روزبه علمداری: غالب قضاوت ها در خصوص امام خمینی، حاصل ادغام کارنامه و عملکرد نظام 47 ساله جمهوری اسلامی با شخصیت و کارنامه این «رهبر انقلاب» و «موسس اصلی نظام» است. در نتیجه این ادغام، اغلب افراد نمی دانند یا یادشان می رود که چرا امام توانست محبوبیتی بی بدیل، و غیرقابل خدشه از سوی موافق و مخالف، به دست آورد.
به باور من چند عامل در این نفوذ معنوی، فکری، عقیدتی موثر بود. مهم ترین این عوامل، ایمان خالص به کاری بود که انجام می داد. مردم از رفتار او بوی قدرت طلبی استشمام نمی کردند. ساده زیستی، ساده گویی و عدم دفتر و تشکیلات ویژه؛ این درک را در مردم تقویت می کرد.
این ویژگی اولیه، شجاعت و بی باکی بی همتایی را در امام خمینی ایجاد کرده بود که در چند تصمیم مهم خود را نشان داد. مهم ترین این تصمیم ها، تصمیم بازگشت به ایران علی رغم عدم وجود چشم انداز روشن، دستور لغو حکومت نظامی در شب 22 بهمن و پایان جنگ در اواخر عمر بود. هرکدام این تصمیم ها اگر اتخاذ نمی شد یا سر وقت صورت نمی گرفت، تاریخ ایران به کلی مسیر دیگری پیدا می کرد. امام همچنین در اظهار مواضع، تعارف و مجامله نداشت؛ حتی اگر گزنده باشد. این شجاعت، در بن بست شکنی از ساختار سیاسی و برگستن از برخی تصمیمات همچون ختم ناگهانی و توام با مسئولیت پذیری جنگ، ارائه دیدگاههای فقهی و فتاوای مترقی همچون اعلام موافقت با اصل پدیده سینما، حلّیت شطرنج و عمل تغییر جنیسیت می توان مشاهده کرد.
امام مهم ترین اقدام سیاسی او، رسمیت بخشیدن و تثبیت نقش «رأی» مردم-و نه بیعت- در شکل گیری ساختار و تداوم آن بود. این اقدام از سوی فقیهی که محبوبیت نسبتا مطلق داشت، انتخابی آگاهانه بود که اجازه نداد تا همین امروز، با وجود فراز و فرودهای نهاد انتخابات، تعطیل شود و صدای بلند طرفداران نظریات مخالف به طور مطلق به کرسی بنشیند. بدین معنا که هنوز، «امکان» ها به قوت خود باقی است.
تمام اوصاف گفته شده، شخصیتی را شکل داد که توانست با خلاءها و ریشه های عمیق فکری و هویتی ملت ایران، قرین شود و نیرویی قدرتمند را شکل دهد که کماکان در صورت استفاده از ظرفیت های بالقوه گفتمانی، معنایی و ارزشی؛ می تواند قدرت بسیج گری عمومی خود را از اقشار و طیف های مختلف ملت ایران به رخ بکشد. واقعیت این است که هیچ یک-تأکید می کنم، هیچ یک-از افراد و گروههای مخالف جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل، از آغاز تا امروز، نتوانسته اند کسری قابل توجه از چنین ظرفیتی را خلق کنند و به همین خاطر است که اگرچه امروز جناح های سیاسی داخل نظام مرجعیت اجتماعی خویش را تا میزان بالایی باخته اند، ولی جریانات مدعی نیز اقبالی نیافته و نتوانسته اند یک گفتمان تکامل یافته سیاسی خلق کنند و کنشی سیاسی، ولو محدود، را به منصه ظهور برسانند.
چنین وضعیتی، هنوز امکان به روز رسانی و اصلاح در ساختار موجود را زنده نگه میدارد.
منبع: etemadonline-716941