hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > سیاسی > پیشنهادهای حجاریان برای عبور از دوگانگی‌ها

پیشنهادهای حجاریان برای عبور از دوگانگی‌ها

آقای حجاریان، یکی از تئوریسین‌های جریان اصلاحات در ۲۲ اسفندماه سال ۱۳۷۸ توسط سعید عسگر در مقابل شورای شهر تهران ترور شد. او در آن سال رئیس شورای شهر و مدیر مسئول یکی از مهمترین روزنامه‌ی آن دوران به نام «صبح امروز» بود.
بیشتر بخوانید

سعید حجاریان در سالروز ترور خود در پاسخ به انصاف نیوز می‌گوید مهم است که بتوان تضادهای جامعه را به‌شکل مناسب مدیریت کرد و مرجعی برای «فصل خصومت» به‌وجود آورد تا تضادها حداقلی‌ شود.

آقای حجاریان، یکی از تئوریسین‌های جریان اصلاحات  در ۲۲ اسفندماه سال ۱۳۷۸ توسط سعید عسگر در مقابل شورای شهر تهران ترور شد. او در آن سال رئیس شورای شهر و مدیر مسئول یکی از مهمترین روزنامه‌ی آن دوران به نام «صبح امروز» بود.

در خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در ۱۰ فروردین ۱۳۷۹ آمده است: «آقای [امیر] تهرانی، [معاون پارلمانی] از وزارت اطلاعات آمد. گفت، متهمان صریحاً اعتراف‌کرده‌اند و [سعید] عسگر، ضارب آقای حجاریان، انگیزه‌های خود را اشکالات عقیدتی و رفتاری او در تضعیف انقلاب و اسلام و روحانیت و امام و اهانت به اهل بیت و پیغمبر(ص) می‌گوید».

 

متن پاسخ دکتر حجاریان به پرسش‌های انصاف نیوز در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ را در زیر می‌خوانید:

در دهه‌ی هفتاد، تبلیغاتی علیه جریان حامی دولت وقت شکل گرفت که به تحریک تندروها و ترور شما منجر شد. از نگاه شما، چه عواملی در آن زمان این فضا را ایجاد کرد؟

بهانه اصلی فعالیت تندروها در دهه ۱۳۷۰ «تهاجم فرهنگی» بود؛ چیزی که از آن به «شبیخون فرهنگی»تعبیر و به «ناتوی فرهنگی» ختم شد. گفته می‌شد در ایران عده‌ای هدف‌شان این است از موضع فرهنگ و تغییر سیاست‌های فرهنگی زیر میز بزنند! البته، سابق بر این در زمینه متون درسی هم ایراداتی وارد می‌کردند منتهی نه به شدت حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد. این تفکر که در درون ساختار قدرت فعال و صاحب نفوذ بود، آقای خاتمی را که از وزارت ارشاد به این بهانه‌ها خارج شده بود، در کسوت ریاست‌جمهوری برنمی‌تابید. لذا تلاش کرد در سلسله وقایعی با او برخورد کند و شد آنچه در فعالیت «موتورسواران»‌، «کفن‌پوشان»، «لباس‌شخصی‌ها» و مسائلی از قبیل «قتل‌های زنجیره‌ای» دیدیم؛ یعنی کسانی‌که پراکنده کار می‌کردند، سیبل مقابل‌شان شد «دولت اصلاحات». در این میان به‌قول «ظریفی» تیری هم از تفنگ خارج شد و به سر من اصابت کرد! یعنی یک عده اهل فکر و سیاست کتک خوردند و جان‌شان را از دست دادند، و من هم سهم‌ام را با گلوله گرفتم.  

امروز هم جامعه‌ی ما چندپاره است و نشانه‌هایی از تحریک‌‌پذیری دیده می‌‌شود؛ مثل تنش بینگروه‌های مذهبی و غیرمذهبی یا عدم تحمل دوطرفه در بخش‌های مختلف. به نظر شما وضعیت کنونی چقدر با گذشته قابل مقایسه است؟

امروز، مسئله دیگر «تهاجم فرهنگی» نیست بلکه بیشتر مسئله اقتصاد پررنگ شده است. فشار همه‌جانبه‌ امریکا از یک‌سو، و ناکارآمدیِ روزافزونِ داخلی به‌انضمام فساد از سوی دیگر باعث شده است، هر کسی ادعا کند راه‌حل گشایش اقتصادی دست من است. یکی می‌گوید راه از طریق مذاکره هموار می‌شود، دیگری می‌گوید باید به داخل تکیه کرد و قید بیگانه‌ی بدعهد را زد و مانند این‌ها. فی‌الواقع الان دعوا بین دو گروه نیست؛ چند گروه هستند که داعیه‌دار حل مشکلات کشور هستند و شاید، برخی هم توجهی ویژه به «بحران جانشینی» داشته باشند. بنابراین دعوا به درون بلوک قدرت منتقل شده است و جامعه لزوماً کنش‌گر نیست البته که متأسفانه همواره هزینه‌اش را می‌دهد. مؤید این ادعا اتفاق‌نظری است که در برابر سیاست‌های ترامپ به‌وجود آمده و موضوع «ناتوی فرهنگی» را از دستور کار خارج کرده است؛ البته در دیگر نقاط جهان هم چنین مسئله‌ای وجود دارد؛ چه اروپا و چین و چه کانادا و مکزیک. 

با توجه به تجربیات این چند دهه، چگونه می‌توان به‌طور عملی گفت‌وگویی بین گروه‌هایمختلف جامعه شکل داد و حساسیت‌زدایی کرد تا دیگر شاهد اتفاقاتی مثل ترور شما نباشیم؟

حساسیت‌زدایی محال است! در ایران اختلافات قومی، طبقاتی، گفتمانی و… و از آن مهم‌تر جنگ قدرت همیشه وجود داشته و دارد و دنبال محملی می‌گردد؛ گاهی داخلی، گاهی خارجی. یعنی همه بالقوه سوژه هستند. من معتقدم جامعه بی‌تضاد وجود ندارد؛ یعنی دنیا دار تضادهاست. مهم درک صحیح است و این‌که بتوان این تضادها را به‌شکل مناسب مدیریت کرد و مرجعی برای «فصل خصومت» به‌وجود آورد تا تضادها حداقلی‌ شود. شما الان در کشورهای اروپایی هم می‌بینید که گرایش‌های چپ و راست دائماً با یکدیگر درگیر هستند، اما سازوکارهای قانونی وجود دارد که نمی‌گذارد سطح تنش از حدی فراتر رود.

اگر بخواهیم در مقام تجویز و به‌قول شما به‌طور عملی سخن بگوییم، گمان می‌کنم باید نمونه‌هایی ابطال‌پذیر و در بازه‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت را مطرح کنیم. به‌عنوان مثال در زمینه راهبرد کشور در سیاست خارجی، یا سیاست‌های اجتماعی مانند حجاب، و یا حتی دوگانه‌هایی که میان دو رهیافت حکومت دینی و سکولار به‌وجود آمده و باعث تنش شده‌ و نفس جامعه را گرفته‌اند، می‌توان بابی گشود. حتی، می‌توان به ایده‌‌های حکمرانی منتسب به مجلس خبرگان و مقربان آن از یک‌سو، و نیروهای نظامی و صاحبان فعلی قدرت از سوی دیگر اشاره کرد و ذیل گفت‌و‌گوی عمومی و نقد همه‌جانبه‌نگر، افق‌های تازه‌ای به‌وجود آورد.

منبع: sharghdaily-984833

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام
قانون جدید افت قیمت خودرو