کد: 4286 | 10 شهریور 1397 ساعت 16:48
وقتی با نوجوان ارتباط موثر و همدلانه ای نداریم
«دختربچه 12 ساله ای که یک زنجیر طلای هری پاتر را در یکی از سایت های اینترنتی نشان کرده بود، طی یک مجادله لفظی با خانوادهاش خود را دار زد. طی اظهارات خانواده این دختر نوجوان مشخص شد که شب گذشته این دختر کوچولو یک زنجیر طلا را در یک سایت اینترنتی می بیند که به نظرش زیبا جلوه می کند. او از پدر و مادر خود میخواهد تا این زنجیر طلا را برایش خریداری کنند اما خانواده با گفتن این موضوع که پول لازم برای خرید این زنجیر طلا را ندارند از موضوع سرباز می زنند. در انتهای این ماجرا، کار به مجادله لفظی شدید می کشد و دختر نوجوان از پدر و مادر خود که او را به صورت لفظی مورد شماتت قرار داده بودند قهر می کند و به اتاق خود پناه می برد و در را به روی همه قفل و سپس خودکشی می کند» انتشار این پست در شبکه های اجتماعی به نقل از خبر منتشر شده در خبرگزاری فارس، تلنگری است به والدینی که فرزندی نوجوان دارند.
نخریدن گردنبند تکمیل کننده یک زنجیره اتفاقات
نگاه خطی به این گونه حوادث تامل برانگیز نمی تواند پاسخ گوی نگرانی خانواده هایی باشد که نوجوان دارند. بسیار ضروری است با نگاه سیستمی، موضوع ارزیابی و نقد شود تا ضرورت پیشگیری از این گونه حوادث ناگوار و جبران ناپذیر، پر رنگ و جدی گرفته شود. خودکشی نوجوان را صرفا به ناکامی اش در خرید یک زنجیر مرتبط دانستن منطقی نیست و زمینه های ناامنی فراوانی در نوجوانی به خصوص ناامنی های ارتباطی، ناشی از نوع تعامل و برخورد والدین باید مورد کنکاش قرار گیرد و نخریدن گردنبند در این حادثه، تکمیل کننده ناامنی و ناامیدی شدید نوجوان از وضع موجود بوده است.
پیش زمینه های خودکشی نوجوانان
خودکشی یک رفتار اجتنابی است که پیش زمینه آن، احساس ناامنی و ناامیدی است. هرچقدر این احساسات منفی بیشتر باشد فرد افکار مزاحم بیشتری دارد و انباشت افکار مزاحم باعث بیش برانگیختگی یا بی قراری عصبی می شود. تحت تاثیر این بی قراری است که افراد و به خصوص یک نوجوان به رفتارهای اجتنابی مثل قهر، فرار، خودکشی یا اعتیاد روی می آورد.
درسی مهم از این اتفاق ناراحت کننده
پس درسی که همه خانواده ها می توانند از این حادثه غم انگیز بگیرند در این اصل مهم خلاصه می شود: نوجوان به دلیل تغییرات سریع جسمی-ذهنی و رفتارهای اجتماعی، دچار ناامنی درونی است. حال چنان چه والدین برخوردهای نامتناسب با نوجوان داشته باشند و امنیت بخشی به نوجوان اولویت اول والدین نباشد به ارتباط بین آنان و فرزند لطمه وارد می شود و نوجوان به خلوت خود پناه می برد و به دنبال راه حلی برای کاهش افکار مزاحم و بی قراری های عصبی خود خواهد گشت و در این شرایط است که از رفتارهای اجتنابی مثل خودکشی استفاده می کند.
اول امنیت بخشی، دوم آسایش
والدین عزیز اگر به جای فراهم کردن آسایش فوق العاده برای فرزندان روی آرامش و امنیت بخشی آنان کار کنند و آسایش فرزندان اولویت دوم باشد، مسلما شاهد این گونه حوادث ناگوار نخواهیم بود. بیایید فریاد نوجوانان را بشنویم که بیشتر گلایه دارند درک نمی شوند یعنی ارتباط موثر و همدلانه ای با والدین ندارند. بیایید نیازهای ثانویه (انسانی) فرزندان به خصوص نوجوان را بیشتر تامین کنیم. یعنی به اندازه و به هنگام به آنان توجه و محبت کنیم و احترام بگذاریم که این اکسیرهای حیاتی باعث احـساس امـنیــت نوجوان و امــنیت خاطر نوجوان در کانون خانواده می شود و تعلق او را به والدین افزایش می دهد. این تعلق است که به نوجوان احساس ارزشمندی می دهد و مطلقا به رفتارهای پرخطر و اجتنابی نزدیک نمی شود.
عواقب داشتن خانواده هایی آشفته
خودکشی ها، فرارها، روی آوردن به اعتیاد و ... عمدتا در خانواده های آشفته که ترس و ارتباط معیوب و مقررات خشک و بی روح حاکمیت دارد، بروز می کند و احترام به خود در این گونه خانواده ها بسیار پایین است و یکی از عوامل اصلی اتفاقات ناگوار مثل خودکشی، وقتی اتفاق می افتد که فرد احترام و ارزشی برای خود قائل نیست.
زمانی که در یک نظرسنجی از گروهی نوجوان 12 تا 15ساله خواسته شد مهم ترین آرزوی خود را بیان کنند، نوجوانی گفته بود: دوست دارم پایم بشکند. بررسی بیشتر این آرزوی نوجوان واقعیتی را به خانواده ها منتقل می کند که این نوجوان شش ماه قبل پایش می شکند و لذت می برد چون بسیار مورد توجه و احترام و محبت خانواده، دوستان و معلمان خود قرار می گیرد. بیایید نوجوان را درک کنیم یعنی به نیازهای آنان بها دهیم تا بیشتر شاهد شکوفایی شان باشیم.
نخریدن گردنبند تکمیل کننده یک زنجیره اتفاقات
نگاه خطی به این گونه حوادث تامل برانگیز نمی تواند پاسخ گوی نگرانی خانواده هایی باشد که نوجوان دارند. بسیار ضروری است با نگاه سیستمی، موضوع ارزیابی و نقد شود تا ضرورت پیشگیری از این گونه حوادث ناگوار و جبران ناپذیر، پر رنگ و جدی گرفته شود. خودکشی نوجوان را صرفا به ناکامی اش در خرید یک زنجیر مرتبط دانستن منطقی نیست و زمینه های ناامنی فراوانی در نوجوانی به خصوص ناامنی های ارتباطی، ناشی از نوع تعامل و برخورد والدین باید مورد کنکاش قرار گیرد و نخریدن گردنبند در این حادثه، تکمیل کننده ناامنی و ناامیدی شدید نوجوان از وضع موجود بوده است.
پیش زمینه های خودکشی نوجوانان
خودکشی یک رفتار اجتنابی است که پیش زمینه آن، احساس ناامنی و ناامیدی است. هرچقدر این احساسات منفی بیشتر باشد فرد افکار مزاحم بیشتری دارد و انباشت افکار مزاحم باعث بیش برانگیختگی یا بی قراری عصبی می شود. تحت تاثیر این بی قراری است که افراد و به خصوص یک نوجوان به رفتارهای اجتنابی مثل قهر، فرار، خودکشی یا اعتیاد روی می آورد.
درسی مهم از این اتفاق ناراحت کننده
پس درسی که همه خانواده ها می توانند از این حادثه غم انگیز بگیرند در این اصل مهم خلاصه می شود: نوجوان به دلیل تغییرات سریع جسمی-ذهنی و رفتارهای اجتماعی، دچار ناامنی درونی است. حال چنان چه والدین برخوردهای نامتناسب با نوجوان داشته باشند و امنیت بخشی به نوجوان اولویت اول والدین نباشد به ارتباط بین آنان و فرزند لطمه وارد می شود و نوجوان به خلوت خود پناه می برد و به دنبال راه حلی برای کاهش افکار مزاحم و بی قراری های عصبی خود خواهد گشت و در این شرایط است که از رفتارهای اجتنابی مثل خودکشی استفاده می کند.
اول امنیت بخشی، دوم آسایش
والدین عزیز اگر به جای فراهم کردن آسایش فوق العاده برای فرزندان روی آرامش و امنیت بخشی آنان کار کنند و آسایش فرزندان اولویت دوم باشد، مسلما شاهد این گونه حوادث ناگوار نخواهیم بود. بیایید فریاد نوجوانان را بشنویم که بیشتر گلایه دارند درک نمی شوند یعنی ارتباط موثر و همدلانه ای با والدین ندارند. بیایید نیازهای ثانویه (انسانی) فرزندان به خصوص نوجوان را بیشتر تامین کنیم. یعنی به اندازه و به هنگام به آنان توجه و محبت کنیم و احترام بگذاریم که این اکسیرهای حیاتی باعث احـساس امـنیــت نوجوان و امــنیت خاطر نوجوان در کانون خانواده می شود و تعلق او را به والدین افزایش می دهد. این تعلق است که به نوجوان احساس ارزشمندی می دهد و مطلقا به رفتارهای پرخطر و اجتنابی نزدیک نمی شود.
عواقب داشتن خانواده هایی آشفته
خودکشی ها، فرارها، روی آوردن به اعتیاد و ... عمدتا در خانواده های آشفته که ترس و ارتباط معیوب و مقررات خشک و بی روح حاکمیت دارد، بروز می کند و احترام به خود در این گونه خانواده ها بسیار پایین است و یکی از عوامل اصلی اتفاقات ناگوار مثل خودکشی، وقتی اتفاق می افتد که فرد احترام و ارزشی برای خود قائل نیست.
زمانی که در یک نظرسنجی از گروهی نوجوان 12 تا 15ساله خواسته شد مهم ترین آرزوی خود را بیان کنند، نوجوانی گفته بود: دوست دارم پایم بشکند. بررسی بیشتر این آرزوی نوجوان واقعیتی را به خانواده ها منتقل می کند که این نوجوان شش ماه قبل پایش می شکند و لذت می برد چون بسیار مورد توجه و احترام و محبت خانواده، دوستان و معلمان خود قرار می گیرد. بیایید نوجوان را درک کنیم یعنی به نیازهای آنان بها دهیم تا بیشتر شاهد شکوفایی شان باشیم.
