فرادید| در مارس ۱۹۷۴، در میانه یک خشکسالی طولانی، گروهی از کشاورزان برای جستجوی آب به مزرعهای نزدیک کوه لیشان در شمال شرقی استان شانشی چین رفتند. اما متأسفانه فقط تعداد انگشتشماری خرده سفال و نوک تیر برنزی پیدا کردند، نه چیزی که تشنگی و گرسنگیشان را برطرف کند.
به گزارش فرادید، اگر بخاطر ژائو کانگمین نبود، این کشاورزان یافتههایشان را دوباره دفن میکردند، اما کانگمین اهمیت چیزهایی که پیدا کرده بودند شد. او که خودش هم در گذشته کشاورز بود و حالا موزهداری در استان شانشی شده بود، میدانست آن خرده سفالها و تیرها بسیار مهم هستند چون نزدیک محل دفن احتمالی اما هنوز کشفنشدهی «چین شی هوانگ»، بنیانگذار افسانهای سلسله چین پیدا شده بودند. چین شی هوانگ متحدکننده بزرگ و نخستین امپراتور چین بود.
تحت نظارت ژائو، کشاورزان به مزرعه بازگشتند و پس از کمی حفاری، دو مجسمه سفالی جنگجویان این سلسله را که هر یک کمی بیش از پنج فوت ارتفاع داشتند، کشف کردند. در طول پنج دهۀ بعد، باستانشناسان چینی حدود ۲۰۰۰ جنگجو را همراه با ۱۳۰ ارابه و ۵۲۰ اسب کشف کردند و تخمین زدند ۶۰۰۰ جنگجوی دیگر نیز هنوز در انتظار کاوش هستند.
مجسمهها هر کدام به دقت در جای خود گذاشته شدهاند و در یک آرایش نظامی باشکوه انگار از دل زمین بیرون آمدهاند. آنها با توجه به اندازه و وزنی که دارند (از ۲۷۲ تا ۶۰۰ پوند) به درستی هشتمین عجایب جهان نامیده شدهاند.
گمان میرود ارتش سفالی چین شی هوانگ بین سالهای ۲۴۷ تا ۲۰۸ پیش از میلاد، یعنی بیش از ۲۲۰۰ سال گذشته برپا شده باشد. منشأ آن تا حد زیادی در هالهای از ابهام پنهان شده، اما در یک منبع اصلی (یک متن تاریخی معاصر معروف به شی چی) گفته شده که امپراتور زمانی که فقط ۱۳ سال داشته دستور ساخت آن را داده، یعنی او از پیش به میراث خود پس از مرگ فکر کرده است.
روند ساخت این ارتش با دیوار بزرگ چین رقابت میکند. کارشناسان معتقدند که این کار به بیش از ۷۰۰ هزار کارگر نیاز داشته، از کارگران عادی که وظیفه جابجایی بلوکهای سفالی را داشتند تا صنعتگران ماهر که برای هر جنگجو سلاحها، زرهها و ویژگیهای چهرهی منحصربهفردی ساختند.
هر مجسمه از پا به بالا، با قسمتهای مختلف بدن از جنس خاک رس ساخته شده است. اما سرها جداگانه ساخته شده بودند. پیش از اینکه مجسمهها وارد کوره شوند، جزئیات بیشتری روی آنها کار شده، از مو گرفته تا لباس.
به علاوه این جنگجویان سفالی در اصل با رنگهای روشن رنگآمیزی شده بودند. نقاشی از لحظهای آغاز میشده که مجسمهها از کوره بیرون آورده میشدند. روی آنها با نوعی لاک پوشانده میشد و با رنگهایی تزئین میشدند که نمایانگر درجه نظامی آنها بود. اگرچه بیشتر رنگها به مرور زمان محو شدند، اما بقایای کمرنگی از آنها روی حداقل دو جنگجو باقی مانده است.
باستانشناسان و مورخان باور دارند که هدف از ساخت این مجسمهها این بوده که مقبره چین شی هوانگ را تزیین و از آن در برابر دشمنان بسیارش در زندگی پس از مرگ دفاع کنند. اتاقک تدفین خود امپراتور به دستور دولت چین، با وجود ثروتهای تاریخی بیشماری که شاید داخل آن وجود داشته باشد، همچنان مهرومومشده است. این دستور برای این است که مبادا در جریان حفاری آسیبی جبران ناپذیر به مقبره وارد شود.
در حال حاضر، تنها توصیف فضای داخلی اتاقک تدفین مربوط به یک سند تاریخی باستانی میشود، متنی که سیما چیان (Sima Qian) وقایعنگار سلسلهی هان نوشته و در آن، کاخها و برجهای دیدنی برای صد مقام را توصیف کرده که مملو از هنر و مصنوعات هستند، سقفها با صور فلکی پوشیده شدهاند و شبیه آسمان شب هستند و ماکتهایی از بزرگترین رودخانههای چین، یانگتسه و رودخانه زرد زیر آنها جریان دارد.
شاید جالبترین داستان درباره ارتش سفالین مربوط به ساخت خود موزه باشد. وقتی ژائو کانگمین متوجه شد در حال حفاری چه چیزی است، شک داشت به ایالت اطلاع بدهد یا خیر. چین به تازگی از انقلاب فرهنگی بیرون آمده بود، دورهای که در آن، هر کسی که برچسب ضدانقلابی به او زده شده بود، به شدت قربانی آزار و اذیت میشد و بسیاری از آثار باستانی چینی تخریب میشدند تا راه برای آیندهای جدید و کمونیستی باز شود.
اما خوشبختانه دولت چین برعکس عمل کرد و تلاشهای حفاری را به عهده گرفت و یکی از چشمگیرترین موزههای باستانشناسی کره زمین را تأسیس کرد. در نتیجه، یک بار دیگر، ارتش سفالی پیروز ظاهر شد.
مترجم: زهرا ذوالقدر
منبع: faradeed-221967