نشست رونمایی و تحلیل دو کتاب فیلمنامه «گورخر» و «ماهی آزاد» به قلم ایران انتظام هشتم اسفندماه در سالن استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
سحر عصرآزاد، سینمایینویس و منتقد صاحبنام سینمای ایران، در ابتدا با اشاره به فیلمنامه «گورخر» گفت: «وقتی فیلمنامه را خواندم، حسرت خوردم بابت اینکه در سینمای ایران چقدر با فقر ژانر مواجه هستیم. بدون اینکه در مورد فیلمنامه کامل صحبت کنم، به فضای آن اشاره میکنم که در ناکجاآبادی که خیلی جغرافیا و زمان و مکانش به شکل دقیق مشخص نیست، قصهای روایت میشود که در فضاهای ذهنی و سوررئال هم به شکلی حرکت میکند. با خودم فکر کردم وقتی ایران انتظام این فیلمنامه را نوشته و نویسنده پیگیری هم هستند و قطعا آن را به تهیهکنندگان و افرادی که میتوانند به ساخت این اثر کمک کنند نیز ارائه دادهاند، چرا تا امروز این مسیرها منجر به ساخت این فیلمنامهها نشده است؟».
او ادامه داد: «متأسفانه سینمای ما در این 46 سال در محدوده چند ژانر خاص حرکت کرده و به تعبیری درجا زده است. من از عاشقان سینمای ایران هستم ولی نقدم این است که سینمای ما در چند ژانر محدود باقی مانده. علاقهمندم در ادامه نظرات دیگر سخنرانان را در مورد ژانر در سینمای ایران بدانم».
جواد طوسی، منتقد پیشکسوت سینمای ایران، در ادامه افزود: «اولین نکتهای که بلافاصله بعد از خواندن این دو فیلمنامه به ذهن یک علاقهمند به سینما خطور میکند، متفاوتبودن خود نگارش و نویسنده این دو فیلمنامه است؛ زاویه دید و اساسا نگاهی که نشاندهنده فاصلهگرفتن از کلیشههاست. مطلبی را که خانم عصرآزاد اشاره میکند، ادامه میدهم. جامعه ما بعد از این سیر معیوب تاریخی 46ساله چقدر توانسته قابیلتهای حرفهای خودش را تجربه کند؟ متأسفانه شاهد هستیم که همچنان یک تفکر و سیاست مدیریت دولتی را تجربه میکنیم که خطمشی تعیین میکند و مشخص نیست جایگاه بخش خصوصی کارآمد که بتواند در چرخه تولید سالانه نقش مؤثر داشته باشد، کجاست؟ در برخی از مقاطع چراغی در بخش خصوصی روشن شد ولی متأسفانه تداوم نداشت».
او ادامه داد: «خانم انتظام در فیلمنامه «گورخر» کلاژی از سبکها و نمونههای مختلف را در اثر جاری کرده است. جدا از فضای سوررئالی که فضای گروتسک را تداعی میکند، گاهی اوقات یکجور رئالیسم جادویی را هم میتوان در متن دید. میخواهم بگویم همه این موارد شاید خیلی حسی و غریزی از نویسنده به روی کاغذ آمده، ولی به یک تصنع تبدیل نشده است. در همین سینمای قبل و بعد از انقلاب، فضایی که میتواند به این نمونه خودش را نزدیک کند و قابل دفاع باشد، پرویز کیمیاوی است. برخی از سکانسهای «گورخر» من را یاد «تپههای قیطریه» انداخت. سحر عصرآزاد در ادامه این نشست افزود: «این فیلمنامه بهنوعی یک فیلم مهجور از بایرام فضلی را هم برایم تداعی کرد؛ فیلمی که یک سال در جشنواره فجر نمایش داده شد و بعد خبری از آن نشد و سرنوشت فیلمسازی بایرام فضلی هم منقطع شد. یا یک فیلم از کریم لکزاده به اسم «شیرجه بزرگ» که چقدر سونوشت مشابهی با فیلم بایرام فضلی پیدا کرد و تجربههای اینچنینی سرنوشتهای کاملا مشابهی هم دارند». بهمن کامیار، فیلمساز و نویسنده، دیگر سخنران این مراسم بود که در صحبتهای کوتاهی گفت: «من هم وقتی فیلمنامه را خواندم، به فضاسازیهای آقای کیمیاوی و ابراهیم گلستان فکر کردم. اما ساختار روایت و جهانی که خلق شده بود، من را به یاد نمایشنامه «بانوی سالخورده» انداخت که یک نسخه سینمایی خوب 1964 از آن ساخته شده است.
