هدفم خودکشی بود، نه قتل
پسری که متهم است دختر موردعلاقهاش را کشته، در حالی در انتظار حکم دادگاه بهسر میبرد که مدعی است قصد داشته خودکشی کند و قتل دختر جوان در واقع بر اثر اشتباه اتفاق افتاد. به گزارش خبرنگار ما، شش سال پیش، زنی به مأموران پلیس خبر داد آدمربایان دخترش را ربودهاند و برای آزادی او درخواست سهمیلیارد تومان پول کردهاند. این زن به پلیس گفت: دخترم عصر امروز (روز حادثه) برای انجام کاری سوار ماشین شد تا به کافینت محل برود. اما دیگر برنگشت؛ چندین ساعت گذشت و دخترم برنگشت و من چندباری با او تماس گرفتم اما جواب نداد تا اینکه حدود ساعت ٩ شب، فردی برایم پیامک فرستاد که اگر میخواهم دخترم را زنده ببینم باید سهمیلیارد تومان پول تهیه کنم و همه این پولها باید تراولچک ٥٠هزارتومانی باشد. این پیامک از گوشی دخترم برای من فرستاده شد. مأموران با توجه به شکایت مطرحشده تحقیقات گستردهای را آغاز کردند و متوجه شدند دختر جوان به نام ملینا با پسری ارتباط داشت. در تحقیقات مشخص شد این پسر دانشجو و از همکلاسیهای ملیناست و روز حادثه نیز ملینا با او قرار داشته است. وقتی پلیس پسر جوان را برای تحقیقات بازداشت کرد، متوجه شد این جوان عامل قتل ملیناست. پسرجوان گفت: من و ملینا مدتی با هم ارتباط داشتیم اما من از افسردگی شدید رنج میبردم. ملینا خانواده ثروتمندی داشت و همیشه ماشینهای گرانقیمت سوار میشد اما من آه در بساط نداشتم. بااینحال، ملینا هیچوقت گلایه نمیکرد تا اینکه روز حادثه تصمیم گرفتم خودکشی کنم؛ مقداری سم سیانور تهیه کردم با ملینا بیرون رفتیم و من از او خواستم جلوی آبمیوهفروشی توقف کند تا دو آبمیوه بخرم. سیانور را در آبمیوه ریختم تا بخورم و خودکشی کنم. مرد جوان گفت: وقتی دو آبمیوه را گرفتم و سینی را سمت ماشین بردم آبمیوهای که سم در آن بود با آبمیوه سالم اشتباه شد و میلنا آن آبمیوه را برداشت وقتی کمی از آن خورد گفت چقدر تلخ است اصلا فرصت نشد به او بگویم بقیه آبمیوه را نخورد یا اینکه او را به اورژانس برسانم، ملینا درجا جانش را از دست داد. مرد جوان ادامه داد: از ترس اینکه متهم به قتل شوم جسد ملینا را به جنگلهای اطراف تهران بردم و در آنجا دفن کردم بعد از آنجایی که میدانستم خانواده ثروتمندی دارد تصمیم گرفتم از آنها اخاذی کنم. به مادرش پیامک زدم و درخواست پول کردم که بعد دستگیر شدم. درحالیکه پسر جوان اعتراف کرد مرتکب قتل ملینا شده است، مأموران به محلی رفتند که او ادعا کرد جسد را در آنجا دفن کرده است و جسد دختر جوان را پیدا کردند. به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد اما از آنجایی که متلاشی شده بود، دستور انجام آزمایشهای دیانای روی جسد داده شد. در نهایت کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. اولیایدم برای متهم درخواست قصاص کردند و هرچند مرد جوان مدعی بود مرگ ملینا یک اتفاق بوده اما براساس اعترافات او و سایر مدارک موجود در پرونده و درخواست اولیایدم، او به قصاص محکوم شد اما حکم با توجه به نظریه پزشکی قانونی نقض شد. بهاینترتیب، پرونده به شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم یکبار دیگر به دادگاه فراخوانده شد و مادر ملینا یکبار دیگر درخواست قصاص کرد. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: یک اشتباه باعث شد تا ملینا بمیرد و من قصد کشتن او را نداشتم. متهم گفت: من قصد داشتم خود را بکشم و کاری با ملینا نداشتم اما لیوانهای آبمیوه اشتباه شد میدانم که مقصر مرگ ملینا هستم اما از مادر او درخواست دارم گفتههایم را باور کند که من او را به عمد نکشتم. با پایان گفتههای متهم و وکیل مدافع او، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.