آور شوند. از این بحث نظام قانونگذاری ما دچار ضعف است. بنابراین طبق همین قانون چند نمانده میتوانند تراوشات ذهنی و خواست و مطالبه و سلیقهشان را درباره موضوعی که فکر میکنند به صلاح جامعه است را به صورت طرح به مجلس ارائه دهند تا تبدیل به قانون شود. بدون اینکه کار کارشناسی و بررسی دقیق و جامعی روی آن انجام گرفته باشد. این فرآیند روش دقیق و درستی نیست. به نظر من نظام قانونگذاری باید فرآیند خیلی پیچیدهای باشد که هرچیزی به سادگی شکل قانون به خود نگیرد.
به همین دلیل است که در همه نظامهای حقوقی دنیا سراغ تعدد مراجع قانونگذاری رفتهاند تا هرچیز سادهای به قانون تبدیل نشود. مثلا در کنار مجلس نمایندگان، مجلس سنا هم ایجاد کردهاند و در کشورهای مختلف این مجالس اسامی مختلفی دارند که متاسفانه این ضعف در نظام قانونگذاری ما وجود دارد. به همین دلایل است که اکثر قوانینی که در کشور تصویب شده است نه تنها مشکلی از مشکلات کشور حل نکرده است، بلکه گاهی مشکلی بر مشکلات دیگر مردم اضافه کرده است. بنابراین نماینده مجلس وقتی این گره را میبیند میخواهد آن را با قانون دیگری باز کند، ممکن است این گره ای که با این قانون باز میشود در یک مسئله دیگر ایجاد فساد کند که در نظام حقوقی و قانونگذاری ما این دقت نمیشود. قوانین ضعیف و غیرقابل دفاع است. در نتیجه وقتی این قانون قوی و کارآمد نیست و فسادی دیگر در جامعه ایجاد میکند، قانونگذار به فکر اصلاح آن میافتد و این اصلاح هم منشا فساد دیگری در جای دیگری میشود.
پس باید قبول کنیم قانونگذاری هم علم است و نیاز دارد نسبت به این موضوع عالم باشیم تا بتوانیم قانونگذار خوبی باشیم. هم فن است و هم هنر. یعنی همه این شرایط را باید داشته باشیم تا بتوانیم قانونگذار خوبی باشیم؛ ولی متاسفانه در هر سه بعد نظام قانونگذار ما دارای ایراد و ضعف اساسی است.
این قانون روی قانون گذاشتن باعث میشود قوانین ضعیفی داشته باشیم چون کارکارشناسی خاصی روی این مصوبات انجام نمیشود.
تورم قوانین یکی از آفتهای مهم در هر جامعه است. مونتسیکو میگوید عامل تباهی یک جامعه 2عامل است، قانون فاسد و فساد قانون. قانون فاسد یعنی یک قانون نباید تصویب شود ولی تصویب میشود. مثلا قانونگذاری کنیم که کلاهبرداری صورت بگیرد. این قانون فاسد است. اما فساد قانون ناشی از بد قانون تصویب کردن است. یعنی برآیند قوانین فاسد، فساد قانون را هم ایجاد میکند. در ژاپن که یک کشور اخلاقی است برای مبارزه با جرائم منافی عفت و اخلاق عمومی، مجازات اعدام تعیین کردند و نسبت به قبل مجازات آن را تشدید کردند. همان موقع برخی معترض شدند که این قانون مجازات دقیقی نیست و این قانون، قانون بدی است. نظام قانونگذاری ژاپن برای مدتی آن قانون را اجرا کرد ولی متوجه شدند که نه تنها اعمال منافی عفت کم نشده است بلکه قتل هم بر جرائم قبلی اضافه شده است. یعنی کسی که مرتکب جرم منافی عفت میشد برای پوشاندن آن جرم و از بین بردن دلیل جرم و ترس از اعدام، قربانی خود را به قتل میرساندند تا جرم کشف نشود. پس در واقع قانون فاسد فساد قانون را دامن میزند. ما در حال حاضر گرفتار قوانین فاسد و فساد قانون توام با هم هستیم. این حجم از قواین که ما را با تورم قوانین مواجه کرده است باید اصلاح کنیم. بنابراین به نظرم یکی از راههای اصلاح این جامعه در ابعاد مختلف حقوقی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... تنقیح و بازنویسی قوانین است.
