مهدی عربصادق
آقای رئیسجمهور بهدرستی و با ادعای برنامه کارشناسی سکان دولت را به دست گرفتید و ازاینرو خدای متعال را شاکریم. اما رفتهرفته، برنامهمحوری جای خود را به سهمیههای وفاقی داد و مسیر دولت از گفتمان دکتر مسعود پزشکیان فاصله گرفت و بارها دلسوزان و حامیان شما این زنگ هشدار را برای شما به صدا درآوردند. آقای رئیسجمهور، وفاق باید با ملت میبود، نه با گروههای قدرت. اما بگذاریم و بگذریم و به بحث کارشناسی خود بپردازیم. امروز در برخی وزارتخانههای شما، با اعضای ارشد ستاد جلیلی که به نابودی ایران کمر بسته بودند، وفاق شده است.
دولت دکتر مسعود پزشکیان کشور را با انبوهی از ناترازیهایی که بنده لااقل حوزه انرژی را فراتر و بحران میدانم، تحویل گرفت. البته که دولت شما آخرین فرصت برای بازگشت امید به نظام و ترمیم سرمایه اجتماعی نظام است. امروز بیاعتمادی عمومی در حوزه انرژی و اقتصاد کمر نظام را خم کرده و وزارتخانههای نفت و نیروی شما بار و وظیفه مهمی بر دوش دارند؛ اما بدون تعارف هر دو این وزارتخانهها عملکرد ضعیفی داشتهاند. گرچه زمان کمی از دولت سپری شده است و برای قضاوت زود است، مخصوصا با میراث ویرانهای که به شما رسیده، اما با دید کارشناسی تا حدودی میتوان سمت و سوی مسیر و حرکت را پیشبینی کرد. قبل از آنکه به نقطه ناپایدارکننده دیگری برسیم، خوب است آن را پیشبینی کنیم.
آقای دکتر پزشکیان، میدانید سرنوشت سقوط یک هواپیما را از زاویهگیری نامتعارفش میتوان حدس زد و ما امروز برای بخش انرژی دولت شما چنین پیشبینی تلخی داریم. البته که ما از ابتدا تا انتها حامی بودهایم و خواهیم ماند و معتقدیم که شما کشور را از پرتگاهی که تندروها آن را به آنجا کشانده بودند، نجات دادید. اما آقای رئیسجمهور، چطور ممکن است وقتی وضعیت موجود درست تصویر نشده، بتوان برای وضعیت مطلوب برنامه داد؟
آقای رئیسجمهور، برنامه عملی و جامعی برای رفع بحران خواستهاید؟ تضمین اجرا خواستهاید؟ نقشه راه برای اهداف ادعایی خواستهاید؟ چالشها و راهکارها را خواستهاید؟ هزینه، فرصتها و منابع را پرسیدهاید؟ آقای رئیسجمهور پرسیدهاید که موانع اجرائی کداماند و چه برنامهای برای رفع آن دارند؟ از ایشان تعارضات منافع برق را با گاز، گاز را با نفت، آب را با برق پرسیدهاید؟ متولیان شما مدیریت یکپارچه انرژی را قبول دارند یا منافع ظاهری سازمانی را بر ملی ارجحیت میدهند؟ راستی آقای دکتر مسعود پزشکیان، آقای رئیسجمهور، پرسیدهاید چرا امروز بیش از 93 درصد نیروگاهها در کشور وبال نفت و گاز هستند؟ پرسیدهاید که برای مدیران تنآسوده نفتی چه برنامهای وجود دارد؟ آقای رئیسجمهور، علل انحصار نیروگاهها و عقبماندگی توسعه و افت راندمان را پرسیدهاید؟ اگر کسی پاسخ صادقانه اینها را بگوید، طرد میشود؛ ولی شما را نمیتوانند طرد کنند، لطفا شما بپرسید! بپرسید چرا یک شرکت خصولتی ذینفوذ باید مانع توسعه تجدیدپذیرها و واردات واحدهای نیروگاهی پیشرفته شود؟ آقای رئیسجمهور، لابد مستحضرید که وزارت نیرو یک برنامه به مجلس داده و مجلس هم خوانده یا نخوانده به آن رأی اعتماد داده است، اما تعجب میکنم که چرا انبوهی از تناقضها را در برنامه آقای وزیر ندیده است.
