hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > بحران، پشت در موزه‌ها

بحران، پشت در موزه‌ها


بعد از وقوع زلزله دی ماه سال گذشته بود که مجموعه میراث‌ فرهنگی استان تهران، برای نخستین بار طرح مانور زلزله در موزه‌ها را مطرح کرد؛ طرحی که به نظر می‌رسد تا امروز هیچ‌کس از آن استقبال شایانی نکرده است، هر چند یکی دو پس لرزه دیگر در تهران و زلزله‌های عمیق‌تر در برخی استان‌ها می‌توانستند تیر آخر برای هشدار به میراث فرهنگی در مقابل آسیب‌های احتمالی در زمان بروز بحران باشند، اما به نظر می‌رسد این هشدارها هنوز تا آن‌جا که باید به تن خسته‌ میراث فرهنگی رسوخ نکرده است!
حتی می‌توان ساده‌ترین مثال‌ از این دسته اتفاقات بعد از حوادث ریز و درشت قبلی مانند آتش گرفتن پل سیاه اهواز و آتش‌سوزی مسجد جامع ساری دانست که ناگهان خبر رسید مسجد در آتش سوخت و با خاموش کردنش، جز اسکت چیزی از بنای چند صد ساله‌ آن باقی نمانده بود. ریزش پل بزرگ و بدون محدودیت سرعت در شهر شمالی ایتالیا «جنوا» را یک هشدار دیگر در این زمینه می‌توان دانست، آن پل در سال ۱۹۶۸ میلادی به عنوان نخستین پل کابلی اروپا ساخته شده بود و در یک چشم به هم زدن و به صورت ناگهانی فروریخت. حالا نیز با بروز آتش‌سوزی در موزه‌ ۲۰۰ ساله برزیل به عنوان قدیمی‌ترین موزه‌ این کشور، بروز چنین تهدیدی را برای بناهای قدیمی و تاریخی کشور، بخصوص موزه‌ها می‌توان جدی گرفت، آن‌هم در شرایطی که هیچ کدام از این بنا و موزه‌ها به جز یکی دو موزه‌ خصوصی، استانداردهای لازم را برای سالم ماندن در زیر آوار آتش‌سوزی یا زلزله ندارند.
فقط تبلیغ می‌کنیم و شعار می‌دهیم
نوشاد رکنی، رئیس اداره اطلاعات فرهنگی و حفاظت فنی موزه ملی ملک می‌گوید: ذات موزه‌ها نه فقط در ایران، بلکه در همه جای دنیا این است که یک‌سری آثار بی‌بدیل را در خود نگه دارند، اما از سوی دیگر بیشتر موزه‌های ما در نقاطی طراحی می‌شوند که به قصد موزه احداث و طراحی نشده‌اند، در هر نقطه‌ای که یک بنای تاریخی داشته و ویژگی‌هایش امکان تبدیل به موزه شدن را داشته باشد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما اگر بنایی از ابتدا برای موزه طراحی شده باشد، دست‌کم می‌توان استانداردها را برای آن درنظر گرفت، ولی زمانی‌که بنایی از ابتدا به این منظور طراحی نشده، ممکن است حتی برخی ویژگی‌هایش برای موزه‌دار بودن مضر باشد، بنابراین باید با حداکثر توان، امکاناتی که داریم در خدمت آن بنا بگذاریم تا فضا را ایده‌آل‌تر کنیم، نه فقط ایده‌آل. او با بیان این‌که همه‌ مشکل موزه‌ها و بناهای تاریخی فقط آتش‌سوزی نیست، ادامه می‌دهد: اتفاقات زیادی می‌تواند رخ دهد که نمونه‌های آن را در سال‌های گذشته زیاد دیده‌ایم، آب‌گرفتگی زیرزمین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به دلیل شکستگی یک لوله که آثار ارزشمندی در آن از بین رفت، یا آتش‌سوزی کتابخانه بهارستان، در واقع اتفاقاتی مانند حادثه‌ موزه ملی برزیل کم نداریم، اما معمولا صدای آن‌ها در نمی‌آید.
