درباره ما نسخه آزمایشی | سه شنبه، 25 آذر 1404

کد: 3471 | 15 مرداد 1397 ساعت 16:06

آدم اینجا تنهاست

فناوری جدید نهفته در تلفن‌های همراه، تبلت‌ها و ساعت‌های هوشمند حالا دیگر جایی نمانده که فتح نکرده باشند، بی‌سروصدا آمده و به تمام زوایای زندگی ما سرک کشیده‌اند؛‌ آرام و آهسته به خانه‌های ما پا گذاشته‌اند، حتی تا داخل آشپزخانه؛ همان‌جا که قرار است هر روز صبح، سنگک داغ و تازه روی میز باشد و چای دبش لب سوز و لب دوز و پنیر لیقوان. نانی که حالا به کمک همین سفارش‌های آنلاین که ارمغان رواج استفاده از فناوری‌های هوشمند هستند، بی دردسر سر سفره یا میز صبحانه خیلی‌ها می‌رسد و راه را برای یکی دیگر از خدمات آنلاین در روزگار جدید باز می‌کند؛ روزگاری که در آن باید بوی نان تازه و هرم آتش تنور نانوایی و صف‌های بلند و کوتاه برای خرید نان را به فراموشی سپرد، چرا که دیگر سفارش‌های آنلاین جور همه چیز را می‌کشند، حتی خرید نان را. اتفاقی که باعث شده در چرخه عرضه و تقاضای نان، بجز نانوا و مشتری، افرادی هم به عنوان واسطه وارد شوند، واسطه‌هایی که پیشرفت فناوری ابزار جادویی کارشان است و به مدد همین پیشرفت، حضوری بی رقیب و پردرآمد در روزگار جدید دارند.
آدم اینجا تنهاست