بپردازیم به ناترازیهای برنامه رأی اعتماد آقای وزیر:
۱. رشد بار را بر توان در نظر میگیرند و نه انرژی! یک علت ناترازی فعلی برق چنین اشتباه فاحشی است. همچنان برنامه وزیر محترم برمبنای رشد بار توانی است و نه انرژی و این به گسل ناترازیها دامن میزند. یک مثال میزنم؛ رشد انرژی متوسط سالانه حدود هفت درصد است، ولی رشد توان در بازههایی به 12 درصد رسیده است.
۲. پس رشد بار همزمان را حداقل هفت درصد در اوج بار باید در نظر گرفت و در انتهای برنامه، ظرفیت عملیاتی مورد نیاز، 103 هزار مگاوات است، نه 87 هزار مگاوات که به نادرستی بیان کردهاند.
۳. مؤثرتر از لوازم اندازهگیری مانیتورینگ، لوازم اندازهگیری هوشمند کنترل ضریب بار است با هدف رسیدن به ۰.۹!
در این برنامه هیچ اشارهای به ارائه روش برای کنترل ضریب بار نشده است؛ درحالیکه در دنیا معیار جدی توسعه هوشمند است.
۴. راهکار کاهش تلفات شبکه انتقال و توزیع به زیر ۱۰ درصد با کیلومترمدار توسعه خط و مگاولت آمپر توسعه پست بههیچوجه همخوانی ندارد.
آقای وزیر لابد میدانند که کیلومترمدار شبکه انتقال ما بر حسب چگالی توان بر واحد توان در مترمربع حتی چند برابر کشورهای پیشرفته است و نگفتهاند علتش چیست و روش رفع آن کدام است؟ احداث شبکه بدون اصلاح روش توسعه چه معنایی دارد؟
۵. تمرکز بر انتقال حامل سوخت برای نیروگاه باید به سمت توسعه خطوط انتقال برق جنوب به شمال برود.
در روزهای اخیر، وزارت نیرو یکسویه وزارت نفت را متهم به نرساندن سوخت کرده، اما هیچ نگفته است که حتی اگر سوخت بود، که البته وجود داشت، چطور معادل 20 میلیون کیلووات ساعت و شش میلیون لیتر سوخت گازوئیل را هدر داده و برق تولیدشده را در حبس شبکه جنوب به شمال تلف کرده است؟ چه برنامهای برای آن دارد؟
۶. بهینهسازی سمت مصرف جز با واقعیسازی تعرفه و با رویکرد اعطای یارانه به مصارف زیر الگو میسر نیست.
۷. در بند هفتم سیاستهای کلی نظام، کاهش مصرف تا ۶۷ درصد باید مبتنیبر نوع مصرف باشد و البته اعمال بر مصرف همزمان توان و نه کل انرژی سالانه که در برنامه ایشان آورده شده است.
۸. گسترش ظرفیت تولید پراکنده بدون ارائه راهکار تأمین گاز بیمعناست و فقط بار تعهدی سنگینی بر دوش وزارت نیرو است.
۹. اشاره به قانون مانعزدایی بدون رفع مانع از ماده ۱۲ تهاتر سوخت محلی از اعراب ندارد. عدم همراهی وزارت نفت با نیرو در سالهای اخیر مشکلاتی عدیده ایجاد کرده است.
۱۰. تضادهای فروش برق در بورس انرژی، عدم تکلیف به صنایع و رفع تناقضهای فروش گواهی ظرفیت.
۱۱. به بند ۱۳ سیاستهای اقتصاد مقاومتی اشاره شده و با هدف پیشگیری از خامفروشی، صادرات برق را بهدرستی تجویز میکند، اما قیمت فرصت 30سنتی گاز را در نظر نمیگیرد که با لحاظ این نکته درخور توجه، قیمت تمامشده کیلووات ساعت برق ۸.۵ سنت است.
آقای رئیسجمهور، در دنیا 23 درصد تولید برق با گاز است و این یعنی حدود هفت هزار تراوات ساعت و مهم آن است که با هزارو 80 میلیارد مترمکعب این انرژی را تولید میکنند؛ یعنی ضریب هفت. درحالیکه در کشور ما با 79 میلیارد مترمکعب گاز فقط 300 تراوات ساعت برق تولید میکنند و این یعنی ضریب حدود 3.5. البته مبنای مقایسه، متوسط کشورهای دنیاست و نه صرفا کشورهای توسعهیافته و این بیشتر ما را نگران میکند. اولین بار که بنده این آمار را مقایسه و تحلیل کردم، تنم لرزید، اما وزیر محترمتان عین خیالشان هم نیست.
۱۲. به بند ۱۵ سیاستهای اقتصاد مقاومتی اشاره شده و در موضوع فروش فراورده نفتی و پتروشیمی، هیچ تجویز حمایتیای برای تأمین ظرفیتسازی انرژی برق مورد نیاز انجام نداده است.
۱۳. سیاستگذاری احداث نیروگاه تجدیدپذیر فاقد پیشبینی محل پرداخت تعهدی وزارت نیرو در قراردادهای خرید تضمینی است. همچنین در برنامه ایشان، مطلقا اشارهای به امنیت انرژی در این حوزه نشده و برای یک مثال کشور آلمان با 70 گیگاوات در یک روز فقط هفت گیگاوات تولید
داشته است.
۱۴. در تشریح وضعیت موجود صنعت برق ظرفیت منصوبه 93هزارو 338 مگاوات است و حداکثر تولید عملی همزمان 64 هزار مگاوات است و نیاز مصرف همزمان شبکه 80 هزار مگاوات و متأسفانه اشتباه ترسیم کردهاند.
در ادامه تشریح وضعیت موجود، بیش از ۱۰ درصد انرژی کل سال در خرداد و ۲۳ درصد بیشتر از ماه قبل خود بوده است و حدود ۱۶ درصد انرژی کل سال در تیر و ۱۹ درصد انرژی کل سال در مرداد سال جاری بوده است که جای بسی تأمل دارد.
۱۵. انرژی تأمیننشده در خرداد ۱۴۰۳ نزدیک به ۱۳ میلیون کیلووات ساعت و در تیرماه این عدد بیش از ۱۵ میلیون کیلووات ساعت است و این در خوشبینانهترین حالت، با فرض ضریب بار یک، بیش از 19 هزارو 500 مگاوات ناترازی در تیرماه است.
۱۶. عطف به بندهای ۱۴ و ۱۵، ناترازی برق فراتر از 21هزارو 200 مگاوات است و هر عددی کمتر از این خلاف واقع است و این دلیل مضاعفی است بر این مسئله که در دولت سیزدهم کمتر از چهارهزارو 300 مگاوات نیروگاه ساخته شده و نه 10 هزار مگاوات و البته مستندات محکمتری
نیز وجود دارد.
۱۷. در ادامه تشریح وضعیت موجود، متأسفانه سهم انرژی نیروگاههای حرارتی در اوج بار امسال حدود ۹۲ درصد بوده است و از سوءمدیریت نیروگاههای آبی از ۹۲ درصد اردیبهشت به ۸.۵ درصد خرداد رسیدهایم که حاکی از مدیریت بسیار غلط و آسیب به صنایع در خرداد بوده است.
۱۸. در ادامه تشریح وضع موجود، تعمیرات و pm بهنگام شبکه هیچ انطباقی بر شاخصهای علمی مدیریت عمر ندارد و نرخ خروج اضطراری در سال جاری نسبت به سال قبل بیش از چهار درصد بیشتر (بدتر) شده است.
۱۹. در ادامه تشریح وضعیت موجود، وضعیت خطرناک نوع مصرف سوخت نیروگاهی عامل خسارت به اقتصاد کشور و افزایش آلودگی زیستی شده است؛ ۷۷ میلیارد مترمکعب گاز (البته دیسپاچینگ شرکت ملی گاز ۷۹ را صحیح میداند)، ۱۰ میلیارد لیتر گازوئیل و 6.5 میلیارد لیتر مازوت.
