عبدالنبی سلامی*: روستای دوان، یکی از کهنترین زیستبومهای فرهنگ فرّ و شکوه، از کمنظیر نقاطی است که مردم آنجا قرنهاست طبیعت پیرامون را به تسخیر اراده جمعی خود درآورده و زندگی را بر پهنه آن تداوم بخشیده است. دوان، روستایی منفرد در 12کیلومتری شمال کازرون و در بنبست پیوسته کوههای زاگرس، ریشه در دامنه غربی کوه دوان دارد که با تاریخ و فرهنگ کهنش در پیرامون خود از جنوبیترین نقطه دشتکدوان، تا فراز دره تنگ چوگان بیشاپور در شمال، و از حاشیه جاده کازرون به بیشاپور در غرب تا دامنه شرقی کوه دوان در صحرای کوهمرّه نودان، سدههای بسیاری است که هکتارها زمین دشت و کوهپایه و کوهستان را به باغهای پلکانی تبدیل کرده است.
به یقین این باغهای سراسر تراسبندیشده با سنگهای لاشه خشکچین، در ایران بینظیر است. این روستای باستانی با آثاری کهن از جمله چهارطاقی ساسانی که در دوره اسلامی به مدفن علمای دوان تبدیل شده، همچنین سنگنگاره سههزارساله که در محل ایجاد سنگشکن مورد بحث پیدا شده و اکنون در محوطه موزه دوان نگهداری میشود، معماری سنتی طاقی که ادامه معماری ساسانی با مصالح سنگ و گچ است و موزه مردمشناسی در حمامی قدیمی بازمانده از اوایل دوره قاجاریه و زبانی که بازمانده زبانهای فارسی میانه است و چند هزار هکتار باغهای پلکانی خود و بسیاری از ویژگیهای فرهنگی در آداب و رسومشان باید چون نگینی در حلقه حمایت همهجانبه جای داشته باشد. این روستا با ویژگیهای بیانشده، از سال ۱۳۸۷ به روستای هدف گردشگری تبدیل شده که هم دارای جاذبه طبیعی کوهستانی با جنگلهای بلوط، بنه و بادام کوهی و باغهای پلکانی است، و هم دارای جاذبههای تاریخی با بقعه شیخ عالی، مدفن علی ابن احمد خطیب درگذشته در سال ۴۴۱ هجری قمری و مدفن علامه جلالالدین دوانی، فیلسوف و متکلم قرن نهم هجری و همچنین زبانی بازمانده از زبان فارسی میانه و آداب و رسوم خاص خود که متفاوت از دیگر نقاط منطقه است، در شهرستان کازرون از ویژگیهای خاص برخوردار است.
حال با این ویژگیها شخصی طبق گفته خود، با هزینههای گزاف مجوز کارخانه سنگشکنی را از وزارت صنعت و معدن گرفته که بدون در نظر گرفتن شرایط تاریخی و فرهنگی و طبیعی روستا، در گلوگاه ورودی دوان، زمینی که از اوایل دوره رضاشاه با نظارت اداره ثبت اسناد از مالکان دوان خریداری شده و دارای پلاک ثبتی است، از طرف اداره منابع طبیعی صرفا به دلیل کشتنشدن سالیانی چند، منابع ملی اعلام شده و معلوم نیست که با چه منطق قانونی در اختیار این شخص قرار گرفته است.
این زمین در نامناسبترین مکان، یعنی در گلوگاه ورودی دوان با فاصله حدود دو کیلومتر از روستا و چسبیده به حاشیه باغهای انگور قرار دارد. از سال ۱۳۹۱ در فاصله زمانی هر چند سال یک بار، نامبرده تجهیزات سنگشکن را در محل مورد اختلاف مستقر میکند و هربار که با مخالفت مردم مواجه میشود، آن را جمع میکند و برای رفع ایرادهای اقدامش با هزینهکرد مجدد، دستبهکارِ گرفتن مجوزی، بهزعم خود محکمتر، میشود و هربار با ترفندهای مختلف و با پشتوانههای پنهان، گلوی دوان را بیشتر میفشارد. اخیرا بعد از اعتراضی که جمیع مردم در اردیبهشت سال جاری در محل استقرار سنگشکن داشتند و با دستور بخشداری و فرمانداری محترم کازرون برچیده شد، باز هم با وجود پروندهای که در دادگستری کازرون باز است و حکمی مبنیبر فعالیت کارگاه داده نشده، تجهیزات سنگشکن را مستقر کرده و معلوم نیست با چه پشتوانهای شروع به تسطیح زمین کرده است.
مردم دوان از طریق قانون و با تشکیل جلسه با مسئولان ذیربط و تهیه طومار مردمی، تلاش دارند از استقرار و فعالیت سنگشکن که عامل مرگ تدریجی مردم و باغهای انگور و محیط زیستشان است، جلوگیری کنند. از آنجا که بههیچوجه صلاح در ایجاد سنگشکن در گلوگاه روستا نیست -زیرا همگان بر تخریب طبیعت و تأثیر ریزگردها بر سلامتشان و نابودی باغها و محیط زیستشان واقفاند. بنابراین بر مسئولان محترم شهرستان و استان و همچنین عقلای مردمی فرض است که این امر به صورت مسالمتآمیز حل شود و جناب سرکارزاده برای همیشه دل از این نقطه حساس بکَند و در نقطهای دور از محل زندگی مردم کارخانه سنگشکن خود را برپا کند.
*پژوهشگر ارشد مردمشناسی و گویشهای ایرانی
منبع: sharghdaily-957509