نتایجی که بعد از سال‌ها از طریق تجربه به دست می‌آیند
رکنی با اشاره به این‌که موزه ملی برزیل ساختمان ۲۰۰ ساله و با کاربری کاخ طراحی شده بود، ادامه می‌دهد: وقتی می‌خواهند در چنین فضایی برای موزه طرح ارائه دهند، آن‌هم با استانداردهایی که در گذشته ساخته شده است، قطعا به فکر این نیستند که بخواهند برای آینده‌اش برنامه‌ریزی کنند، آن هم با توجه به این‌که استانداردها هر سال تغییر می‌کنند. او تاکید می‌کند: اکنون به این نتیجه رسیده‌ایم که ویترین‌های چوبی و ام‌دی‌اف برای طراحی ویترین‌های موزه‌ای مناسب نیستند. حتی یک سری مواد مرمتی برای آثار تاریخی مضرند. بسیاری از این موارد به تجربه دست ما رسیده‌اند، اما از سوی دیگر به این نتیجه نیز رسیده‌اند که دیگر فرصتی برای آزمون و خطا نیست، چون آزمون و خطا برای مواردی است که قابلیت جبران داشته باشند، نمی‌توان روی آثار موزه‌ای چنین مواردی را جبران کرد، به همین دلیل طبیعتا نمی‌توان زیاد ایده‌آل عمل کرد. وی با اشاره به ساخت موزه ملی ایران در ۸۰ سال پیش و در قالب یک موزه مدرن براساس شرایط آن زمان، ادامه می‌دهد: موزه آبگینه نیز این شرایط را داشت و هنوز آن به عنوان یکی از بهترین موزه‌ها از نظر چیدمان و استانداردها مطرح است، اما آیا اکنون آن موزه با استانداردهای امروز ما منطبق است آیا اکنون مدیریت بحران در آن تعریف شده یا خیر؟ می‌بینیم که کارهای زیادی داریم که باید به مرور انجام دهیم. رکنی با اشاره به برگزاری برخی کلاس‏های آموزشی مدیریت بحران می‌گوید: این کلاس‌ها را برگزار می‌کنیم  که اگر فلان اتفاق افتاد باید چه کار کرد، در حالی‌که برگزاری این کلاس‌ها یا نوشتن سناریو برای مدیریت بحران کافی نیست. باید آدم‌ها در جای خود قرار بگیرند تا اگر زلزله آمد یا آتش‌سوزی شد فلان کارشناس بداند  که در آن زمان در کدام پست و مکان قرار گیرد یا شخص دیگر مسئول هماهنگی فلان کار است، یا موزه‌داران و کارشناسان و راهنمایان موزه بدانند که اگر آتش سوزی رخ داد، بدانند چه کاری انجام دهند و در واقع یک مانور تمرینی داشته باشند که بهترین عملکرد در آن زمان چیست؟
آتش‌نشانی می‌تواند موزه‌داران را برای مقابله با بحران آموزش دهد
رئیس اداره اطلاعات فرهنگی و حفاظت فنی موزه ملی ملک با تاکید بر این‌که هنوز این همت و انگیزه را در دستگاهی مانند آتش‌نشانی نمی‌بینیم که بخواهد مدیریت بعد از بحران را به مسئولان مربوط بدهد، می‌گوید: می‌توان به این سازمان پیشنهاد داد تا با برگزاری مانوری در این زمینه نیروهای موزه‌دار را آموزش دهد. رکنی با تاکید بر این‌که پلان مدیریت بحران را هنوز درست نشناخته‌ایم، ادامه می‌دهد: باید بدانیم نزدیک‌ترین بهداری، نزدیک‌ترین پست برق و نزدیک‌ترین مخزن آب در هر منطقه و در هر موزه کجا قرار دارد، باید مدیران را بشناسیم و هر ازگاهی با آن‌ها گپ بزنیم، تا همدیگر را برای عبور از این بحران‌ها کمک کنیم، اما تا امروز هر گاه چنین بحران‌هایی رخ داده، تازه به فکر می‌افتیم که باید چه کاری انجام دهیم؟
تهیه‌ پلان مدیریت بحران چقدر سختی دارد؟
وی با تاکید بر این‌که تهیه پلان مدیریت بحران کار سخت و پرهزینه‌ای نیست، اضافه می‌کند: این در حالی است که معمولا عادت‌ِ ما این است که بعد از بحران به فکر راهکار می‌افتیم. نمونه‌ آن نیز زلزله‌ غرب کشور بود که با وجود داشتنِ استانداردها و حتی ابلاغ آن‌ها، چند نفر در آن زمان کشته شدند. این کارشناس ارشد مرمت با تاکید بر این‌که در این مواقع قطعا جان افراد ارزشمندتر از آثار موزه‌ای است، ادامه می‌دهد: در آن زلزله ساختمانی پایین آمد و یک طبقه‌اش غیب شد. این نشان می‌دهد که با وجود به روز شدن سالانه استانداردها و انتشار سالانه‌شان، آن‌ها برای‌مان هیچ اهمیتی ندارند و صرفا به این درد می‌خورند که در گزارش‌های مدیران استفاده شوند. رکنی با این وجود می‌گوید: با توجه به شرایط کنونی تا امروز، ما مدیران بعد از بحران بوده‌ایم، نه مدیرانِ زمان بحران.
امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد