عبدالرحمن فتح الهی: در حالی فایننشال تایمز در تازه ترین گزارش درباره رویکرد احتمالی تیم دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده در قبال ایران از واگذاری پرونده ایران به استیو ویتکاف، نماینده رئیس جمهور آمریکا در خاورمیانه خبر داده بود که دونالد ترامپ این موضوع را تکذیب کرد و عنوان داشت که « او (استیو ویتکاف) مسئول پرونده هستهای ایران نیست».
قبل تر به گفته افرادی که از این موضوع اطلاع دارند، عنوان شده بود که تصمیم دونالد ترامپ برای انتخاب ویتکاف نشان میدهد رئیسجمهور آمریکا مایل است پیش از افزایش فشار بر تهران، دیپلماسی را آزمایش کند. همزمان منابع خبری اطلاع دادند که ترامپ مورگان اورتگاس، سخنگوی وزارت امور خارجه در اولین دوره ریاست جمهوری خود که تجربه فعالیت در خاورمیانه دارد، را به عنوان معاون ویتکاف انتخاب کرده است.
در صورت صحت ادعاها پیرامون انتخاب ویتکاف، این خبر از آن جهت می توانست حائز اهمیت باشد که وی (ویتکاف) توان آن را داشت به عنوان مسئول جدید و وِیژه امور ایران نقش کلیدی در مذاکرات هستهای و تلاش برای رسیدن به توافق جدید ایفا کند. خاصه آنکه پیشتر «مارکو روبیو»، وزیر امور خارجه آمریکا در جلسه استماع خود، اذعان داشت که «دولت آمریکا باید برای مذاکره با ایران آماده باشد.» روبیو باور دارد که «باید از هرگونه توافقی که به ثبات و امنیت منطقه کمک میکند و باعث امتیازدهی واقعبینانه آمریکا به ایران میشود استقبال کنیم.»
به رغم این تکذیب، رئیسجمهور آمریکا نسبت به حل مشکلات این کشور با ایران واکنش نشان داد و در همین باره دونالد ترامپ عنوان داشت که «خوب خواهد بود اگر بتوان مشکلات با ایران را بدون حمله اسرائیل به تأسیسات نظامی حل کرد.» لذا فارغ از آنکه ویتکاف یا هر فرد دیگری مسئول امور ایران باشد، به نظر می رسد که ترامپ در اولویت خود به فکر دیپلماسی است. موید این گزاره به بخش دیگری از سخنان دیروز پنجشنبه ترامپ باز می گردد که به رغم رد خبر به کارگیری استیو ویتکاف از او به عنوان «مذاکره کنندهای عالی و فرد بسیار خوب و محبوب» یاد کرد و عنوان داشت که «قطعا از ویتکاف در کابینه خود استفاده خواهد کرد.»
ترامپ و سیاست «دوسیخ بر آتش»
در تحلیل بین خطوط خبرهای ۲۴ ساعت گذشته و تایید و تکذیب ادعاها پیرامون انتخاب ویتکاف، جلال خوش چهره طی گفت وگویی با «شرق» از «سیاست دو سیخ بر آتش» یا «دو خط موازی» دولت دوم ترامپ در قبال ایران می گوید و معتقد است که «دونالد ترامپ در یک سو، ابتکاراتی را در حوزه دیپلماسی و مذاکرات با ایران در نظر دارد و در راستای همین خط دیپلماسی با انتخاب افرادی مانند ویتکاف و یا هر افرادی شبیه به او در قامت کاراکتر یک معاملهگر، سعی خواهد کرد که اولویت را در قبال تهران به گفت وگو و مذاکره اختصاص بدهد.»
اما به گفته این تحلیلگر ارشد حوزه بین الملل، «خط موازی دیگری از سوی دونالد ترامپ توسط وزیر امور خارجه و دیگر جریانهای تندرو علیه ایران پی گرفته میشود که تلاش دارند بر خلاف خط مذاکره و دیپلماسی و در سایه نمایش فشار به تهران و حتی طرح حمله نظامی در نهایت مدیریت و کنترل تهران را در دستور کار قرار دهند.» البته خوش چهره متذکر می شود که «با توجه به سقف زمانی ماه فوریه که توسط دونالد ترامپ برای مذاکره و حصول توافق بین تهران و واشنگتن تعیین شده است، احتمالاً رئیس جمهور جدید آمریکا نیم نگاهی هم به فشار بر تروئیکای اروپایی عضو برجام (آلمان، فرانسه و انگلستان) در جهت فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگرداندن قطع نامههای شورای امنیت، همزمان با برگزاری نشست فصلی شورای حکام اسفند ماه را هم دارد».
لذا در مجموع، مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی تاکید دارد که «دولت دوم ترامپ برای ایران دو خط موازی "سختافزاری" و "نرمافزاری" در دستور کار دارد.» در پیوست همین تحلیل نیز مقامات آمریکایی میگویند که «طرح کامل ترامپ برای ایران و وظایف ویتکاف هنوز در حال تغییر است. اما برخی از انتصابات اخیر ترامپ در دولت، گروهی را در مدیریت تشکیل داده است که آماده مذاکره با ایران هستند و نسبت به حمله به برنامه هستهای این کشور که از سوی جنگطلبان ایران در آمریکا و دولت اسرائیل پیشنهاد شده، بدبین هستند.»
در پیوست نکته یاد شده، مایکل دیمینو، مسئول ارشد ترامپ برای خاورمیانه در پنتاگون، یک مقام سابق CIA است که خواستار احتیاط در برخورد با تهران بوده است. البریج کالبی، نامزد ترامپ برای معاون وزیر دفاع در سیاست، هشدار داده است که از هرگونه اقدام نظامی علیه ایران باید اجتناب شود. دیگران در تیم سیاست خارجی ترامپ رویکردی جنگطلبانهتر دارند، از جمله مشاور امنیت ملی (مایک والتز) و وزیر امور خارجه (مارکو روبیو).
«دو خط موازی» تهران در قبال دولت دوم ترامپ
پیش از رد خبر فایننشال تایمز توسط ترامپ، این رسانه در گزارشی پیرامون استیو ویتکاف به نقل از چند منبع نوشته بود که «ویتکاف، سرمایهگذار املاک که نقش کلیدی در بهدست آوردن آتشبس غزه ایفا کرده است، قرار است تلاشها برای رسیدگی به برنامه هستهای ایران را رهبری کند و بخشی از ماموریت وسیعتر ترامپ برای "متوقف کردن جنگها" در منطقه باشد.»
ترامپ در سال ۲۰۱۸ آمریکا را از توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی خارج کرد و سپس تحریمهای شدیدی وضع کرد و هشدار داد که اگر ایران با واشنگتن مقابله کند و به دنبال سلاح هستهای برود، این "پایان رسمی ایران" خواهد بود. در تبیین نکته فوق جلال خوش چهره، ادامه گفت وگویش با «شرق» را به بیان این موضوع کلیدی اختصاص میدهد که «چه تصمیم ترامپ بر انتخاب ویتکاف باشد یا نباشد، یقینا محوریت با حضور افرادی است که تعامال را به جای تقابل در نظر دارند که نشان میدهد که دونالد ترامپ به رغم اتخاذ سیاست دو سیخ بر آتش یا دو خط موازی سختافزاری و نرمافزاری، اولویت را به مذاکره و دیپلماسی اختصاص داده است.» کما اینکه به گفته او «در دولت اول ترامپ نیز پس ضرب الاجل یک ساله نهایتاً امریکا از برجام خارج شد.»
اکنون نیز به زعم این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل، «ترامپ در قبال ایران ابتدا به ساکن از نگاه دیپلماتیک وارد میشود و اگر این مسیر (نرم افزاری) نتیجه ندهد، سعی خواهد کرد خط سختافزاری را تقویت کند.» به همین دلیل این کارشناس صراحتاً اذعان دارد که «زمان به نفع تهران نیست چرا که اقتضائات سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک سال ۲۰۲۵ متفاوت از سال ۲۰۱۸ است.»
پیرو آنچه جلال خوش چهره عنوان داشت، در دوران انتقال، تیم ترامپ تدابیر احتمالی برای از سرگیری کمپین "فشار حداکثری" بر ایران را از طریق تحریمهای جدید یا نظارت سختگیرانهتر بر تدابیر فعلی تدوین کرد. اما ترامپ و مشاورانش در جلسات اولیه نشان دادهاند که میخواهند یک مسیر را برای جلوگیری از برخورد گستردهتر با ایران باز نگه دارند. برخی از مقامات ترامپ به دیپلماتهای خارجی و همکاران خود گفتهاند که انتظار دارند ویتکاف تلاش کند تا ببیند آیا سازش دیپلماتیک میان دو کشور ممکن است.
البته خوش چهره در ادامه ارزیابی خود به سیاست ایران هم می پردازد و تاکید دارد که «تهران هم دو خط موازی را در قبال دولت دوم دونالد ترامپ پیاده کرده است.» به این معنا که از منظر این تحلیلگر، «کانال ارتباطی ایروانی با برخی مقامات دولت ترامپ و نیز اقداماتی مانند گفت وگوهای ژنو و نیز حضور محمدجواد ظریف در داووس به مثابه فعال شدن خط نرمافزاری ایران برای آغاز تنش زدایی و مذاکرات است و همزمان با آن برخی نهادهای جمهوری اسلامی ایران نیز کماکان روی خط سختافزاری، مقاومت و عدم هرگونه مذاکره با غرب مانور می دهند.»
لغو تیم حفاظتی جنگ طلبان علیه ایران
چند روز پس از لغو حفاظت فیزیکی «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا، نشریه «نیویورکتایمز» دیروز پنجشنبه اعلام کرد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا «علیرغم افزایش تهدیدها» حفاظت فیزیکی «مایک پمپئو» وزیر خارجه سابق و «برایان هوک» نماینده ویژه سابق آمریکا در امور ایران را لغو کرد. آن طور که مهر خبر داده، ترامپ روز سه شنبه به حفاظت فیزیکی از جان بولتون پایان بخشید. بولتون به دلیل آنکه مشاور امنیت ملی آمریکا بوده و نگرانی از آنچه احتمال انتقام ایران از وی به دلیل نقشش در ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه مطرح شده بود، تحت حفاظت فیزیکی ویژه قرار داشت.
رئیسجمهور جدید آمریکا پیشتر هم با انتشار پیامی در فضای مجازی اعلام کرد «برایان هوک» نماینده سابق آمریکا در امور ایران در دولت نخست خود را «اخراج» کردهاست. دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا در روز اول بازگشت خود به کاخ سفید، «برایان هوک» که در دوره نخست ریاستجمهوری او، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران بود را اخراج کرد.
مشخص نیست که هوک از چه سمتی اخراج شده است! ترامپ این خبر را در شبکه اجتماعی خود موسوم به «تروث سوشال» اعلام کرد. هنوز مشخص نیست که ترامپ چرا هوک را اخراج کرده اما رئیس جمهور آمریکا میگوید که او و سه نفر دیگر «با رویکرد ما برای بازگرداندن عظمت به آمریکا همراستا نیستند»! هوک یکی از مشاوران جنگطلب و تندروی ترامپ بود که از فشار حداکثری بر ایران حمایت میکرد. ترامپ نوشت: «تو اخراجی!» آمریکا در راستای ایجاد جنگ روانی علیه ایران اقدام به تشدید حفاظت فیزیکی از مقامات پیشین این کشور از جمله مایک پمپئو، وزیر خارجه و برایان هوک، مسئول میز ایران در وزارت خارجه به دلیل نگرانی از ترور از سوی تهران کرده بود.
پالس مثبت!
در راستای آنچه گفته شد، جلال خوشهره اقدامات دونالد ترامپ برای لغو تیم حفاظت فیزیکی جان بولتون، مایک پمپئو و همچنین برایان هوک را «یک پیام مثبت از سوی اشنگتن برای تنش زدایی با تهران» ارزیابی میکند و بر این باور است که «این اقدام دونالد ترامپ میتواند یک گام اعتماد اعتمادساز برای آغاز مذاکرات در نظر گرفته شود». چرا که از منظر این تحلیلگر، «دونالد ترامپ برای اجرای اولویت خود در قبال ایران یعنی خط نرمافزاری و مذاکرات، سعی خواهد کرد با این دست اقدامات، نرمشهایی را برای حصول توافق از خود نشان دهد.»
البته به باور این کارشناس، سوال مهمتر این است که «آیا تهران این اقدام ترامپ را به مثابه یک پالس مثبت و اعتمادساز در نظر خواهد گرفت و به سمت تنش زدایی پیش خواهد رفت یا اینکه کماکان بر عدم مذاکره اصرار دارد؟» با چنین قرائتی، خوش چهره در بخش پایانی گفت وگوی خود با «شرق» موضوع کلیدتری را پیش می کشد و هشدا می دهد که «چون زمان دیگر به نفع ایران نیست، قطعاً تهران دیگر نخواهد توانست در دولت دوم ترامپ روی سیاست "تعلیق" و رفت و برگشت بین "مذاکره" و "عدم مذاکره" سرمایهگذاری کند. چون دونالد ترامپ یا به دنبال "توافق جامع با تهران" است یا "تقابل تمام عیار".»
بیم و امیدها برای انتخاب ویتکاف!
جلال میرزایی هم دیگر کارشناسی بود که طی گپ و گفت خود با «شرق» و همسو با قرائت جلال خوش چهره اذعان دارد که «اکنون دو طیف جدی در عرصه سیاست خارجی و مشخصاً در قبال پرونده ایران در دولت دوم ترامپ نقش آفرین هستند که دسته اول ابتدا به ساکن سعی در پیگری مذاکره، دیپلماسی و تنش زدایی هستند و دسته دوم بر سیاست سختگیرانه، احیای کمپین فشار حداکثری و حتی حمله نظامی تاکید دارند» که این خط به باور نماینده مجلس دهم «با مدیریت نتانیاهو و اسرائیل در حال تحریم ترامپ هستند.»
با این وجود مدرس علوم سیاسی دانشگاه کرمان، یادآور میشود که «در شرایط کنونی بهترین تصمیم برای ایران آن است که تهران خط "مذاکره" را با دونالد ترامپ تقویت کند تا جریانهای تندرو و سختگیر در کاخ سفید، عملا فضایی برای اجرای برنامه های خود و تحریک دونالد ترامپ در زمینه تقابل با تهران پیدا نکنند.» این استاد دانشگاه با تایید ارزیابی جلال خوش چهره، همزمان متذکر می شود که «در داخل کشور هم باید جریانهای رادیکال را مدیریت کرده و با ایجاد یک صدای واحد، ریل گذاری لازم برای ارتباطگیری با چهره هایی از درون دولت ترامپ را آغاز کرد.»
منبع: sharghdaily-963052