درماندگی و گرفتارشدن در تنگنا، قصهای تکراری در زندگی همۀ ما آدمهاست. اما چطور گیرمیافتیم، درمانده میشویم و چطور خود را رها میکنیم؟ آدام آلتر با پشتوانۀ دو دهه پژوهش، پاسخ مفصلی به این پرسش در کتاب «گذر از تنگنا» میدهد. این کتاب را نشر آموخته با ترجمۀ الهام داوید روانۀ بازار کتاب کرده است.
معنای درماندگی
عبارت درماندگی شامل گسترۀ وسیعی از مفهوم و تجربه است. از نظر آلتر، درماندهشدن سه معنا دارد:
- موقت نتوانید در حیطهای که برایتان مهم است پیشرفت کنید.
- سکوتی طولانی که به پریشانی روانیتان منجر شده باشد.
- عادتها و راهبردهای موجود، مشکل را حل نکند.درماندگی
چرا درماندگی اجتنابناپذیر است؟
درماندگی اجتنابناپذیر است. کلارک هال، روانشناس باور دارد که در طول هر تجربۀ طولانیمدتی، درماندگی خیلی زود اتفاق میافتد، شاگردان او باور دارند درماندگی نزدیک به نقطۀ میانی رخ میدهد و هرمان ابینگهاوس باور دارد که این موضوع اواخر بازی اتفاق میافتد.
آلتر نیز درماندگی را اجتنابناپذیر می داند و معتقد است: بعضی وقتها برای رهایی از درماندگی باید بیامان روبهجلو حرکت کرد؛ ولی وقتهای دیگر، حرکت روبهجلو کافی نیست. بعضی وقتها رهایی از بند به معنای شناسایی و غلبه بر تلهها و طعمههایی است که در برابر نیرویی خشن مقاومت میکند. اغلب ظریفترین تلهها سرسختانه ما را به دام میاندازد.
چگونه از درماندگی رها شویم؟
آلتر جنگ علیه درماندگی را شامل چهار نبرد مجزا میداند. هر یک از این نبردها در فصلی از کتاب «گذر از تنگنا» بررسی میشود.
- «کمک» تجربه درماندگی را تشریح میکند.
- «قلب» بر پیامدهای عاطفی درماندگی تمرکز میکند.
- «مغز» دربارۀ حرکت از حالت پرشور هیجانی به سوی راهبرد حسابشدۀ ذهنی است.
- «عادت» تمرکزش بر اقداماتی است که شما را از سکون به پیروزی میکشاند.
دربارۀ نویسندۀ
آدام آلتر ۲۸ آگوست ۱۹۸۰ در آفریقای جنوبی به دنیا آمد و در دهۀ ۱۹۸۰ با خانوادهاش از آفریقای جنوبی به استرالیا مهاجرت کرد. او استاد بازاریابی و عضو هیئتعلمی مجموعۀ رابرت استنسکی در دانشکدۀ بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک و همچنین استاد مدعو رشتۀ روانشناسی اجتماعی دانشگاه نیویورک است. آلتر نویسندۀ دو کتاب پرفروش نیویورکتایمز با عنوان «مقاومتناپذیر» و «بازداشتگاه صورتی» است.
فهرست مطالب کتاب گذر از تنگنا
مقدمۀ مترجم
قانون اول: درمانده میشوید
بخش یکم کمک
- چرا درماندگی اجتنابناپذیر است
- همینطور ادامه دهید
- تلهها و فریبها
بخش دوم قلب
- بازدم
- درنگ قبل از بازی
- خوبشکستخوردن
بخش سوم مغز
- حسابرسی اختلاف نظر و هنر آسانسازی
- نوترکیبی و تغییر مسیر
- تنوع و جمعسپاری
بخش چهارم عادت
- آزمایش
- کاوش و بهرهبرداری
- عمل از همهچیز مهمتر است
نتیجهگیری: صد راهِ رهایی از گیرکردن
قدردانی و تشکر
بریدههایی از کتاب گذر از تنگنا
* تلهها بسیار متنوعاند؛ ولی مؤثرترینشان یک ویژگی مشترک دارد: متقاعدتان میکند بههیچوجه تله نیست. این تلهها به شما تلقین میکنند «این که مشکلی نیست» و همان وقت است که گیر کردهاید.
* همانقدر که عملکردن در لحظه برای رهایی از درماندگی اهمیت دارد، برای ساختن عادتهایی هم ضروری است که در بلندمدت احتمال درماندگی را کم میکند.
* بدن شما طوری ماهرانه طراحی شده است که بتواند با بهتلهافتادن جسمی مقابله کند. هر دستگاهی پیامی مشابه را میرساند: کاری انجام بده و باز هم انجام بده. قلب و ریههایتان با سرعت بیشتری کار میکند، دید کانونیتان گستردهتر میشود و ظرفیت تفکر منطقی از وجودتان رخت برمیبندد، نیاز ندارید فکر کنید. باید عملکنید.
* خوبشکستخوردن ضروری است؛ چون آخرین کاری است که بهندرت انجام میدهید. شکست همیشه راهنشانی است در سفری طولانی که نحوۀ واکنشتان به آن، مسیر باقیمانده را شکل میدهد.