شواهد نشان میداد، مرد جوان به قتل رسیده و همسرش نیز تحت عنوان مظنون بازداشت شده بود اما خیلی زود مشخص شد که او زنده است و سناریوی قتلش را خودش طراحی کرده است.
به گزارش همشهری، زمستان سال گذشته خانواده مرد جوانی به نام «آرمان» نزد مأموران پلیس پایتخت رفتند و از ناپدید شدن مرموز پسرشان خبر دادند.
پدر آرمان گفت: پسرم یکسالونیم قبل با دختری که در فضای مجازی با او آشنا شده بود، ازدواج کرد. ما مخالف این وصلت بودیم اما پسرم میگفت عاشق دختر جوان شده است. آنها پای سفره عقد نشستند و زندگیشان را شروع کردند اما مدام با هم درگیری و اختلاف داشتند. حتی چندبار تصمیم به طلاق گرفتند اما با میانجیگری اطرافیان آشتی کردند تا اینکه از چند روز قبل پسرم بهطرز مرموزی ناپدید شد. اکنون موبایلش خاموش است و وقتی از عروسمان سراغش را گرفتیم، هر بار ادعای تازهای را مطرح میکرد. یکبار میگفت که آرمان خواب است و بار دیگر میگفت برای انجام کاری از خانه بیرون رفته است اما آخرینبار مدعی شد که او از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته است.
خانواده آرمان به عروسشان مشکوک بودند و میگفتند که وی احتمالا بلایی بر سر پسرشان آورده است. با شکایت آنها بود که تیمی از مأموران تحقیقات برای مشخص شدن سرنوشت مرد گمشده را آغاز کردند.
کارآگاهان در نخستین گام همسر آرمان را احضار کردند. این زن در تحقیقات ادعا کرد که اطلاعی از شوهرش ندارد. او گفت: شوهرم آخرینبار برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و قرار بود شب برگردد اما هرچه منتظرش ماندم خبری از او نشد. سپس به موبایلش زنگ زدم که خاموش بود. روز بعد به دوستان و آشنایانمان زنگ زدم اما هیچکس اطلاعی از سرنوشت او نداشت.وی ادامه داد: در این میان خانواده همسرم سراغش را میگرفتند اما من ترسیدم به آنها بگویم که شوهرم ناپدید شده است و من از او بیخبرم. برای همین هر بار چیزی میگفتم که دست به سر شوند اما وقتی اصرار آنها را دیدم تصمیم گرفتم حقایق را بگویم ولی من از سرنوشت شوهرم بیاطلاع هستم.
ماموران تحقیقات خود را در این پرونده متمرکز کردند و هرچه پیش رفتند، شکشان به همسر آرمان بیشتر شد. آنها شواهد زیادی داشتند که نشان میداد این زن از سرنوشت شوهرش خبر دارد. نخست اینکه او و همسرش اختلافات شدیدی با یکدیگر داشتند، حتی آخرین روز همسایهها صدای درگیری آنها را شنیده بودند. همه دوستان و بستگان آنها تأیید میکردند که زوج جوان مدام با هم بحث و دعوا داشتند. از سوی دیگر مأموران در بازرسی خانه زوج جوان، به لکههای خون رسیدند که مشخص شد با گروه خونی آرمان مطابقت دارد. همه این شواهد نشان میداد که مرد جوان به قتل رسیده و همسر وی مظنون اصلی پرونده است.
با توجه به شواهد موجود، دستور بازداشت زن جوان صادر شد اما او اصرار بر بیگناهی داشت. او درباره لکههای خون گفت: آن روز من و شوهرم درگیر شدیم. او عصبانی شد و لوازم آشپزخانه را شکست. حتی از شدت عصبانیت خودزنی کرد و لکههای خونی که در آشپزخانه وجود دارد، بهدلیل خودزنی اوست. پس از دعوا، وی خانه را ترک کرد و رفت و دیگر برنگشت.
اگرچه زن جوان اصرار بر بیگناهی داشت اما با توجه به شواهد بازداشت شد. مدتی از این ماجرا گذشت و درحالیکه تحقیقات در این پرونده ادامه داشت، اتفاق عجیبی رقم خورد. چند روز قبل، یکی از اقوام دور آرمان در یکی از شهرها بهطور اتفاقی مرد گمشده را دید و شگفتزده شد. این در حالی بود که همه تصور میکردند او به قتل رسیده است و حتی خانوادهاش برای او مراسم عزاداری گرفته بودند.وقتی راز زنده بودن آرمان فاش شد، وی به تهران برگشت و زمانی که مقابل مأموران قرار گرفت، گفت که خودش سناریوی قتل خودش را نوشته است تا از همسرش انتقام بگیرد.او توضیح داد: از روزی که ازدواج کردم، یک روز خوش ندیدم. بر سر هر مسئلهای با همسرم بحث داشتیم. از رفتن به مهمانی گرفته تا پخت غذا و مسائل دیگر. از این وضعیت خسته شده بودم و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.وی ادامه داد: آنقدر از همسرم کینه به دل داشتم که تصمیم گرفتم نقش مقتول را بازی کنم و لکههای خون در خانه بهجا گذاشتم تا همه تصور کنند، همسرم مرا کشته است. حتی موبایلم را خاموش کردم و به شهرستان رفتم. در این مدت از حسابم پولی برداشت نکردم که نقشهام لو نرود. قبل از اجرای نقشه پول نقد، دلار و طلا تهیه کرده بودم که زندگیام را بگذرانم تا اینکه یکی از اقوام دورم خیلی اتفاقی مرا دید و دستم رو شد.با افشای راز ناپدید شدن مرد جوان، همسر وی که بهعنوان مظنون در قتل بازداشت بود، آزاد شد و تحقیقات بیشتر در این پرونده همچنان ادامه دارد.
منبع: etemadonline-711784