نگین بعد از سالها زندگی مشترک برای طلاق اقدام کرده است. او در حالیکه سه فرزند دارد، میخواهد از شوهرش؛ احسان، جدا شود.
نگین درباره زندگیاش برای اعتمادآنلاین میگوید:
*چه مدتی است با شوهرت زندگی میکنی؟
۱۵ سال با این مرد خیانتکار زندگی کردم و حالا میخواهم طلاق بگیرم.
*شوهرت خیانت کرده است؟
او زنی صیغهای دارد. در تمام این سالها که من زنش بودم او با زنی دیگر رابطه داشته و آن زن را صیغه کرده است. از آن زن بچه هم دارد.
*چطور متوجه خیانت همسرت شدی؟
شوهر من سوپرمارکت دارد. هیچوقت سر کار شوهرم نمیرفتم و همیشه هرچه میخواستم میگفتم خودش میآورد، تا اینکه یک روز با خواهرم به مغازه شوهرم رفتم و آنجا بود که متوجه رفتار مشکوک او شدم.
*چه رفتاری داشت؟
اضطراب داشت. سعی میکرد هرچه زودتر ما را از مغازه بیرون ببرد. آخر سر هم با من دعوا کرد و گفت سوپرمارکت جای زن نیست، بیرون برو. من به این رفتار شوهرم مشکوک شدم. مدتی پنهانی او را تعقیب کردم و متوجه شدم به خانهای رفتوآمد دارد. یک روز در آن خانه را زدم و متوجه شدم شوهرم زن دیگری هم دارد.
*این موضوع را به شوهرت گفتی؟
بله گفتم. اول انکار کرد، وقتی آدرس خانه را دادم و گفتم میدانم آنجا رفته است دیگر مجبور شد قبول کند.
*چه واکنشی داشت؟
میگفت در همه این سالها تو که چیزی کم نداشتی پس برای چه عصبانی شدی! وقتی موضوع طلاق را مطرح کردم برایش قابل قبول نبود.
*همسرت چه مدتی با آن زن زندگی کرده است؟
شوهرم هر روز ظهر به خانه آن زن میرفت. شب هم به خانه من میآمد. تقریباً هفت سال با آن زن رابطه داشت. البته زن جوان میدانست که شوهر من ازدواج کرده و سه فرزند دارد، اما به این رابطه ادامه داده بود.
*بچههایت بزرگ هستند؟
آنها خیلی بزرگ نیستند. نوجوان هستند.
*قرار است با تو بمانند؟
خودشان انتخاب کردند با من بمانند.
*شوهرت راضی به طلاق هست؟
چارهای ندارد. هیچکس نیست که طرف او را بگیرد.
*میدانی طلاق بگیری شوهرت سراغ هوویت میرود؟
مردی را که سالها به من خیانت کرد و دروغ گفت، نمیبخشم. هر کجا میخواهد برود.
منبع: etemadonline-660051