جستجو
رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > ( تصاویر) بهترین فیلم‌های مارگو رابی

( تصاویر) بهترین فیلم‌های مارگو رابی

مارگو الیس رابی متولد دوم جولای ۱۹۹۰ است. رابی فرزند سوم خانواده‌ای شش نفره بود. او در کوئینزلند استرالیا به دنیا آمد.

آیا یک بازیگر، تنها با زیبایی خدادادی می‌تواند به یک سوپراستار تبدیل شود؟ متاسفانه پاسخ این سوال گاهی مثبت است و می‌توان نمونه‌های زیادی را پیدا کرد که صرفا به دنبال زیبایی چهره و یا اندام خود تبدیل به سوپراستارهای سینمایی شده‌اند. البته آن چه بی‌شک باید از آن مطمئن بود، این است که چنین سوپراستارهای تقلبی‌ای خیلی زود محو و به دست فراموشی سپرده می‌شوند. اگرچه نمونه‌های زیادی هستند از افرادی که بدون هنر بازیگری و فقط به دنبال چهره‌ی زیبا و پر طرفدارشان تبدیل به سوپراستار شده‌اند، اما همواره بازیگرانی هم هستند که می‌توان آن‌ها را همه‌چیز تمام دانست؛ کسانی که هم زیبا هستند و هم هنرمند، کافی است نگاهی بیاندازید به بهترین فیلم‌های مارگو رابی.

آلن دلون فقید را به خاطر دارید؟ جیمز دین را چطور؟ یا مونتگامری کلیف؟ آیا می‌توان گفت نیکول کیدمن و شارلیز ترون بازیگران خوبی نیستند و صرفا به دنبال زیبایی خود مورد توجه قرار گرفته‌اند؟ نسل جدید بازیگران هالیوودی به معنای بازیگرانی که فعالیت‌های جدی سینمایی خود را از دهه‌ی دوم قرن بیست و یک میلادی آغاز کردند از هر دو دسته‌ی بالا نمونه‌های زیادی را در خودش جای داده است. یکی از بازیگرانی که هم زیبایی ظاهری خیره‌کننده‌ای دارد و هم توانایی‌هایش به عنوان یک بازیگر را بارها و بارها به اثبات رسانده، مارگو رابی است.

مارگو الیس رابی متولد دوم جولای ۱۹۹۰ است. رابی فرزند سوم خانواده‌ای شش نفره بود. او در کوئینزلند استرالیا به دنیا آمد. مادر او روانشناس بود و پدرش پرورش‌دهنده‌ی نیشکر. وقتی که رابی تنها پنج سال داشت والدینش از یک‌دیگر جدا شدند. رابی، دو خواهر و یک برادرش توسط مادر خود بزرگ شدند و ارتباط بسیار اندکی با پدر خود داشتند. خانواده‌ی رابی بیشتر دوران زندگی خود را پس از طلاق والدین در مزرعه‌ای متعلق به پدربزرگ رابی در گلد کوست هینترلند گذراندند.

رابی طبق گفته‌های خودش کودکی بود پرانرژی که در خانه همیشه در حال برگزار کردن نمایش بود. مادر رابی او را زمانی که تنها هشت سال داشت در یک مدرسه‌ی سیرک ثبت نام کرد و رابی توانست در همان سال اول گواهی بندبازی را دریافت کند. او در دبیرستان هنرهای نمایشی خواند و طی سال‌های نوجوانی شغل‌های زیادی را امتحان کرد؛ پیش‌خدمت رستوران، کارگر مترو و نظافتچی منازل. رابی بعد از فارغ‌التحصیلی در حالی که رزومه‌ای نه چندان خوب متشکل از نقش‌آفرینی کردن در چند پیام بازرگانی و بازی در چند فیلم کوتاه مستقل داشت، به ملبورن رفت تا رویای خود در زمینه‌ی بازیگر شدن را دنبال کند.

نخستین نقش‌آفرینی جدی رابی که باعث شد مورد توجه قرار بگیرد، نقش‌آفرینی او در سریال «همسایه‌ها» (Neighbours) بود. این بازیگر استرالیایی در این سریال نقش دانا فریدمن را ایفا کرد. هنگامی که رابی سال ۲۰۰۸ به تیم بازیگران این سریال پیوست، قرار بود دانا فریدمن یک شخصیت مهمان باشد، اما رابی بعد از نخستین نقش آفرینی‌اش به عنوان دانا توانست آن را تبدیل به یکی از شخصیت‌های همیشگی سریال کند. بعد از سه سال بازی در نقش دانا، او توانست دو مرتبه نامزد دریافت جایزه‌ی لوگی شود.

پس از تمام شدن سریال «همسایه‌ها» رابی تصمیم گرفت به سرزمین رویاهای سینمادوستان برود؛ هالیوود. کمی بعد از رسیدن رابی به آمریکا، او توانست نقش لارا کامرون در سریال «پن ام» (Pan Am) را به دست بیاورد؛ سریالی که توانست بسیار قدرتمند آغاز کند، اما بعد از یک فصل و به دنبال کاهش شدید امتیازات، ساختن آن برای همیشه لغو شد. رابی پس از شکست سریال «پن ام» به سراغ سینما رفت و در فیلم «از موقعش گذشته» (About Time) از ریچارد کرتیس با ریچل مک‌آدامز و دامنل گلیسون هم‌بازی شد. او با یادگیری لهجه‌ی بریتانیایی توانست تاثیرگذاری شخصیت خود بر مخاطبان را چندین برابر کند.

اما مارگو رابی چطور ستاره شد؟ سال ۲۰۱۳ را احتمالا باید مهم‌ترین سال برای مارگو رابی از نظر حرفه‌ای دانست. او در این سال بعد از بازی در «از موقعش گذشته» که یکی از بهترین فیلم‌های مارگو رابی است بهترین فرصت زندگی خود را برای ستاره شدن پیدا کرد. حدس می‌زنید چه شده باشد؟ رابی فرصت را دید و بلافاصله از آن بهره برد. بعد از همکاری با کرتیس، او توانست خودش را وارد فیلم جدید اسکورسیزی، «گرگ وال استریت» (The Wolf of Wall Street) کند. داستان ورود او و چگونگی گرفتن نقش نایومی لاپاگلیا را حتما شنیده‌اید و اگر نشنیده‌اید تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.

پس از درخشش رابی در بیست و سومین فیلم مارتین اسکورسیزی در مقام کارگردان، زمان آن رسیده بود که این بازیگر استرالیایی به رویاهای خود دست پیدا کند و هالیوود را تحت سلطه‌ی خودش در آورد. رابی بعد از «گرگ وال استریت» یک سال به خودش استراحت داد و سپس از سال ۲۰۱۵ ماراتونی را آغاز کرد که تا سال ۲۰۲۳ ادامه داشت. رابی طی ۹ سال در ۲۴ فیلم به عنوان بازیگر یا صداپیشه حضور پیدا کرد و ۸ فیلم تهیه کرد. آخرین فیلمی که رابی در آن ایفای نقش کرده و قرار است سال ۲۰۲۵ اکران شود، فیلم «یک ماجراجویی بزرگ جسورانه‌ی زیبا» (A Big Bold Beautiful Journey) به کارگردانی کوگونادا است که رابی در آن با کالین فارل هم‌بازی شده.

مارگو رابی تا به امروز ۳ مرتبه نامزد دریافت اسکار شده است، اما هنوز نتوانسته این جایزه را به دست آورد. ۷ نامزدی بفتا و ۴ نامزدی در جشنواره‌ی جوایز گلدن گلوب از دیگر افتخارات رابی هستند. انجمن بازیگران آمریکا هم ۸ مرتبه رابی را نامزد دریافت جوایز بازیگری مختلف کرده است، اما تمام این جشنواره‌ها هرگز هیچ‌کدام از جوایز خود را به رابی نداده‌اند. شاید این یکی از آن زمینه‌هایی باشد که رابی مجبور است برای به موفقیت رسیدن در آن بیش‌تر بجنگد و با توجه به آن چه تا به امروز از این بازیگر توانمند دیده‌ایم به نظر نمی‌رسد او پا پس بکشد و عقب بنشیند.

مارگو رابی یکی از آن ستاره‌هایی است که هم در فیلم‌های مستقل نقش‌آفرینی می‌کند و هم در فیلم‌های بلاک‌باستری. او موفق شده است از فیلم‌های بلاک‌باستری سود زیادی به دست آورد و به نظر می‌رسد از این پول در جهت کمک کردن به کارگردان‌های زن بهره می‌برد. او طی سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، سه فیلم تهیه کرده است که کارگردان‌های آن‌ها زن بوده‌اند. رابی یکی از فعالان حقوق بشر، حقوق زنان و برابری در آمریکا است. سال ۲۰۲۴، مجله‌ی فوربس رابی را گران‌ترین بازیگر زن سال ۲۰۲۳ نامید. رابی سال ۲۰۲۳، ۷۸ میلیون دلار درآمد داشت.

۱۵. ز مثل زکریا (Z for Zachariah)

سال تولید: ۲۰۱۵

کارگردان: گلن فیکارا، جان ریکوآ

بازیگران: ویل اسمیت، رودریگو سانتورو، جرالد مک‌رینی، بیلی اسلاتر

امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۶ از ۱۰۰

امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۵۶ از ۱۰۰

امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰

«تمرکز» یک درام جنایی و کمدی است که داستان دو کلاهبردار را روایت می‌کند. این فیلم که با بودجه‌ی ۶۵ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه ۱۵۸.۸ میلیون دلار بفروشد. در «تمرکز» که یکی از بهترین فیلم‌های مارگو رابی است، این بازیگر استرالیایی نقش جس برت را ایفا می کند. جس در یکی از کلاه‌برداری‌های خود با مردی به نام نیکی (ویل اسمیت) آشنا می‌شود که خودش هم کلاه‌بردار است. بعد از این که نیکی دست جس را رو می کند. جس از او می‌خواهد که مربی‌اش شود. رابطه‌ی این دو کلاه‌بردار شکل می‌گیرد و پیش‌تر می‌رود، در نهایت اما از آن جایی که نیکی نمی‌خواهد با همکارش رابطه‌ی عاطفی داشته باشد رابطه‌ی آن‌ها قطع می‌گردد. ماجراهای فیلم اما در همین‌جا به پایان نمی‌رسند. سه سال بعد جس و نیکی دوباره مسیرشان به یک‌دیگر برخورد می‌کند.

رابی در این فیلم موفق می‌شود شانه به شانه‌ی ویل اسمیت که نسبت به او بازیگر بسیار باتجربه‌تری است پیش برود. او حتی برای یک لحظه زیر سایه‌ی کاریزما و جذابیت اسمیت نمی‌رود و حتی اگر یکی از طرفداران رابی باشید می‌توانید قسم بخورید که در لحظاتی از فیلم او موفق می‌شود اسمیت را به حاشیه براند و خودش تبدیل به موضوع اصلی فیلم شود. «تمرکز» ابتدا در تاریخ ۱۱ فوریه‌ی ۲۰۱۵ در شهر لندن اکران شد و سپس در بیست و هفتم همان ماه در ایلات متحده‌ی آمریکا به اکران سراسری در آمد.

«تمرکز» هرگز ادعایی فراتر از سرگرم کردن مخاطبان ندارد و موفق می‌شود به این مهم دست پیدا کند. هیجان فیلم لحظه به لحظه بیش‌تر می شود به خصوص در صحنه‌هایی که قرار است نوعی کلاه‌برداری یا دزدی در آن‌ها رخ دهد. از آن جایی که مخاطب موفق شده است با ویل اسمیت و مارگو رابی ارتباط برقرار کند و رابطه‌ی بین آن‌ها را درک نماید، می‌تواند به درستی در جریان فیلم قرار بگیرد و اتفاقات را یکی پس از دیگری هضم کند.

رابی در «تمرکز» همان دختر پرانرژی «گرگ وال استریت» است با یک تفاوت بزرگ؛ او به هیچ‌کس وابسته نیست و این‌بار خودش همه‌کاره است. اگرچه جس بعد از جدایی از نیکی تنها می‌ماند با قلبی شکسته، اما او به مسیر خودش ادامه می‌دهد و سه سال بعد وقتی دوباره نیکی را می‌بیند، در جایگاهی بهتر از قبل قرار دارد. رابی به واسطه‌ی لبخندهای جذابش و زیبایی خدادای موفق می‌شود نقش جس را به خوبی ایفا کند. وقتی که طعمه‌ها در حال نگاه کردن به چهره‌ی جس و لبخندها و حرف های او هستند، این کلاهبردار زیرک و همکارانش کار خودشان را به سرانجام می‌رسانند و وقتی قربانی به خودش می‌آید دیگر هیچ‌کاری از دستش بر نمی‌آید.

۱۲. رکود بزرگ (The Big Short)

سال تولید: ۲۰۲۲

کارگردان: دیوید او. راسل

بازیگران: کریستین بیل، جان دیوید واشنگتن، کریس راک، آنیا تیلور-جوی

امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۲ از ۱۰۰

امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۴۹ از ۱۰۰

امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰

«آمستردام» مانند سایر فیلم‌های دیوید او. راسل جهانی مخصوص به خودش را دارد. شخصیت‌های این فیلم که یکی از بهترین فیلم‌های مارگو رابی است سرگذشت‌هایی شگفت‌انگیز، ویژگی‌های فیزیکی منحصر به فرد و طرز گفتار و رفتار مخصوص به خودشان را دارند. در «آمستردام» سه دوست، یک وکیل (جان دیوید واشنگتن)، یک پرستار (مارگو رابی) و یک پزشک (کریستین بیل) با یک‌دیگر متحد می‌شوند تا پرده از راز قتل یک ژنرال بازنشسته‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا بردارند، اما چیزی نمی‌گذرد که خودشان تبدیل به مضنونین اصلی پرونده می‌شوند. فیلم‌نامه‌ی این فیلم کمدی دلهره‌آور رازآلود را خود راسل نوشته است و تصویربرداری آن برعهده‌ی امانوئل لوبزکی بوده.

رابی در این فیلم موفق می‌شود به راحتی جان دیوید واشنگتن را به حاشیه براند و شانه به شانه‌ی کریستین بیل پیش برود. برای یک بازیگر اگر می‌خواهد توانایی‌های هنری خود را واقعا به اثبات برساند بسیار حیاتی است که بتواند در کنار بزرگ‌ترین ستاره‌های سینمایی نقش‌آفرینی کند بدون این که زیر سایه‌ی درخشش آن‌ها قرار بگیرد. رابی در «آمستردام» دیگر تبدیل به بازیگری کارکشته و باتجربه شده است. او دیگر آن دختری نیست که در «گرگ وال استریت» نقش‌آفرینی کرده بود. حالا رابی به زیر و خم بازیگری تسلط دارد و همین ویژگی او باعث می‌شود در کنار بیل بدرخشد.

«آمستردام» که با بودجه‌ی ۸۰ میلیون دلاری ساخته شد، در گیشه شکست خورد و تنها ۳۱.۲ میلیون دلار فروخت. پیش از رابی اخبار زیادی منتشر شده بود مبنی بر این که قرار است جنیفر لارنس نقش والری را ایفا کند. نقش جان دیوید واشنگتن هم پیش از این که به او برسد قرار بود برای مایکل بی. جوردن باشد. مراحل فیلم‌برداری این فیلم چندین‌بار به دنبال همه‌گیری بیماری کرونا به تعویق افتاد و تیم سازنده مجبور شدند موقعیت مکانی فیلم‌برداری را هم تغییر دهند. تمام این مشکلات ساخت شاید باعث شده باشند که راسل نتواند تصویر ذهنی خود را آن طور که پیش‌بینی می‌کرد به فیلم بدل کند.

با وجود تمام مشکلات، «آمستردام» فیلمی است که می‌تواند شما را سرگرم کند و اگر کمی سهل‌گیرانه به آن بنگرید شاید بتواند شما را بخنداند.

زوئی سالاندا، مایک مایرز، مایکل شنون، تیلور سوئیفت، رمی مالک و رابرت دنیرو از دیگر ستارگانی هستند که در آخرین فیلم دیوید او. راسل خالق آثاری مانند «دفترچه‌ی امیدبخش» (Silver Linings Playbook) و «حقه‌بازی آمریکایی» (American Hustle) نقش‌آفرینی کرده‌اند. فیلم‌های راسل حتی اگر نتوانند به خوبی داستان تعریف کنند، همیشه می‌توانند با تیم بازیگری درخشان خود مخاطبان را به وجد بیاورند.

۹. جوخه‌ی انتحار (Suicide Squad) و جوخه‌ی انتحار (The Suicide Squad)

سال تولید: ۲۰۲۰

کارگردان: کتی یان

بازیگران: مری الیزابت وینستد، جرنی اسمالت، رزی پرز، کریس مسینا

امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰

امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۰ از ۱۰۰

امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰

«پرندگان شکاری» هشتمین فیلم از دنیای گسترده‌ی دی‌سی است و به عنوان اسپین‌آف و ادامه‌ای برای فیلم «جوخه‌ی انتحار» دیوید آیر محصول ۲۰۱۶ عمل می‌کند. شاید از خود بپرسید که چرا نقش‌آفرینی رابی به عنوان هارلی کوئین در دو فیلم «جوخه‌ی انتحار» را از نقش‌آفرینی او در «پرندگان شکاری» جدا کرده‌ایم. پاسخ واضح است. «پرندگان شکاری» فیلمی است برای رابی. او این فیلم را خودش به همراهی دو تن از همکارانش تهیه کرده است و با توجه به جنبه‌های فمنیستی فیلم به راحتی می‌توان پی برد که خودش از همان مراحل ابتدایی بر نوشتن فیلم‌نامه نظارت داشته. طبق شنیده‌ها خود رابی کسی بوده است که سال ۲۰۱۵ ایده‌ی ساخت فیلم «پرندگان شکاری» را به شرکت برادران وارنر داده.

هارلی کوئینی که رابی در دو فیلم «جوخه‌ی انتحار» آن‌ها را بازآفرینی می‌کند شخصیتی جذاب و مجنون است که می‌تواند دنیا را بدون چشم به هم زدن به مرز نابودی برساند، اما هارلی کوئین «پرندگان شکاری» زنی است متفاوت. هارلی در «پرندگان شکاری» خودخواهی کم‌تری دارد. او که به تازگی از جوکر جدا شده، در خیابان‌های گاتهام سرگردان است و می‌خواهد راهی برای التیام دردهایش پیدا کند. برخلاف آن چه از هارلی تصور می‌شود او در «پرندگان شکاری» شخصیتی است آسیب‌دیده که می‌خواهد زخم‌های روح خود را درمان کند. این ویژگی‌ها باعث شده‌اند رابی آزادی عمل بیشتری داشته باشد و لایه‌های جدیدی به شخصیت هارلی بیافزاید.

«پرندگان شکاری»که با بودجه‌ی ۱۰۰ میلیون دلاری ساخته شد، توانست در گیشه ۲۰۵.۵ میلیون دلار بفروشد. مراحل فیلم‌برداری این فیلم سال ۲۰۱۹ در کالیفرنیا آغاز شد. در آن زمان نام فیلم قرار بود فاکس فور فایو باشد؛ اشاره‌ای به نام برنامه‌ی تلویزیونی غیرواقعی‌ای که میا والاس «پالپ فیکشن» (Pulp Fiction) در قسمت نخست آن نقش‌آفرینی کرده بود. این فیلم نخستین‌بار در تاریخ ۲۵ ژانویه‌ی ۲۰۲۰ در مکزیکو سیتی به اکران درآمد و سپس در هفتم فوریه‌ی همان سال به اکران سراسری رسید.

«پرندگان شکاری» نامزد دریافت شش جایزه از جوایز میان‌فصل حلقه‌ی منتقدان هالیوود شد و توانست دو جایزه‌ی بهترین کارگردان زن را برای کتی یان و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای ایوان مک‌گرگور به ارمغان بیاورد. خود رابی هم نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش اصلی زن شد اما نتوانست این جایزه را به دست آورد. رابی و مک‌گرگور هم‌چنین توانستند در جشنواره‌ی جوایز سوپر به انتخاب منتقدان هم برگزیده شوند. نامزدی در جشنواره‌ی جوایز ساترن، جوایز ستلایت و جوایز به انتخاب مردم هم از دیگر افتخارات رابی برای این فیلم به شمار می‌روند.

۶. روزی روزگاری در هالیوود (Once Upon a Time in Hollywood)

سال تولید: ۲۰۱۳

کارگردان: مارتین اسکورسیزی

بازیگران: لئوناردو دی‌کاپریو، جونا هیل، متیو مک‌کانهی، کایل چندلر

امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰

امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۷۵ از ۱۰۰

امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰

نقش‌آفرینی رابی در «گرگ وال استریت» را باید مهم‌ترین نقش‌آفرینی هنری او در تاریخ سال‌های فعالیت‌اش به عنوان یک بازیگر دانست. به واسطه‌ی همین نقش‌آفرینی است که امروزه رابی توانسته است تا این اندازه شناخته شود. با هدایت مارتین اسکورسیزی که یکی از بهترین کارگردان‌های تاریخ سینما است و البته کمک‌های لئوناردو دی‌کاپریو که نسبت به رابی ۲۲ ساله در هنگام ساخت فیلم بسیار در زمینه‌ی بازیگری باتجربه‌تر بود، رابی توانست درخششی کم‌نظیر از خودش به نمایش بگذارد و راه صد ساله را یک‌شبه طی کند.

رابی در «گرگ وال استریت» را بیش از هرچیز باید یک بازیگر جسور دانست. او کوله‌باری از تجربه همراه ندارد، پیش از این فیلم هرگز با کارگردانی به بزرگی اسکورسیزی همکاری نکرده است و در مقابل بازیگری به بزرگی دی‌کاپریو قرار نگرفته. با این حال او جسورانه هر آنچه باید انجام دهد را بدون ترس انجام می‌دهد و موفق می‌شود در کنار بزرگان، نام خودش را بر سر زبان‌ها بیاندازد. داستان چگونگی پیوستن رابی به «گرگ وال استریت» هم به همین جسارت او باز می‌گردد. طبق گفته‌ی اسکورسیزی در جلسه‌ای که رابی آمده بود تا برای نقش نایومی آزمون دهد، در مقابل دی‌کاپریو قرار گرفت و هنگام تمرین در حالی که اولین بار بود که لئوناردو را می‌دید، سیلی آبداری حواله‌ی گوش او کرد.

این جسارت رابی و فرو رفتنش در نقش هم اسکورسیزی و هم دی‌کاپریو را تحت تاثیر قرار داده و آن‌ها تصمیم گرفته‌اند رابی را برای ایفای نقش اصلی زن فیلم برگزینند. «گرگ وال استریت» که یکی از بهترین فیلم‌های مارگو رابی است، با بودجه‌ی ۱۰۰ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه نزدیک به ۴۱۰ میلیون دلار بفروشد. این فیلم داستان زندگی جوردن بلفورت را روایت می‌کند؛ یک کارگزار بازار سهام در شهر نیویورک که به تدریج تبدیل به کلاهبرداری بزرگ می‌شود و در نهایت سقوطی دردناک را تجربه می‌کند.

«گرگ وال استریت» در پنج رشته نامزد دریافت جوایز اسکار شد، اما در نهایت دست‌خالی مراسم را ترک کرد. این فیلم که یکی از بهترین فیلم‌های مارگو رابی است از سوی موسسه‌ی فیلم آمریکا به عنوان بهترین فیلم سال انتخاب شد. مارگو رابی به دنبال درخشش در این فیلم توانست جایزه‌ی بهترین بازیگر زن تازه‌وارد را از جشنواره‌ی جوایز امپایر دریافت کند. سال ۲۰۱۶ بی‌بی‌سی در لیستی که تحت عنوان ۱۰۰ فیلم برتر قرن بیست‌ویکم منتشر کرد، «گرگ وال استریت» را در جایگاه هفتاد و هشتم قرار داد.

۲. من تونیا هستم (I, Tonya)

سال تولید: ۲۰۲۲

کارگردان: دیمین شزل

بازیگران: برد پیت، دیگو کالوا، جین اسمارت، جوان آدپو

امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۷ از ۱۰۰

امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۱ از ۱۰۰

امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰

مارگو رابی در نقش نلی لروی، مارگو رابی است در هنرمندانه‌ترین شکل ممکن. وقتی که به تماشای فیلم «بابیلون» می‌نشینید و رابی را نگاه می‌کنید که دیوانه‌وار بالا و پایین می‌پرد به یاد همان رابی همیشگی می‌افتید که سرشار است از انرژی، اما وقتی که فیلم پیش‌تر می‌رود و شزل شما را با جنبه‌های دیگر زندگی نلی آشنا می‌کند، کم‌کم توانایی‌های درخشان رابی به عنوان یک بازیگر خودشان را به نمایش می‌گذارند. رابی در «بابیلون» شخصیتی چندلایه خلق می‌کند که از ابتدا تا انتها ناشناخته برای مخاطب و شخصیت اصلی فیلم یعنی منی باقی می‌ماند.

«بابیلون» آخرین فیلمی است که شزل ساخته. این فیلم که یکی از بهترین فیلم‌های مارگو رابی است، در گیشه با شکست مواجه شد و با توجه به بودجه‌ی ۸۰ میلیون دلاری، تنها نزدیک به ۶۵ میلیون دلار فروخت. منتقدان هم نسبت به آخرین فیلم شزل در مقایسه با آثار پیشین او سخت‌گیرتر بودند و آن را فیلمی شلخته و بی‌چهارچوب خواندند. با وجود این منتقدانی هم بودند که به نظرشان «بابیلون» فیلمی درخشان بود؛ نامه‌ای عاشقانه به سینما از سوی کارگردانی که همیشه تمام رویاها و کابوس‌های خود را در همین چهارچوب هنری متصور شده است.

رابی برای بازی در نقش نلی توانست یک‌بار دیگر نامزد دریافت جایزه‌ی گلدن گلوب شود. داستان این فیلم طی سال ۱۹۲۶ در لس‌آنجلس می‌گذرد. جایی که سینما در آن هنری نوپا است و به تدریج نخستین قدم‌های خود را برمی‌دارد. نلی در «بابیلون» یک ستاره‌ی خودخواه و بی‌پروا است که می‌خواهد به هر قیمتی که شده در سینما موفق شود. شاید بتوان وجه اشتراک‌های فراوانی بین رابی و نلی پیدا کرد و شاید به همین دلیل است که او توانسته به این خوبی از عهده‌ی ایفای نقش این شخصیت بربیاید. هر چه که هست بی‌شک خلق کردن شخصیت نلی شاهکار رابی در زمینه‌ی بازیگری است.

منبع: خبرآنلاین 

منبع: faradeed-216834

برچسب ها
نسخه اصل مطلب