لیلا پایدار- نصرت الله تاجیک دیپلمات بازنشسته و استاندار پیشین در خصوص پیشنهاد جدیدی که آقای ویتکاف به جناب عراقچی ارائه کرده، به خبرنگار اعتماد آنلاین گفت: خوبه به دو نکته توجه کنیم؛ اول اینکه نه تنها محتوای نامه به شکل رسمی منتشر نشده بلکه به دلیل سیاستی که در این دوره اتخاذ شده موضوع در دایره بسیار محدودی از افراد قرار دارد. مثلاً در گزارشی که به هیئت دولت ارائه شده نیز تنها به نکات کلی اشاره شده و جزئیات پیشنهادی گویا مطرح نشده است. بنابراین، درباره محتوای این پیشنهاد تاکنون اطلاع دقیقی در دسترس تحلیلگران و رسانه های ایرانی نیست و بیشتر آنچه در رسانهها مطرح میشود، گمانهزنیهایی است که عمدتاً از سوی رسانههای آمریکایی منتشر میگردد. یعنی بر خلاف رسانه های فارسی زیان با سیاستی که آمریکا در پیش گرفته بعضی نکاتش به رسانه های آمریکائی درز داده میشود اما میزان صحت و سقم آن خیلی قطعی و روشن نیست!
به گفته تاجیک، در این میان، باید به نقش دیپلماسی عمومی و استراتژیهای رسانهای دولت آمریکا به ویژه در دوره اخیر اشاره کنیم؛ جایی که رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، یک رویکرد دوگانه اتخاذ کرده است؛ یعنی از یک سو فشار از پایین و از سوی دیگر چانهزنی از بالا. در این چارچوب، بخشی از مذاکرات به شکل مستقیم دنبال میشود و بخش دیگر به عنوان بازی رسانهای و تحت فشار قرار دادن حکومت از طریق بازی با افکار عمومی دنبال میشود. در حالیکه در دور پیشین ریاست جمهوری خود فشار حداکثری را به قیمت حتی تجزیه ایران دنبال میکرد و نه فقط تغییر رفتار و یا سرنگوئی حکومت!
این دیپلمات بازنشسته در ادامه خاطرنشان کرد: به طور مشخص، در همین دو روزه رسانههایی مانند وال استریت ژورنال و آکسیوس به ترتیب درباره رفع تحریمها و پیشنهادات مربوط به قبول درصدی از غنیسازی توسط آمریکا گزارشهایی منتشر میکنند که بیشتر جنبه گمانهزنی دارند تا اطلاعات موثق. از این رو، مهم است که ما به عنوان ناظر و تحلیلگر اجازه ندهیم روایت طرف مقابل به شکل غالب و بدون نقد، در فضای رسانهای کشورمان تثبیت شود.
تاجیک در ادامه افزود: دوم، برآورد من این است که ایران نسبت به این پیشنهاد که هنوز محتوایش برای ما مشخص نیست، رضایت کامل ندارد و احتمالاً پاسخ منفی به بخشی یا تمام آن خواهد داد. اما نکته مهمتر این است که این به معنای پایان مذاکرات نیست. استراتژی ایران بر استمرار و تداوم مذاکرات استوار است؛ بر خلاف رویکرد بازی با افکار عمومی که آمریکا در پیش گرفته ، هدف اصلی ایران، حصول نتیجه مطلوب و رفع تحریمهاست. واقعیت این است که بدون فشار تحریمها بر اقتصاد و زندگی مردم ایران، اساساً ایران هیچ مشروعیتی برای دولت آمریکا جهت ورود به این مذاکرات نداشت، چرا که ایران در چارچوب پادمان عدم اشاعه هسته ای ، برجام و قطعنامه پشتیبان آن یعنی 2231 تعهدات و حقوقی دارد و اساساً مذاکرات کنونی فقط به دلیل رفع نمودن تأثیرات تحریمهای فرامرزی آمریکا بر مردم ایران شکل گرفته است.
سفیر اسبق ایران در اردن در ادامه تصریح کرد: بنابراین، به نظر من پاسخ ایران با خواستههای آمریکا تطابق ندارد ، ولی این به هیچ وجه به معنی پایان دیپلماسی نیست. دیپلماسی با افت و خیز مختص به این شرایط پیچیده که بخشی از آن به اهداف غیر شفاف آمریکا و سردرگمی دولت ترامپ برمیگردد ، ادامه خواهد یافت.
تاجیک پایان تاکید کرد: در نهایت باید اشاره کنم که بحثهای فنی و دانشگاهی پیرامون درصد غنیسازی، مکان غنیسازی و موضوع و نقش کنسرسیوم و اینکه به چه میزانی در شرایط کنونی روابط و تعاملات منطقه ای چقدر عملیاتی و قابل اجرا است موضوعاتی تخصصی هستند که این روزها به سطح رسانهها نیز کشیده شده اند، ولی نباید از ماهیت اصلی موضوع و رویکرد کلی شرایط کنونی برنامه هسته ای ایران و مذاکرات غافل شد. متاسفانه این برنامه با اهدافی از سوی امریکا از ماهیت و بستر فنی و قانونی اصلی خود خارج و زمینه تسویه حساب سیاسی ائتلاف عبری، عربی و غربی با ایران شده است! ولی همه باید کمک کنیم کشور از این وضعیت به سلامت بیرون رود! انشاالله.
منبع: etemadonline-716839