هیچ‌کس نمی‌داند چطور این اتفاق افتاد؟ چطور آنلاین بودن یکی از مشخصه‌های آدم‌های روزگار جدید شد، مشخصه‌ای که همیشه و همه جا همراه آنهاست، از جمع‌های خانوادگی و دید و بازدیدهای سنتی خانوادگی گرفته تا کلاس‌های درس و دانشگاه و جدی ترین جلسات اداری و پزشکی. از سفرهای کوچک دوستانه در دامن طبیعت گرفته تا کوتاه‌ترین دقایق حضور روی صندلی‌ تاکسی و مترو در خیابان‌های شهر.
حالا فقط همین را می‌دانیم که امروز خیلی‌ها با حضور در یکی از شبکه‌های اجتماعی، همیشه و همه جا آنلاین هستند و این خصیصه، سایه به سایه آنها حرکت می‌کند. حضورش اگر در سال‌های اول به مکان و زمان خاص و محدودی خلاصه می‌شد، حالا در همه جا ریشه دوانیده و نتیجه اش، تغییری است که در سبک زندگی آدم‌های روزگار حاضر به‌وجود آورده؛ آدم‌هایی که حالا زندگی‌شان برمدار آنلاین بودن می‌چرخد، شهروندانی که می‌توانند نان صبحانه‌شان را از طریق همین گوشی‌های لمسی و به صورت آنلاین سفارش بدهند و چند دقیقه بعد آن را بقچه پیچ تحویل بگیرند. لباس‌هایشان را به خشکشویی‌های آنلاین بسپارند، با تاکسی آنلاین این طرف و آن طرف بروند، تعمیر کولر و وسایل برقی منزلشان را به تعمیرکاران آنلاین بسپارند، برای نظافت منزل از نیروهای خدماتی آنلاین استفاده کنند و حتی وقتی در خیابان ماشین خاموش کردند، دست به دامن مکانیک آنلاین شوند.
اینها همان‌هایی هستند که تصور زندگی بدون فناوری‌های هوشمند برایشان کار دشواری است؛ جماعتی که با تکیه بر تمام امکاناتی که سیستم‌های عامل هوشمند گوشی‌های همراه یا تبلت‌هایشان به آنها هدیه داده‌اند، زندگی می‌کنند.
خطری که جامعه را تهدید می‌کند
اما قرار بر این نبود. قرار نبود فناوری نبض تعاملات اجتماعی همه ما را به دست بگیرد، قرار نبود جای پایش در زندگی ما این‌قدر محکم شود، اما شد؛ آن‌قدر که حالا با نبودنش، نه از نان تازه در سفره خیلی‌ها خبری هست و نه از نظافت منزل و تاکسی برای رفت و آمد.
این اتفاق اما به گفته جعفر بای، جامعه‌شناس و آسیب‌شناس علوم رفتاری تهدیدی است که رویکردهای اجتماعی جامعه را هدف گرفته است؛ تهدیدی که آرام و آهسته به بنیان‌های جامعه ضربه می‌زند، همان‌طور که به بنیان‌های خانواده آسیب زد و کارکردهای نهاد خانواده را تحت تاثیر قرار داد.
بای با اشاره به این موضوع به ما می‌گوید: بدون شک هر ابزار نو و فناوری جدید وقتی وارد زندگی بشر می‌شود، تاثیر عمیقی در همه ابعاد زندگی او خواهد گذاشت چراکه فرهنگ نهفته شده در درون آن فناوری جدید، خودش را به زندگی انسان تحمیل می‌کند و در نتیجه تاثیری در زندگی بشر می‌گذارد که باعث دگرگونی‌اش می‌شود.
بای با اشاره به این‌که استفاده از فناوری‌های آنلاین، تمام خواسته‌ها و نیازهای انسان امروز را پوشش داده است می‌گوید: اثر مخرب آنلاین شدن زوایای مختلف زندگی انسان، کاهش دیدارهاست، یعنی ارتباطات دیداری در جامعه به مراتب کاسته می‌شود. افراد قبلا وقتی در صف خرید نان بودند، درجریان تعاملات بازار و ارتباطات انسانی با همدیگر از مواهب و برکاتی بهره مند می‌شدند که الان متاسفانه روز به روز کاسته می‌شود.
این آسیب‌شناس در توضیح بیشتر می‌افزاید: کاهش سطح ارتباطات بین فردی، ابتدا از نهاد خانواده شروع شده است، همان‌طور که می‌بینیم به‌واسطه حضور این فناوری‌‌های آنلاین در خانواده گفتمان، ارتباطات، دیدارها، صحبت‌ها و نقل خاطرات و مبادله تجربه به فراموشی سپرده شده است و حالا ما همین اتفاق را درسطح جامعه شاهد هستیم. یعنی در سطح وسیع‌تری می‌بینیم ارتباطات واقعی بین فردی و نه ارتباطات مجازی، کاهش پیدا می‌کند.
نتیجه این اتفاق به گفته بای، تنهایی و غربت انسان‌های عصر حاضر است، این‌که انسان‌ها در کنج عزلت و فردیت خود هر روز تنهاتر می‌شوند. او توضیح می‌دهد: وقتی انسان دیگر مجالی پیدا نمی‌کند که مثلا برود با مش تقی نانوا یا حاج باقر بقال صحبت کند و پاتوق داشته باشد، تنهاتر می‌شود. نتیجه این تنهایی در جامعه اما از دست رفتن روح جمعی در جامعه است، تهدیدی که باعث می‌شود انسجام، وحدت و مشارکت‌های اجتماعی سست و ضعیف شود.
