دو سال قبل پدر دختری 17 ساله به نام رومینا به مأموران خبر داد فرزندشان جانش را از دست داده است. مادر رومینا نیز به مأموران گفت دخترش را حلقآویزشده در زیرزمین خانه پیدا کرده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات مشخص شد این دختر از مدتی قبل ترک تحصیل کرده و به دلیل افسردگی دارو مصرف میکرده است.
این در حالی بود که پدر رومینا مدعی شد فرزندش توسط جوانی به نام رامین به قتل رسیده است. او گفت: رامین دخترم را فریب داد و با او ارتباط برقرار کرد، اما بعد او را ترک کرد و به قتل رساند.
وقتی رامین بازداشت شد، گفت زمان مرگ رومینا در خانه خودش بوده و شاهدانی دارد که تأیید میکنند او در منزل بوده است.
وقتی پزشکی قانونی هم تأیید کرد مرگ رومینا خودکشی بوده، رامین از اتهام قتل عمد تبرئه شد، اما اینبار پدر و مادر رومینا اتهام جدیدی به رامین وارد کردند. آنها گفتند رامین دخترشان را به خودکشی ترغیب کرده است. این زوج به دلیل تعرضی که به دخترشان شده بود از رامین شکایت کردند.
بهاینترتیب رامین دوباره مورد بازجویی قرار گرفت و پرونده اتهامی تعرض قبل از مرگ رومینا برای او تشکیل شد.
رامین در پاسخ به اتهامی که به او وارد شده بود، گفت: چند روز قبل از مراسم ازدواجم با رومینا آشنا شدم. او دوست همسر برادرم بود. همسر برادرم اصرار داشت خواهرم و همسرم پشت سر من کارهایی میکنند که من خبر ندارم. بحث زنانه بود و من خیلی وارد آن نمیشدم، اما ذهنم را مشغول کرده بود و مدام از خودم میپرسیدم مگر آنها پشت سر من چه میکنند. روزی که رومینا را دیدم، همراه همسر برادرم بود. او گفت رومینا خواهرم را دیده است که با جوانی قرار گذاشته و درواقع رومینا را آورده بود که شهادت بدهد. رابطه من و رومینا از همینجا شروع شد. مدتی با هم تلفنی صحبت میکردیم تا اینکه یک روز قبل از عروسیام، به رومینا گفتم مراسم عروسیام است و نمیخواهم به این رابطه ادامه دهم. او به من وابسته شده بود و میگفت میخواهد با من ازدواج کند، حتی به من گفت همسرم را هم قبول میکند، اما من زنم را دوست داشتم، ضمن اینکه میدانستم همسر برادرم از سر حسادت حرفهایی درباره همسرم و خواهرم زده است، چون خواهر و همسرم رابطه خیلی خوبی با هم داشتند. رومینا من را تهدید کرد و گفت خودکشی میکند. من هم موضوع را به پدر و مادرش خبر دادم و گفتم من ازدواج کردهام و دختر شما نمیتواند روی من حساب کند. یکبار هم که میخواست رگ دستش را بزند، خودم او را به خانه بردم و به پدرش تحویل دادم.
متهم در ادامه گفت: برای اینکه رومینا از من دل بکند، حتی حاضر شدم به او پول بدهم، اما قبول نمیکرد. او با همسر من تماس گرفته بود و زندگی من داشت نابود میشد. وقتی که دیگر تلفنهایش را جواب ندادم، او دست به خودکشی زد، اما ما رابطه خاصی با هم نداشتیم.
هرچند رومینا خودکشی کرده بود و درباره شکایت تعرض مورد معاینه قرار نگرفته بود، اما بررسی جسد او بعد از خودکشی نشان داد او با فردی رابطه داشته است. این در حالی بود که پیامکهای عاشقانه متهم و رومینا رابطه طولانیمدت آنها را نشان میداد.
پرونده با تکمیل تحقیقات در شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت و پدر و مادر رومینا خواستار مجازات پسر جوان شدند. متهم برای دفاع از خود در جایگاه قرار گرفت و گفت: حضور رومینا در زندگی من بهخاطر حسادت زنبرادرم به همسرم بود. من با او رابطهای نداشتم. ضمن اینکه بارها به خانوادهاش گفتم که او قصد خودکشی دارد و آنها در جریان بودند. زندگی من بهخاطر حضور رومینا در آستانه فروپاشی بود و من به سختی همسرم را راضی کردم که بماند.
بعد از گفتههای متهم و با توجه به مدارک موجود در پرونده از جمله پیامکهای عاشقانهای که بین او و رومینا ارسال و دریافت شده بود و همچنین سایر شواهد، قضات وارد شور شدند و متهم را به 99 ضربه شلاق و یک سال تبعید محکوم کردند. اما درخصوص اتهام ترغیب به خودکشی او را تبرئه کردند. رأی صادره مورد اعتراض متهم و اولیایدم قرار گرفت، اما دیوانعالی کشور بعد از بررسی دقیق پرونده، رأی صادره را مورد تأیید قرار داد. بهاینترتیب پرونده مرد جوان برای اجرا به دادسرا ارسال شد.
ماجرای تلخ خودکشی رومینا و حکم دادگاه درباره رامین
تبعید و شلاق مجازات مرد جوانی است که بعد از برقراری رابطه با دختری نوجوان باعث افسردگی او و خودکشیاش شد. این مرد از اتهام ترغیب به خودکشی تبرئه شد.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران