فاطمه شفیعی: در میان کلیدواژههای اقتصادی از اوایل قرن خورشیدی گذشته تا امروز، «تولید» پرتکرارترین واژهای بوده که در میان نوشتهها، گفتهها یا خواستهها و نظرهای اهالی اقتصاد و سیاست ایرانی آمده است. گویا تولید، گمگشتهای از دل تاریخ بوده یا دلبری در برج عاج که همگان برای رسیدن به آن تلاش کرده، جان فشاندهاند و همت به کار بستهاند. در این میان گویا تولید امری مجرد و فرمایشی مینموده که چون کسی آن را میخواست، موجود میشد؛ درحالیکه تولید نیز تابع رابطه علت و معلولی است. اما اگر تولید را معلول در نظر بگیریم، علت کجاست؟ درواقع علت وجودی تولید را میتوان در حال حاضر سرمایه فرض کرد.
سرمایه را میشود در شکلهای مختلفی تصور کرد. ممکن است شما فکر کنید سرمایه همان پول است؛ درحالیکه پول لازم ولی کافی حتی در حداقلیترین شرایط هم نیست. به عبارت دیگر، سرمایهها، سرمایه انسانی، سرمایههای طبیعی، دانش و تخصص، ابزار تولید و البته سرمایههای ریالی و ارزی هستند. در مجال پیشرو قصد نداریم وارد مباحث تئوریک سرمایهگذاری شویم، بلکه قصد اصلی یادآوری ضرورت سرمایهگذاری برای رشد تولید است. امروز کشور تولیدکننده طیف وسیعی از کالاها و خدمات است. میتوان با ملاحظاتی چند، سرمایهگذاری برای تولید آنها را از همان سالهای ابتدایی قرن خورشیدی گذشته فرض کرد که در ابتدا بر زیرساختها متمرکز بوده و در ادامه وارد حوزه تولید محصولات صنعتی و نیمهصنعتی یا بخش خدمات شد. منتها آنچه ما امروز تحت عنوان تولید میشناسیم، اولا تأمینکننده نیازهایمان نیست و ثانیا در حوزه رقابتپذیری با دیگر حوزههای تولیدی منطقهای و بینالمللی، متضمن آیندهای مطلوب نیست. برای روشنترشدن موضوع، یک مثال واضح پیشروی شما میگذاریم.
به طور خلاصه، سرمایه مورد نیاز در حوزه تولید فولاد را که از جمله نیازهای اصلی توسعه به شمار میرود، میتوان در پنج حوزه سرمایه انسانی، انرژی، نهادههای تولید و ماشینآلات و حملونقل دستهبندی کرد. این حوزههای پنجگانه در سالهای گذشته بهمثابه زمینی برای سرمایهگذاریهای پردامنه مورد توجه همگان قرار گرفتهاند. در اینجا میتوان فولاد مبارکه اصفهان را یکی از مصادیق عینی سرمایهگذاری در مسیر تولید فولاد برای کشوری در نظر گرفت که از آغاز انقلاب صنعتی، با چالشی به نام کمبود فولاد و محصولات آهنی مواجه بوده و علیرغم تأسیس اولین کارخانه فولادسازی با ذوبآهن اصفهان، به دلیل نیاز رو به رشد برای توسعه زیرساختهای خود، میباید افزایش سطح تولید، کیفیت محصول و ساختن بازارهای صادراتی برای تأمین ارز لازم برای توسعه کمی و کیفی را هم اضافه میکرد.
پس اگر فلسفه وجودی فولاد مبارکه اصفهان را تأمین نیازهای داخلی و کمک به توسعه صنایع پاییندست در کنار ادامه مسیر توسعه زیرساختهای اقتصادی به حساب بیاوریم، باید توجه کنیم نمیتوان با همان سرمایهگذاری اولیه در حوزههای پنجگانه، مسیر پیشین را ادامه داد، چون علاوه بر افزایش نیازها، با امری تحت عنوان استهلاک سرمایه و بیشتر از آن ظهور رقبای جدید و چالشی تحت عنوان تحدید منابعِ در دسترس انرژی روبهرو هستیم؛ امری که مطابق با فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد شعار اقتصادی سال 1404 خورشیدی، در دستور کار فولاد مبارکه اصفهان قرار گرفته است. حالا به پنج حوزهای که پیشتر ذکر شد، نگاه کنیم. هرکدام از حوزههای یادشده در زمان خود نیازمند پرداخت و تشریح هستند، اما برای شروع بحث و ادامه آن در آینده، نگاهی اجمالی بر آنها خواهیم داشت.
