این مربی شگفتانگیز
کیروش به انجام تصمیمهای محیرالعقول معروف است. روزی که سیدمهدی رحمتی تصمیم به خداحافظی از تیم ملی گرفت، همه گمان میکردند کیروش هم مانند مربیان قبلی تیم ملی ناز او را میکشد؛ اما کیروش بدون رحمتی به سه بازی آخر مرحله مقدماتی جامجهانی رفت و با همان تیم مجوز حضور در جامجهانی برزیل را گرفت. انتخاب او برای شماره یک تیم ملی در برزیل، همه اهالی فوتبال را شگفتزده کرد. این تصمیم، مقدمهای شد برای برخوردهای محکمتر با ویروس بازیکن سالاری که بدجوری به جان فوتبال ایران افتاده بود (البته او در ادامه راه، حتی اصول خود برای مقابله با بازیکن سالاری را هم زیر سوال برد).
کیروش بعد از موفقیت در این پروژه، جایگاه خود را در میان مردم مستحکم دید و احساس کرد به همان محبوبیتی رسیده که شیفتهاش بود. این محبوبیت موجب شد موضع او نسبت به فدراسیون و اهالی فوتبال ایران تغییر کند.
او دیگر با تحکم حرف میزد و صدایش را برای فدراسیوننشینان حتی رئیس فدراسیون بالا میبرد. این حالت در زمان تاج تشدید هم شد و او با خوی عصبیاش امتیازهای جدیدی از فدراسیون گرفت. از جمله اینکه توانست مدیر رسانهای تیم ملی را هم عوض کند و محسن معتمدکیا را که با اصرار فدراسیون فوتبال به کادر اضافه شده بود، دوباره از گود خارج کند و در فاصله چند روز مانده تا جامجهانی، نام فیلیپ را به فیفا داد. حالا برنامه او ادامه این روند است و میخواهد در جام ملتها هم هموطنش را (که نمیتواند به فارسی صحبت کند) به عنوان مدیر رسانهای تیم ملی به کنفدراسیون
معرفی کند.
سیدجلال قربانی شد
سیدجلال حسینی در آخرین غربال تیم ملی خط خورد. او بزرگترین قربانی اختلاف دامنهدار برانکو و کیروش بود. کیروش که در جنگ با برانکو بارها توسط هواداران پرسپولیس مورد هجوم قرار گرفته و مجبور به عقبنشینی شده بود، در فهرستهای مختلف تیم ملی دست به تسویه حسابهای اساسی زد و سیدجلال حسینی بزرگترین قربانی او در راه جامجهانی بود. سیدجلال هم که تا فهرست جدید امید داشت به تیم ملی برگردد؛ وقتی نامش را در فهرست جدید ندید، به جمع منتقدان و شاید مخالفان کیروش اضافه شد.
آدمهای تکراری
فهرستهای کیروش یک سری بازیکن مشخص دارد. افرادی که لازم نیست بدرخشند. آدمهایی که رد نشدن از خطوط قرمز سرمربی تیم ملی را خیلی خوب یاد گرفتهاند و هر بار مزد این هنر را با حضور در فهرست تیم ملی میگیرند. در مقابل، بازیکنانی هم هستند که در لیگ میدرخشند و از چشم سرمربی پنهان میمانند. این فهرست جدید هم چنین ماهیتی دارد. کیروش هر بار، اصولی تازه تعریف میکند. اصولی که اجازه میدهد سردار آزمون از تیم ملی قهر کند و دوباره برگردد و اجازه نمیدهد بازیکنانی مانند قوچاننژاد و رحمتی برگردند.
تاکید همیشگی برای بینیازی از لیگ
کیروش خیلی تلاش کرد تا اختیار برگزاری لیگ برتر ایران را هم در دست داشته باشد، اما وقتی به این خواسته نرسید، بازیکنان تیم ملی را از لیگ ایران دور کرد. با این حال هر بار بودند بازیکنانی که در لیگ آنقدر درخشان ظاهر میشدند که خود را به او تحمیل میکردند. دو بازیکن پرسپولیس و دو بازیکن استقلال از جمله این بازیکنان در جامجهانی بودند.
حالا کیروش تیمی در اختیار دارد که بیشتر بازیکنانش در خارج از ایران هستند. وسعت این کشور خارجی و قواره فوتبالش زیاد مهم نیست. برای سرمربی فقط این اهمیت دارد که بازیکنانش از این جغرافیا دور شوند! او با چنین تیمی به امارات میرود. تیمی که تفکرات او را بشناسد و با تمام وجود برایش بازی کند.