۲۰. در ادامه تشریح وضعیت موجود، ضریب آمادگی متوسط نیروگاهی در سال ۱۴۰۲، کمتر از ۸۵ درصد بوده و این عدد در اوج بار سال ۱۴۰۳ به ۸۰ درصد رسیده است و این مدیریت ناصحیح تعمیرات بهنگام را میرساند.
۲۱. در ادامه تشریح وضعیت موجود، رفع نارترازی برق در زمستان، با وجود احداث نیروگاه، با ظرفیت تبادل جنوب به شمال کشور ناممکن است. درحالحاضر خوزستان سههزارو 50 مگاوات، فارس 837 مگاوات، کرمان940 مگاوات و هرمزگان 217 مگاوات ظرفیت شبکه انتقال دارند و مجموع عملی 4200MW است.
۲۲. برای رسیدن به هدف برنامه هفتم توسعه، ظرفیت تبادل گفتهشده در بند ۲۱، باید به بیش از 23 هزار برسد و این با اهداف دیگر برنامه و برنامه وزیر محترم در تضاد است.
۲۳. در ادامه تشریح وضعیت موجود، در یک دهه گذشته تراز تبادلی صادرات و واردات از 10 تراوات ساعت به دو تراوات ساعت رسیده و این برای دیپلماسی انرژی فاجعه است.
۲۴. درصد نیروگاههای حرارتی از سبد کل بیش از ۹۱ درصد است و دقت نشده که سهم توانی با انرژی متفاوت است که این نقشه راه متفاوتی برای مدیریت سوخت میطلبد.
۲۵. در برنامه وزارت نیرو، منطبق با اهداف برنامه هفتم توسعه، سهم نیروگاههای آبی و اتمی صحیح نیست.
۲۶. به تحریمها از یک سو و از سوی دیگر به گشایشهای بینالمللی توجه کافی نشده است.
۲۷. سطح ولتاژ ۴۰۰ کیلوولت، کفایت رفع ناترازی برق و ظرفیت مستحدثه برنامه هفتم را ندارد، بلکه چارهای جز هجرت به سطح ۷۶۵ کیلوولت نیست.
۲۸. نظر به رشد بهای ملک و زمین، معارضین حقوقی شبکه انتقال در محدوده حریم بسیار قابل توجه بوده و اجرای پروژهها را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده که نیاز به حمایت قانونی، مالی و تخصصی در این بخش نادیده گرفته شده است.
۲۹. در برنامه وزیر محترم نیرو، میزان مصرف سالانه برق کشور ۳۳۳ میلیارد کیلووات ساعت است؛ حال آنکه فراتر از ۳۹۰ میلیارد کیلووات ساعت است.
۳۰. روند اشارهشده در نمودار صادرات و واردات برق کشور صحیح نیست و منجر به تصمیمگیری غلط میشود.
۳۱. در جدول اهداف کمی نیاز همزمان مصرف در انتهای دولت چهاردهم 85 هزار مگاوات است؛ این درحالی است که مصرف اوج بار سال جاری به این عدد نزدیک شد. پیشبینی سال ۱۴۰۷، حداقل 103 هزار مگاوات نیاز مصرف همزمان است و در شرایط گشایش بینالمللی این عدد به 120 هزار مگاوات خواهد رسید.
۳۲. با توجه به بند ۳۲، حداقل مورد نیاز ظرفیت منصوبه 124 هزار است و این به معنای نیاز 25 میلیارد دلاری اعتبار و نقدینگی فقط در بخش نیروگاهی است و شوربختانه منابع آن دیده نشده است.
۳۳. برنامه وزارت نیرو ذیل برنامه هفتم، ظرفیت منصوبه فعلی تجدیدپذیر را هزارو 972 مگاوات سال ۱۴۰۲ اعلام کرده؛ حال آنکه حدود هزارو 80 مگاوات در سال ۱۴۰۳ است.
۳۴. هدف کمی ظرفیت تجدیدپذیر در برنامه، 21 هزار مگاوات شده و این عدد در ظرفیت منصوبه کل لحاظ نشده است و منابع ندارد.
منبع: sharghdaily-957179