بازیگری که فعالیت هنری‌اش را با نمایش "پرده‌های نیلگون" از سال 1376 به کارگردانی امیر دژاکام و فعالیت سینمایی‌اش را از سال 1378 در مقام بازیگری با فیلم "نسل سوخته" به کارگردانی رسول ملاقلی‌پور آغاز کرد. او را با سریال‌هایی مثل "پریدخت"، "بی‌گناهان"، اپیزودهای متعدد "شاید برای شما هم اتفاق بیفتد"، "نابرده رنج"، "هشت و نیم دقیقه"، "گسل"، "بانوی سردار" و "شش قهرمان و نصفی" به یاد می‌آوریم.
حالا او در برنامه‌ای تلویزیونی، حکایت می‌خواند و ادبیات فارسی را با زبان شیرین حکایت‌های طنزآمیزش روایت می‌کند. برنامه‌ای که "قندون" نام دارد و بیشتر از 60 قسمت این برنامه تلویزیونی پخش شده و بعد از ایام صفر دوباره به آنتن برخواهد گشت. البته این بار با شناختی که مخاطب نسبت به این برنامه تلویزیونی پیدا کرده در رقابت با برنامه‌های پربیننده‌ای همچون "دورهمی" و فصل جدید "خندوانه" و احتمالاً مسابقه "خونه‌مونی" عقب نخواهد ماند.
شبکه‌ای که با تکیه بر سلبریتی و چند برنامه خاص برای خودش اعتبار کسب می‌کرد و حالا با ساخت چند برنامه جدید و آدم‌های متفاوت، نشان داد به دنبال برنامه‌سازی جدّی در حوزه‌های مختلف فرهنگی، هنری و اجتماعی است. خودش البته به تعبیرِ مرتضی زارع، "قندون" علاقه‌مندان بسیاری پیدا کرده و اگر شرایطش فراهم شود احتمال دارد فصل‌های دیگری هم داشته باشد.
برنامه "قندون" شبکه نسیم
او به بهانه اجرای این برنامه و به واسطه بازی در فیلم "روز سوم" و سریال "نابرده رنج" با خبرنگار خبرگزاری تسنیم گفت‌وگویی کرد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:
مرتضی زارع درباره هدف از ساخت "قندون" به خبرنگار خبرگزاری تسنیم گفت: هدفی که شبکه داشت و ما هم پیرو آن بودیم؛ اولاً بتوانیم به واسطه ساخت برنامه‌ای تلویزیونی، ادبیات کلاسیک را به شکلی احیاء کنیم و در وهله بعدی با حکایت‌های طنز به زبانِ نسل جوان نزدیک شویم.
وی افزود: شبکه نسیم مأموریت طنازی و سرگرمی دارد از این جهت با حکایت‌های طنز به دنبال ادبیات کلاسیک رفتیم. تیپ‌سازی را در دستور کار قرار دادم تا با زبان محاوره‌ای امروزی توجه مخاطبِ جوان به برنامه ما جلب شود. شوخی‌هایی که جوان‌ترها با آن‌ها بیشتر ارتباط می‌گیرند. مجموعه این اتفاقات و اهداف باعث شد تا "قندون" در تلویزیون متولد شود.
زارع به فقدان استفاده از این ادبیات غنی در برنامه‌های تلویزیونی، اشاره کرد و گفت: "قندون" دست روی حکایت‌هایی گذاشته که بسیار شنیدنی‌اند اما کمتر به سراغ‌شان رفته‌اند. البته در برخی برنامه‌های تلویزیونی به ادبیات و حکایت و روایت پرداخته شده اما به شکل امروزی و طنزآمیز، نپرداخته‌اند. خوشبختانه ادبیات کلاسیک ما غنای خوبی دارد؛ چون زبانش سنگین و با ادبیات محاوره‌ای فاصله‌ها دارد عمدتاً نسل جدید حوصله نمی‌کنند و سخت‌شان است سراغش بروند. به همین خاطر ما در "قندون" این واژگان و قالب‌ها را ساده‌سازی کردیم تا مخاطب با برنامه ارتباط برقرار کند.
بازیگر سریال‌های "هشت و نیم دقیقه" و "بانوی سردار" تأکید کرد: برای شناساندن ابعادِ مهم حکایت‌های قدیمی و ادبیات کلاسیک سراغِ کلیشه‌ها نرفتیم بلکه حکایت‌ها را متناسب با فضای مسائل اجتماعی امروز، تربیتی، مسائل اخلاقی و سبک زندگی، در برنامه مطرح کردیم. در واقع با شوخی‌های ادیبانه به نوعی حرف‌های امروزی زدیم.