وقتی خط قصه و روایت را دنبال میکنیم، حتی پایانبندی آن من را یاد این نمایشنامه انداخت. ایران انتظام جهان خودش را باورپذیر خلق میکند. حتی کاش در «گورخر» اسامیای که ما را به نوعی به نقطهای از ایران الصاق میکند هم نبود و فکر میکنم باورپذیرتر میشد». او ادامه داد: «باید بپذیریم در سالهای اخیر سینمای مستقل به حاشیه کشیده شده است. یعنی سینمای مستقل به شکلی تعریف میشود که توان تولید نداشته باشد. سینمای مستقل تعمدی از سمت نهادهایی که تولید را گران کردهاند، به سمتی رفت که سینما صنعت گرانی شده و به نظرم سخت است فیلمنامهای مثل «گورخر» و «ماهی آزاد» به تولید برسد».
ایران انتظام در ادامه توضیح داد: «اساسا اقتباس را میپسندم چراکه فکر میکنم پشتوانه محکم و بزرگی است. «بانوی سالخورده» نمایشنامهای بود که سال 92 برای نوشتن متنی به من خواندنش پیشنهاد شد و وقتی آن را خواندم عاشقش شدم. این نمایشنامه پس ذهن من ماند و هرگز این متن دست از سرم برنداشت». او ادامه داد: «تمام تلاشم را کردم و همچنان در این مسیر هستم که استقلالم را حفظ کنم. خودم باشم و در نوشتههایم دروغ نگویم. در مشورتهای مختلفی که برای ساخت این آثار داشتم، همه به من توصیه کردند دست از سر چنین متنهایی بردارم و فیلم آپارتمانی بسازم. هرچه تلاش کردم خودم را در یک آپارتمان محصور کنم و در این چارچوب فیلمنامه بنویسم و بسازم، باز در و پنجرهای باز میشد که ذهن من به سمت فضاهای دیگری پرواز کند. به نظر من قرار نیست ساخت فیلم گرانقیمت باشد، مهمتر این است که پا به دنیای ژانرها بگذاریم. به نظر من در حال حاضر سینمای ایران سینمای پویا و زندهای نیست، زیرا سینمای تکژانر یا محدود به دو سه ژانر معیوب است».
محمدصدیق سپهرینیا مدیر انتشارات گیوا نیز در ادامه گفت: «به عنوان ناشر اگر ریسک نکنم که از آزاداندیشی و از قلمی که میتواند خودش را سانسور نکند دفاع کنم، پس نگاه حرفهای من چه میشود؟ من به نویسندگان توصیه میکنم خودسانسوری نکنید چون به اندازه کافی سانسور میشویم. یکی از دردهای حوزه نشر در حال حاضر این است که امروزه یا ناشر خودی داریم یا غیرخودی. ناشر خودی حمایت میشود ولی ناشر غیرخودی مثل سینمای مستقل که قصد دارد سبک دیگری بنویسد و فکر کند، به گوشه رانده میشود. باید اجازه داد تفکر و قلم آزاد باشد». سحر عصرآزاد در ادامه این موضوع را مطرح کرد که در سینمای ایران با فقر ژانر مواجه هستیم. وقتی گونههای مختلف مرحله آزمون و خطا را طی نمیکنند، نمیتوانیم از نمونههای ضعیف و بد شروع کنیم. فیلمنامههایی از این دست وقتی مرحله آزمون و خطا را طی نمیکنند، وقتی چنین تجربههایی ساخته میشود، مخاطب انتظار دارد یک نمونه استاندارد ببیند، بدون اینکه توجه شود اساسا ما این تجربه را در این گونه نداشتیم. در مورد سینمای پلیسی هم همین ماجرا صدق میکند، آنطور که باید مسیرش طی نشده و نمونههای بسیار دیگر. در عوض با فشردگی رویکرد اجتماعی محدود ماندیم یا گونه کمدی و جنگی؛ تجربههای محدود و بدون ریسک».
جواد طوسی دراینباره گفت: «در این بحث از حضور برخی عزیزان در اینجا وام میگیرم و مسیر حرفهای آنها را ارزیابی میکنم. شهرام اسدی فیلمسازی که در یک انقطاع ناگزیر قرار گرفته است، در آثارش نشان داده حرفی برای گفتن دارد. یا آقای خسرو معصومی نوع روبهروشدن او با یکسری لوکیشنها چقدر انطباق دارد با رخدادی که در فیلم میبینیم مثل «رسم عاشقکشی» ولی خب الان شش، هفت سال است نتوانسته فیلمش را بسازد. در سینمای مستقل اگر خود فیلمساز نخواهد به هرز برود و برای خودش یک اصولی داشته باشد، انگار خودبهخود بایکوت میشود. برخی برای اینکه از این روزگار عقب نیفتند، به شکل دیگری از فیلمسازی تن میدهند. خوشبختانه تا اطلاع ثانوی خانم انتظام نگاه مستقل خودش را حفظ میکند. حداقل سعی کرده در قالب فیلمنامه این نگاه را حفظ کند. اینکه چقدر موجبات این فراهم شود که این فیلمنامه به فیلم تبدیل شود، خودش سؤال است».
منبع: sharghdaily-977456