گلایه‌های منتقد سینما: خوبان همگی خانه‌نشینند!

او در اینستاگرام خود نوشت: 
چه به موقع و سر وقت. بهترین بازنمای وضعیت فرهنگی این مملکت که بخش بزرگی از آن بر دوش سینما و سینماگران است، امروز اتفاق افتاد. جایی که دیگر بحث از وجود یا عدم وجود ابتذال گذشته است، بحث به سطح ابتذال موجود رسیده.
یعنی اگر صد پله برای ابتذال در نظر بگیریم، سینمای ما اکنون در جایی فراتر از این صد پله ایستاده است. جایی که خوبان همگی خانه‌نشینند، حتی مجال به افرادی که در سطحی قابل‌قبول هستند و حداقل‌هایی را دارند نمیرسد و پشت‌سر هم ابتذال‌فروشان هستند که مقابل چشم مردم قرار می‌گیرند. البته تقریبا هر روز این ابتذال جلوی چشمان ما با شدید‌ترین حالات ممکن ظاهر می‌شود، اما امروز، رخ دادن دو اتفاق با هم، این مساله را بیشتر عیان کرد.
شاخ اینستاگرامی که به زور فارسی حرف می‌زند و به سختی فارسی می‌نویسد، مجوز ساخت نخستین فیلم سینمایی‌اش را گرفت. فردی با نزدیک به پنج میلیون دنبال کننده، که از مضحک‌ترین و مزخرف‌ترین موضوعات کلیپ می‌سازد و چندی پیش گفته بود آن‌ها که پشت سر من حرف می‌زنند هیچ‌چیزی از سینما نمی‌فهمند. همین چند خط برای نمایش عمق فاجعه بس است. بیشتر برایش وقت نمی‌گذارم.
محمدرضا گلزار به عنوان معروف‌ترین بازیگر (اگر اسمش بازیگر باشد) این روزهای سینمای ما در میان قشر جوان، پستی در صفحه‌اش گذاشته، متنی زیر آن نوشته و آن را منسوب به #صادق_هدایت دانسته، اگر شخصی یک صفحه یا یک خط از هدایت خوانده باشد، می‌داند که او به چه سبک و سیاقی می‌نویسد و این متون درهم و برهم به هدایت ربطی ندارند، اما پاسخ علت این کار را در کامنت یکی از چند میلیون طرفدار گلزار می‌توان رصد کرد. او نوشته بود در #گوگل هم که سرچ بکنیم، این متن به نام هدایت نوشته شده. همینجا کافی است که بدانیم سلبریتی معروف متونش را از کجا می‌گیرد، و بدانیم او یک خط هم کتاب نخوانده، چه برسد به این‌که هدایت خوانده باشد.
عکس معروفش را به یاد بیاوریم، که دفترچه‌ی یادداشت در دست داشت، و زیرش نوشته بود کتاب خواندن فراموش نشود. اما چه کسی به این‌ها توجه می‌کند، مردم هم برای تماشای فیلم آن شاخ دوزاری اینستاگرام به سینما خواهند رفت، هم زیر پست گلزار قربان صدقه‌ی او، حتی کارگردان جوانی که به ظاهر درس خوانده است و مدعی، برای او قلب می‌گذارد. بدیهی است همه نباید هدایت و #شاملو بخوانند و بلد باشند که اگر نوشته‌های این‌ها همه‌گیر بود، دیگر هدایت و شاملو نبودند. اما بحث مهم این است، ابتذال بفروش، همه شیفته‌ات خواهند شد یا کار خوب انجام بده و انزوا را برگزین.