او درباره سه کار کودکی که در دستور کار دارد، گفت: سریال 52 قسمتی سفرنامه عروسک‌ها که برای شبکه دو سیما ساخته می‌شد نقش محوری بازی می‌کرد اما به علت شیوع کرونا تقریباً 45 روزی است متوقف شده؛ چون بعد از اصفهان، شیراز و کاشان قرار بود به شمال کشور برویم و کرونا این اجازه را به ما نداد. الان دو کار کودک "سلفی با رستم" و "والدین امانتی" پیشنهاد شده و قرار است جلوی دوربین حسین قناعت قرار بگیرم اما همه‌چیز به آرام‌شدن کرونا بستگی دارد.
زارع در پاسخ به این سؤال که آیا به فضای اجرا بیشتر علاقه‌مند است یا بازیگری، تصریح کرد: من در "قندون" اجرا را بازی می‌کنم، چون می‌بینید به یک باره صدایم عوض می‌شود و یا به خاطر تیپ‌سازی‌های متعدد، در این برنامه به نوعی بازیگری زیاد نقش دارد. با همه این اوصاف، بازیگری را به هر اتفاقِ دیگری ترجیح می‌دهم. دلیل اینکه "قندون" را انتخاب کردم علاقه بسیار زیادی بود که به ادبیات کلاسیک داشتم. چون در این حوزه کمتر کار شده و خلأ آن را احساس می‌کردم. از طرفی قرار نبود مجری این برنامه باشم و کار خودم را می‌کردم، از این رو، برنامه "قندون" را پذیرفتم.
وی درباره روزهای کار با محمدحسین لطیفی در "روز سوم" و علیرضا بذرافشان در سریال "نابرده رنج" صحبت کرد و گفت: وقتی به ایام هفته دفاع‌مقدس نزدیک می‌شویم ناخودآگاه یادِ این دو اثر سینمایی و تلویزیونی می‌افتم. نقش آقا مرتضی را در "روز سوم" داشتم و در "نابرده رنج" فرمانده پاسگاه کمیل بودم. یادم می‌آید که در "روز سوم" به جهت نقش تکاور دریایی باید اسلحه ژ3 تاشو به من می‌دادند که الان تولید نمی‌شود. بعد از روغن‌کاری این اسلحه را به من دادند اما با روغن‌کاری هم درست نشد و تیرهایش به هدف نمی‌خوردند. همین عامل باعث شد تا روز اول تست، پوکه یکی از تیرها به زیرِ پلکم اصابت کند. چند روز نتوانستم جلوی دوربین قرار بگیرم و بالأخره با گریم به کار رسیدم. اما یک بار دیگر در روزهای آخرِ کار، پوکه دیگری به بالای پلکم اصابت کرد و دوباره زخم برداشت.
بازیگر سینما و تلویزیون به بازی در سریال "نابرده رنج" و ماجراهای جذابش اشاره کرد و گفت: خاکریزهای "نابرده رنج" مرا به اتفاقات نوستالژی زمان فیلمبرداری این سریال می‌برد. زمان درگیری و فریادهایی که میان من به عنوان فرمانده پاسگاه کمیل و کامبیز دیرباز در نقش اسد، رد و بدل می‌شد. پشت خاکریزی که هم گوشه‌ای از ایثاگری‌های رزمندگان را نشان می‌داد و هم تحولِ شخصیت آدم‌هایی که قبل از آمدن به جبهه، روزمره دیگری داشتند و این خاکریزها عوض‌شان می‌کند. من همیشه دوست داشته و دارم در کارهای دفاع‌مقدسی حضور داشته باشم. فکر می‌کردم همچون "گسل" که حرف و حدیثی بوجود آمد اما به مرحله اجرا درنیامد، "نابرده رنج" هم فصل دیگری داشته باشد. فعلاً خبری نیست!
وی در پایان خاطرنشان کرد: آرزو داشتم با کارگردانی مثل رسول ملاقلی‌پور کار کنم که خوشبختانه در دو کار "نسل سوخته" و "قارچ‌های سمّی" این افتخار نصیب من شد. دوست دارم با ابراهیم حاتمی‌کیا کار کنم و حتی کارهایی را در سینمای جنگ و سریال‌های دفاع‌مقدسیِ تلویزیون می‌بینم که به خودم می‌گویم ای کاش من در این آثار حضور داشتم.
