یکی از مسائلی که بر اثر برداشت بی رویه آب زیرزمینی روی میدهد، پدیده فرو نشست زمین است. این وضعیت هم اکنون در بسیاری از نقاط جنوبی کشور که دشت ها با بیلان منفی زیرزمینی رو به رو هستند، دیده می شود. بر اثر برداشت آب زیرزمینی و برون رفت آب از سوراخ ها (منافذ)، امکان متراکم شدن مواد تا ژرفای 300 متر فراهم می شود و هر چه بیشتر برداشت شود، تراکم مواد بیشتر خواهد بود. نشست زمین در ایران پیامدهای دیگری هم دارد و انگیزه پدیداری شکافهای ژرف در سطح زمین، کج شدن لولههای چاه، ویرانی ساختمانها و لوله زایی چاه ها می شود. لوله زایی به پدیدهای گفته می شود که در آن به انگیزه نشست زمین، بخشی از لوله چاه به برون از سطح زمین رانده می شود.
به باور کارشناسان، وضعیت سرچشمه های آبی کشور نگران کننده است و بیلان منفی آب های زیرزمینی، انگیزه فرو نشست زمین در عَرصههای طبیعی در جاهای گوناگون کشور شده است. نتیجه مدیریت نادرست سرچشمههای آبی و پیامدهای ناگوار آن به ویژه کَندن چاه های مجاز و غیرمجاز هر روز آشکارتر خواهد شد. زمانی که بدون هیچ هَنجار و ضابطه و سنجه ای چاه ژرف و نیمه ژرفی کَنده میشود تا کشاورزی ناپایدار توسعه یابد، آبخوانها تهی خواهد شد، سطح آب های زیرزمینی پایین می رود و در نتیجه دشتهای کشور دچار بحران میشود.
اما سالهای سال است که کارشناسان و كنشگران میراث فرهنگی درباره برداشت بیرَویهآبهای زیرزمینی و کَندن چاه آب مجاز و غیرمجاز در پیرامون شهر باستانی دارابگِرد هشدار میدهند. ولی گویا گوش شنوایی نیست، یا اینکه بنا نیست کسی این فریادها را بشنود! آری کسی نخواست صدای این فریادها را بشنود... هم اینک کار از کار گذشته است و خطری بزرگ شهر باستانی دارابگِرد را تهدید می کند و هر روز در وضعیت بدتری جای میگیرد. فرونشست زمین و شکافهای ژرف و ترکها در جای جای شهر تاریخی دارابگِرد رِخنه کرده است. هم اینک چالشی بزرگ گریبانگیر شهر باستانی دارابگِرد شده است و اگر هر چه زودتر چارهای برای آن اندیشیده نشود، این یادمان ارزشمند باستانی در آینده ای نه چندان دور رو به ویرانی میرود. همچنین این موضوع باید به یک گفتمان ملی تبدیل شود تا بتوان از پدیداری فاجعهای که در راه است پیشگیری کرد وگرنه با بودجهها و امکانات اندک استانی سازمان میراث فرهنگی، نمیتوان کاری از پیش برد. نفسهای شهر باستانی دارابگِرد به شماره افتاده و دست یاری به سوی مدیران کشوری دراز کرده است، بکوشیم مَرهمی بر زخم های آن باشیم و دستانش را بگیریم. صدای نالههای دارابگِرد بلند شده است، کاش این بار صدایش را بشنویم.در بیشتر کتابهای تاریخی از دارابگرد با نام سومین شهر بزرگ پارس یاد شده است که یکی از بزرگ ترینضررآبخانههای (ضرابخانه = جایگاه ضرب سکه) پارس در آن پدیدار شده است و همین بر ارزش و ویژگی این کهن شهر می افزاید.شهر باستانی دارابگِرد به گفته استخری، در آغاز مثلثی شکل بوده و در زمان جا به جایی (انتقال) از دوره ساسانی به دوران اسلامی به گونه دایره ای شکل در می آید. ساخت دارابگرد را پس از شهر بغداد می دانند. تپه های باستانی دارابگرد از دید باستان شناسی و حتي مِهرازی (معماری) ارزش بسیار فراوانی دارد و پاسداری و نگهداری از آنامری بایسته (ضروری) به شمار می آید.
باستان شناسان دیرینگی شهر دارابگرد را وابسته (مربوط) به اواخر دورهاشکانی و آغاز ساسانی میدانند. شهر باستانی دارابگرد در 7 کیلومتری شهرستان داراب جای گرفته است و با شماره 14 در تاریخ 24 شهریور 1310 به ثبت ملی رسیده است.فرو نشست زمین در شهر باستانی دارابگرد، تهدیدی جدی برای این یادگار ملی است، به سادگی از کنار آن نگذریم. امروز دارابگرد را دریابیم که فردا دیر است.