فرادید| با وجود پتانسیل ظاهری بیابانها، پنلهای خورشیدی آنطور که انتظار میرود بیابانها را فرا نگرفتهاند. دلیل آن ترکیبی از موانع زیستمحیطی، عملیاتی و اقتصادی است که رؤیای انرژی تولیدشده از دل بیابان را پیچیده کرده است.
به گزارش فرادید، «صحرای بزرگ آفریقا» را در نظر بگیرید که با مساحتی بیش از ۸.۵ میلیون کیلومتر مربع و آفتابی تقریباً همیشگی، یکی از مناسبترین نقاط برای تولید انرژی خورشیدی به شمار میرود. برخی پژوهشگران حتی پیشنهاد کردهاند یک مزرعه خورشیدی که تنها بخشی از صحرای بزرگ را با پنلهای خورشیدی بپوشاند، میتواند چندین بار انرژی مورد نیاز کل جهان را تأمین کند.
این فقط در حد تئوری نیست. پروژههایی در شمال آفریقا در حال اجرا هستند که هدفشان تولید انرژی خورشیدی و صادرات آن به اروپا است. اما تبدیل صحرای بزرگ آفریقا یا هر بیابان دیگری به منبع جهانی انرژی بسیار پیچیدهتر از آنست که فقط پنلها را روی شنها بگسترانیم.
پیامدهای زیستمحیطی که نمیتوان آنها را نادیده گرفت
یکی از پیامدهایی که اغلب نادیده گرفته میشود، جذب گرمای زیاد توسط پنلهای خورشیدی است. برخلاف شنهای روشن بیابان، پنلها تیرهرنگ هستند و نور بیشتری جذب میکنند که میتواند دمای محلی را افزایش دهد. در مقیاس وسیع، این امر میتواند الگوهای جوّی را بر هم بزند، بارش را تغییر دهد و حتی منجر به پدیدههای شدید آبوهوایی شود. برای نمونه، مطالعاتی نشان دادهاند که این گرمایش میتواند در برخی مناطق بارش را افزایش داده و در برخی دیگر کاهش دهد، حتی ممکن است بر زیستبومهای دوردست مانند آمازون اثر بگذارد.
تنوع زیستی بیابانها موضوع مهم دیگر است. گرچه این مناطق در نگاه نخست خالی به نظر میرسند، اما زیستگاه گونههای بسیاری از گیاهان، خزندگان و حشرات هستند که بهخوبی با شرایط سخت بیابانی سازگار شدهاند. ایجاد زیرساختهای صنعتی در این مناطق میتواند این تعادل حساس را بر هم بزند و اکوسیستمهای منحصربهفردی را که در طول هزاران سال شکل گرفتهاند، به خطر اندازد.
پنلهای خورشیدی فناوری سبز و دوستدار محیطزیست شناخته میشوند، اما در محیطهای حساس مانند بیابانها، این ویژگی با چالش روبهرو میشود. ساخت آنها نیازمند استخراج و فرآوری مواد خام است و نصب در مقیاس وسیع نیز هزینه کربنی بالایی دارد.
همچنین، پنلها میتوانند دمای خاک را تغییر دهند، بر الگوهای باد اثر بگذارند و در نهایت خرداقلیم منطقه را تغییر شکل دهند.
نگهداری آنها هم چالش بزرگی است. در بیابان، طوفان شن و گردوغبار اتفاق رایجی است که میتواند سطح پنلها را خیلی زود بپوشاند و بازده آنها را کاهش دهد. برای حفظ بهرهوری، پنلها باید مدام تمیز شوند و این کار نیازمند حجم زیادی آب است، در حالی که این ماده در چنین مناطقی بهشدت کمیاب است.
اقتصاد و زیرساخت؛ هزینههای پنهان
با وجود مزیت آفتابی بیابانها، بهرهبرداری از انرژی خورشیدی در این مناطق آنقدرها هم آسان نیست. گرمای شدید، بازده پنلها را کاهش میدهد، طوری که خروجی انرژی ممکن است با سرمایهگذاری هنگفت همخوانی نداشته باشد. ساختوساز و نگهداری در زمینهای دورافتاده و نامساعد نیز بهشدت پرهزینه و از دید تدارکاتی پیچیده است.
مشکل دیگر، نبود زیرساخت مناسب است. بیابانها نه جاده دارند، نه شبکه برق مطمئن و نه پشتیبانی لازم برای تعمیرات. پس از یک طوفان شن، موضوع فقط پاککردن چند پنل نیست؛ کل سیستم ممکن است به تعمیر نیاز داشته باشد، آنهم در مناطقی که دسترسی به آنها دشوار است. برخی کارشناسان استفاده از رباتهای پاککننده را ضروری دانستهاند که این خود هزینه و پیچیدگی بیشتری به همراه دارد.
گذشته از این، پس از تولید برق باید آن را به مناطق پرجمعیت منتقل کرد. ساخت و نگهداری شبکههای انتقال طولانی نهتنها پرهزینه، بلکه انرژیبر هم هست و در نهایت بازده کل پروژه را کاهش میدهد.
بازنگری درباره راهبرد خورشیدی
بهجای تکیه کامل بر مزارع خورشیدی عظیم در بیابانها، بسیاری از کارشناسان به پروژههای خورشیدی کوچکتر و غیرمتمرکز روی آوردهاند. این سیستمهای محلی میتوانند انرژی پاک را درست در محل مصرف تولید کنند، بدون بار سنگین زیستمحیطی و تدارکاتی.
شرکتهایی مانند Innova MicroSolar نیز از این مدل حمایت میکنند و روی راهحلهای مقیاسپذیر تمرکز دارند، مانند پنلهای خورشیدی روی پشتبامها در جوامع محلی یا در مناطق شهری. این روش نهتنها آسیب به محیطزیست را کاهش میدهد، بلکه موجب افزایش پایداری انرژی و کاهش وابستگی به زیرساختهای عظیم و متمرکز میشود.
بنابراین در حال حاضر، آینده انرژی خورشیدی احتمالاً نه در پوشاندن بیابانها با پنل، بلکه در نصبهای هوشمندتر و محلیتر، بهبود فناوریها و راهکارهای نوآورانه برای بهرهگیری از خورشید بدون آسیب رساندن به زمین نهفته است.
مترجم: زهرا ذوالقدر
منبع: faradeed-235733