سرمایه انسانی
صنایعی مانند فولاد مبارکه، پیشرفت فعلی خود را مرهون متخصصان، تکنسینها و کارگران ماهری هستند که در چند سال گذشته به واسطه انباشت دانش فنی در این مجموعه، توانستهاند پلی بین آموزشهای نظری و میدان عمل باشند. با این حال، دو عامل بالارفتن سن کارکنان فعلی و ورود فناوریها و فرایندهای نوین در تولید یا بازاریابی و بازارسازی، نیاز به سرمایهگذاری در حوزه ارتقای دانستهها و آموزش در کنار جانشینپروری در همه ردهها را برجسته میکند؛ امری که فولاد در چند سال گذشته، سرمایهگذاری سنگینی در آن انجام داده است. ورود این شرکت به حمایت و همکاری با شرکتهای دانشبنیان، سرمایهگذاری روی تحقیقات نوین و پایاننامههای مرتبط با فناوریهای نوین از جمله همین سرمایهگذاریها به شمار میرود. اگرچه این کار در ابتدا هزینههایی ریالی و ارزی بر سیستم مالی فولاد مبارکه تحمیل میکند، اما همین امروز هم میتوان ثمرهاش را در توانایی فنی-دانشی این شرکت برای آغاز پروژههای پیچیدهای همچون احداث نیروگاههای سیکل ترکیبی با راندمان بالا یا خطوط تولید ورقهای رنگی در کنار فولادهای ضدزنگ با ارزش افزوده بالا یا سیستمهای بازچرخانی آب مشاهده کرد.
انرژی
چالش انرژی در سه سال گذشته گریبان همه صنایع کشور را گرفته و دلیل آن دقیقا به مسئله سرمایهگذاری یا به عبارت دیگر، عدم سرمایهگذاری متناسب با رشد فزاینده این کالا در اقتصاد کشور بازمیگردد. البته باید در نظر داشت این مسئله خاص کشور ما نیست و با شدت کمتر یا بیشتر در جهان رخ داده است. به همین دلیل ادامه روند مثبت سرمایهگذاری فولاد مبارکه برای تبدیلشده به صنعتی خوداتکا در حوزه انرژی، بهویژه انرژیهای پاک که نمود آن در نیروگاه خورشیدی شرق اصفهان با ظرفیتی بیش از 600 مگاوات و نیروگاه سیکل ترکیبی کلاس f با ظرفیتی نزدیک به هزار مگاوات دیده میشود، تداوم تولید و افزایش بهره در آن به همراه نیاز به استفاده هرچه بیشتر در استفاده روشهای فراوری و احیای سنگ آهن از طریق انرژی الکتریکی، فولاد مبارکه را در مسیری قرار داده که سود ظاهری امروز را به سرمایهای برای توسعه فردا و ادامه رشد مجموعه تبدیل کند. نباید از یاد برد سرمایهگذاری برای تولید انرژیهای پاک و افزایش راندمان استفاده از دیگر انرژیها که رابطه مستقیمی با بهبود و التیام مسائل زیستمحیطی دارد، ضرورتی انکارناپذیر، نیازی حیاتی و سرمایهگذاری هوشمندانهای به شمار میرود.
نهادههای تولید
ایران کشوری غنی است، اما حداقل در حوزه سنگ آهن کار راحتی پیشرو ندارد. برای تکمیل زنجیره تولید از سنگ تا رنگ، نیاز جدی ما افزایش استحصال سنگ آهن از عمقهای پایینتر سطح زمین و همچنین ارتقای فناوریهای استخراج سنگ و استحصال کنستانتره آهن است. همچنین کانیهای فلزی و غیرفلزی دیگری نیز در فرایند تولید فولاد یا ارتقای کیفی آن نقش دارند. سرمایهگذاری فولاد مبارکه در حوزه معدنی یا خرید سهام شرکت صنایع معدنی کانیسازان کیمیا (اپال)، گام بزرگی در این حوزه برداشته و تلاش برای اکتشاف معادن جدید سنگ آهن در عمقهای کمتر کاویدهشده نشان میدهد این شرکت راه درستی را انتخاب کرده است.
ماشینآلات و حملونقل
ماشینآلات و حملونقل یا به عبارت دیگر، توسعه و ارتقای ماشینآلات خطوط تولید در کنار سرمایهگذاری فولاد مبارکه در حوزه افزایش سهم حملونقل ریلی مواد اولیه و سپس محصولات میانی و نهایی، نیاز جدی این شرکت و البته صنایع مشابه است. ارتقای بهرهروی خطوط تولید، بهروزرسانی ماشینآلات همگام با فناوریهای نوین در کنار بهبود سیستمهای حملونقل از جمله اموری است که فولاد مبارکه از طریق شرکتهای زیرمجموعه خود و همکاری با شرکتهایی همچون مپنا که برای مثال سفارش تولید لوکوموتیوها، واگنها و کشندههای ریلی را انجام داده است. همچنین تلاشهای پردامنه این فولادساز بزرگ کشور در پروژه نورد گرم 2، میتواند نویددهنده توسعه متوازن صنعت فولاد باشد؛ توسعهای که میشود آن را الگویی برای دیگر حوزههای سرمایهگذاری دانست. در پایان باید گفت سرمایهگذاری در تولید که بنا بر فرمایش مقام معظم رهبری، شعار محوری سال 1404 است، فقط یک شعار یا کلیدواژه برای گذر از بازه زمانی خاصی نیست، بلکه این مسئله نیازی حیاتی برای توسعه و دال اصلی تولید در کشور به شمار میرود که امید میرود جنبههای گوناگون و متنوع آن از سوی تصمیمسازان اقتصادی و فعالان بخش خصوصی جدیتر گرفته شود. توجهی جامع برای توسعه پایدار و متوازن، به عبارت دیگر هرکس هرجا هست، یک گام به جلو بردارد.
منبع: sharghdaily-991616