اداره تقنین مجلس در این باره میتواند کمککننده باشد؟
تقنین قوانینی که دوستان انجام میدهند تنقیح نیست و شوخی با قوانین است. تنقیح به این معنا است که مثلا در قوانین ثبتی هرچه قوانین درباره مسائل ثبتی داریم روی میز بگذاریم و از اول بگوییم این قوانین کدام یک مورد نیاز است و کدام یک مورد نیاز نیست. قوانینی که کارایی ندارند و زواید را حذف و نسخ کنیم. قانون ثبت امروز با توجه به پیشرفت تلکنولوژی با قوانین 30 سال پیش یکسان نیست پس جاهایی که قانون مبهم است باید قانون وضع کنیم و جاهای که تناقض و تعارض دارد باید کنار بگذاریم و جایی که زواید است و شاخ و برگ اضافی دارد را کنار بگذاریم. یعنی به استناد نیاز فعلی از اول بازنویسی کنیم. معلوم میشود بسیاری از این قوانین متداخل و متعارض و بسیاری از قوانین متنی متناقض دارند. همه این قوانین را باید کنار بگذاریم و نیازهای واقعی جامعه را در مسائل ثبتی اگر نیاز دارد تقنین کنیم و اگر وجود دارد و ناکارآمد است، اصلاح کنیم و زواید را حذف کنیم. اینگونه عمل کردن تنقیح قوانین است نه آن روشی که دوستان در این اداره انجام میدهند.
با توجه به این توضیحات، قوانین جدید هم از نظر ماهوی و هم شکلی ضعیف هستند و مدام نیاز به اصلاح دارند در حالی که قوانین قدیمی از استخوانبندی قوی برخوردارند و همچنان قابل استناد هستند. دلیل قابل استناد بودن و قوت قوانین قدیمی چیست؟
وقتی افرادی مثل سید محمد فاطمی قانون مدنی را مینویسند معلوم است که این قوانین از قدرت بالایی برخوردارند. آنها از هر سه رکن علم، فن و هنر قانونگذاری برخوردار بودند و مسلح و مسلط بر آنها بودهاند. همچنین متن آنها متن ادبی و قوی بوده است و عالم به علم حقوق بودهاند. وقتی فاطمی در حبه و بیع و اجاره مینویسد، کاملا نسبت به موضوع، علم و اشراف کافی داشته است. بنابراین سه مسئله را باید برای نظام قانونگذاری در کشورمان فراهم کنیم. در این صورت قانونگذار خوبی خواهیم بود.
قبول دارید که تعدد قوانین باعث شده قوانین فعلی ما نه در شکل و نه از نظر ماهوی پختگی لازم را نداشته باشند؟
نه در شکل و نه ماهیت بسیاری از قوانینی که تصویب شدهاند و تصویب میشوند قابل دفاع نیستند، چون ما به عنوان قانونگذار مسلط به 3 موضوع مورد اشاره نیستیم و باید این موارد را لحاظ کرد و این مقدمات را به وجود آورد، هر چند که در این نظام انتخاباتی چنین چیزی امکان پذیر نیست. وقتی مردم این حق و انتخاب را دارند که از بین یکسری افراد تایید شده من که هیچ گونه علم و آگاهی درباره قانونگذاری ندارم را از بین افراد منتخب انتخاب کنند و به من رای بدهند، کاری نمیتوان انجام داد. چنین ایرادی را باید در مجالس نمایندگان و سنا جبران کرد که نظامهای قانونگذاری دنیا این ضعف را از این طریق حل کردهاند ولی ما کماکان در این باره ضعف داریم و تک پارلمان هستیم.
نه از علم و هنر قانونگذاری برخورداریم از نه فن آن
محمدجواد فتحی، نماینده حقوقدان و اصلاحطلب مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو هیات علمی و دانشیار دانشگاه تهران که در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس دهم عضویت دارد، در گفتوگو با «ابتکار» به تشریح دلایل ضعف قوانین فعلی در مجلس پرداخت. او دلایل قابل استناد بودن و قدرت قوانین قدیمی مجلس را توانمندی قانوننویسان و برخورداری آنها از سه فاکتور علم، فن و هنر قانونگذاری در آنها دانست.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران