تلاش برای دیده شدن
عاشق این است که مرکز ثقل توجه جامعه و سر تیتر خبرها باشد. هر از چندگاهی نیز با استفاده از شرایط و موقعیت بدون اینکه جایگاه خود را در نظر بگیرد به اظهار نظر میپردازد. صحبت از محمود احمدینژاد است مرد همیشه مدعی و رئیس دولتهای نهم و دهم. کسی که تا دیروز با قرار گرفتن در ساختار نظام از مهرورزی، عدالت و بازگشت به گفتمان انقلاب سخن میگفت، اما امروز با حمله به ارکان، ساختار و قوای نظام در موضع اپوزیسیون داخلی قرار گرفته است. سال گذشته بود که وی طی نامهای به مقامات عالی کشور خواستار برکناری روسای قوا و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری شد که این نامه با واکنش بسیاری از سیاسیون مواجه شد. البته اکنون از مسائلی سخن به میان میآورد که چندان نسبتی با او و عملکردی که از خود نشان داد، ندارد. مباحثی مثل آزادی زندانیان سیاسی یا حقوق شهروندی و امثال این موارد. گرچه هرکس با کوچکترین اطلاعاتی میتواند بفهمد که احمدینژاد با مطرح کردن این مواضع اخیر در پی چیست. او تا دیروز اساسا سخنی از آزادی بیان به میان نمیآورد، اما حال که یاران و همقطاران او در بند و گرفتار هستند، به مردمدوستی روی آورده است. گرچه وی میخواهد به نحوی نشان دهد که همچنان جایگاه مردمی دارد و مردم خواهان بازگشت او به عرصه سیاسی هستند، اما کارنامه وی به قدری مخدوش است که نه تنها هیچ کس بازگشتی برای وی متصور نیست بلکه اغلب حامیان دیروز در سکوت فرو رفتهاند و به روی خود نمیآوردند که روزی از او حمایتهای بیدریغ کردهاند. میتوان گفت همه حامیان گذشته احمدینژاد متعجب از رفتار امروز او هستند.
از تهمت تا تخریب
پنجشنبه گذشته ویدئویی از اظهارات احمدینژاد در فضای مجازی منتشر و در آن خواستار کنارهگیری حسن روحانی از مقام ریاست جمهوری شد. در این ویدئو احمدینژاد میگوید: دولت فعلی یعنی دولت یازدهم و دوازدهم بر یک سلسله مبانی نادرست و طراحی شده شکل گرفته است. وی در این پیام ویدئویی رئیسجمهور را به دروغگویی متهم میکند و میافزاید: «شخص آقای روحانی میگفت انبارها خالی است، خزانه هم خالی است، دولت هم بدهکار است. خب؛ اکنون 5 سال گذشته است، اقتصاد که در آستانه متلاشی شدن است، اعتماد عمومی به کل سیستم به صفر نزدیک شده است، همین طور خلاف واقع تحویل ملت داده میشود. هر سه این حرفها از اساس خلاف واقع بود. یک رکود 5 ساله را تا امروز بر کشور تحمیل کردند. امتیازات داده شده و چیزی نصیب ملت نشده و 5 سال هم عقب افتادیم». از طرف دیگر رئیس دولتهای نهم و دهم با نادیده گرفتن اظهارات و عملکرد خود در تخریب قوا عنوان میکند: «من سکوت کردم، اولا به احترام رأی مردم، ثانیا گفتیم بالاخره کشور مهمتر از ماست. امروز من به صراحت میگویم که ملت کلا ناراضی است». وی در بخش دیگری از ادعاهای خود خطاب به رئیسجمهور میگوید: «آقای روحانی مردم شما را قبول ندارند، با چه زبانی این را بگویند؟ ادامه حضور شما هم به ضرر ملت است و هم به ضرر خود شما. آقای روحانی شما تمام حامیانتان، دو جناح سیاسی کشور و دو رئیس قوه دیگر، همه در این وضعیت شریک هستند. باید رضایت ملت را جلب کنید. شاید بهترین راهش این باشد که دیگر ادامه ندهی».
چه کسی دلسوز نظام است؟
نگاهی به عملکرد احمدینژاد در دولتهای نهم و دهم حداقل به لحاظ اقتصادی این گزاره را به اذهان متبادر میکند که وی اساسا در جایگاهی نیست که بخواهد نسبت به استعفای رئیسجمهور یا سران سایر قوای کشور نظر دهد. مسائلی مثل دکلهای نفتی، اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی، ماجرای بابک زنجانی، تورم 44 درصدی و... نشان میدهد که اگر هم انتقادی هست، شخص منتقد به این وضع نمیتواند احمدینژاد باشد. نگاهی به اظهارات و عملکرد شخصیتها و سیاسیون در چند وقت اخیر نشان میدهد که هرکس به چه اندازه به فکر کشور، نظام و منافع ملی بوده است. در شرایطی که همگان به لزوم همگرایی و وحدت برای برون رفت از شرایط فعلی تاکید میکنند، اینکه کسی بخواهد به تخریب ارکان نظام بپردازد و سخنان تفرفهافکنانه بگوید، مشخص است که چه نیات و اهدافی در سر میپروراند. رئیس دولت اصلاحات نیز از دولت انتقاد کرد، اما هیچگاه خواهان استعفا نشد بلکه نجیبانه از مردم بهخاطر عملکرد دولت عذرخواهی و راهکارهای 15گانهای برای خروج از وضع فعلی ارائه کرد. اینجاست که فرق تلاش برای منافع ملی و آسایش ملت و تلاش برای منافع شخصی و اطرافیان آشکار میشود؛ مانند تفاوت بین صداقت و پررویی.
آرامش کشور
یک نماینده تهران درباره ۱۵راهکار ارائه شده برای برونرفت از وضعیت فعلی کشور که از سوی رئیس دولت اصلاحات مطرح شده، اظهار کرد: بیان کردن چنین مسالهای در واقع اهتمام ورزیدن به وضعیت کشور است؛ فارغ از هر جناح و دستهای. افرادی هستند که در جامعه شاخصاند و مردم انتظار دارند که آنها حرفهایشان را بیان کنند. قاسم میرزایی نیکو گفت: دو رئیسجمهور امروز در کشور فعالیت میکنند؛ آقایاحمدینژاد و رئیس دولت اصلاحات که حرفهایی را بر زبان میآورند. مشاهده میکنیم که آقای احمدینژاد دائما در پی راهاندازی تظاهرات است و مدام بیان میکنند که فلان شخص باید گرفته و فلان مساله باید افشا شود و حتی ایشان صحبت از قوه قضائیه میکند. وی تاکید کرد: اینگونه رفتارها جز هنجارشکنی چیز دیگری ندارد اما در مقابل، رئیس دولت اصلاحات قرار دارد که ۱۵ مورد را برای خارج شدن کشور از وضعیت فعلی مطرح میکند.