زندگی در یک جزیره هوشمند خطرناک
آنلاین شدن خدمات مختلف در زندگی پرشتاب انسان‌های امروز، شاید در ظاهر اتفاق مثبتی باشد، اتفاقی که وقت را برای آنها ذخیره می‌کند و فرصتی را برای آنها به‌وجود می‌آورد که به همه کارها و مسئولیت‌هایشان برسند. اما جای خیلی چیزها در این فرآیند خالی است. نانی که آنلاین سر سفره‌ها می‌رسد، در ظاهر شبیه همان نان‌های همیشگی است، همان که از سال‌ها پیش، پدر و پدربزرگ‌های زیادی برای خریدش درصف ایستاده‌اند؛ همان نان‌هایی که خریدشان بین پسرهای خانه نوبتی می‌شد؛ همان‌هایی که داغ داغ می‌آمدند سر سفره خانواده‌هایی که جمع‌شان جمع‌تر از حالا بود.نان اینترنتی شبیه همان نان‌هاست، اما دقیق‌تر که می‌شویم، جای خالی خیلی چیزها این وسط در چشم می‌زند؛ جای خالی احوالپرسی اهالی محل سر صف نانوایی موقع خرید نان هر روز صبح، هرروز غروب، جای خالی یک تنور نان صلواتی، پیشکش فرد نیکوکاری که بقیه را مهمان کرده بود.
دقیق‌تر که نگاه کنیم، کارگرهای آنلاینی که از طریق یک دریچه مجازی، ناشناس و بی هویت از راه می‌رسند و از در خانه‌هایی می‌گذرند که قبلا نظافتش به افراد شناس سپرده می‌شد- افرادی که حتما توسط فلان فامیل یا همسایه یا دوست و آشنا تائید می‌شدند و بعد فرصت داشتند که پا به حریم خصوصی زندگی‌ها بگذارند- می‌توانند قابل اعتماد نباشند.
این آسیبی است که علیرضا شوقی، روان‌شناس اجتماعی و استاد دانشگاه به آن توجه می‌کند. شوقی به ما می‌گوید: همه ما می‌دانیم انسان‌هایی که در جامعه امروز زندگی می‌کنند، هر کدام جداگانه ساکنان یک جزیره هوشمند هستند، اما خطرات زیادی ساکنان این جزیره‌های به ظاهر خوش آب و هوا را تهدید می‌کند.
شوقی ادامه می‌دهد: ساکنان این جزیره‌های هوشمند، فرصت‌های زیادی را به‌واسطه سکونت مداوم‌شان در جزیره‌های خود از دست می‌دهند، آنها هر روز بیشتر از روز قبل به تلفن‌همراه یا تبلت‌شان وابسته می‌شوند و این وابستگی و اعتیاد دقیقا همان چیزی است که فناوری‌های هوشمند به انسان‌ها هدیه کرده‌اند.
سرعت رشد این فناوری هوشمند از نگاه این روان‌شناس اجتماعی، درست شبیه ازدیاد یک ویروس است؛ ویروسی که درصورت نادیده گرفتن شدن می‌تواند اثرات مخربی داشته باشد. شوقی با اشاره به این موضوع هم می‌گوید: همان‌طور که می‌بینیم در حال حاضر ارتباط میان آدم‌ها به صورت خیلی سطحی درآمده و هیچ انتقال محتوایی هم در این بین وجود ندارد، چراکه اصلا محتوا ساخته نمی‌شود. چراکه ساخته‌شدن محتوا به وقت و زمان نیاز دارد و انسان وابسته به فناوری وقت و زمان ندارد و چون وقت و زمان ندارد، ممکن است در معرض آسیب‌هایی قرار بگیرد که قبلا کمتر برایش پیش می‌آمد؛ به‌عنوان مثال با افرادی برخورد کند که پیشینه و سابقه مشخصی ندارند اما به بهانه ارائه یک خدمت آنلاین، می‌توانند براحتی وارد زندگی اش شوند و امنیت، آرامش و آسایشش را به خطر بیندازند.
در کنار هم و بی خبراز هم
کاربران دنیای آنلاین، کم نبوده و همه جا هستند. آنها به کمک اپلیکیشن‌های هوشمند معنای خیلی کلمه‌ها را عوض کرده اند؛ فاصله یکی از این کلمه‌هاست؛ لبه این شمشیر اما تیزتر از این حرف‌هاست. چراکه به‌واسطه همین برنامه‌های هوشمند مختلف بین دونفر که پشت یک میز در خانه غذا می‌خورند، فاصله‌ای به‌اندازه این سر تا آن سرکره زمین به وجود آمده است. آدم‌هایی که کنار هم هستند، اما از حال هم خبر بی‌خبرند.
اگر هم بخواهند خبر بگیرند، در دسترس‌ترین راه برایشان نه یک سلام و احوالپرسی رودررو و ساده پای بساط صبحانه یا ناهار که ارتباط از طریق همین ابزارها و وسایل است. این وسط، آن جریان ناب و زنده زندگی، همانی که همیشه در خانه‌ها، کوچه‌ها و محله‌های ما وجود داشت، انگار جایی درگیرودار پیشرفت فناوری گم شده، انگار زندگی از کوچه‌ها و محله‌ها کوچ کرده به یک قاب مستطیل شکل کوچک، به جایی بین صفحات لمسی گوشی‌های تلفن همراه و طعم خیلی چیزهای این زندگی، مثل طعم همان نان اینترنتی عوض شده است.


عکس خوانده نمی‌شود