تساوی بدون گل دو تیم در جدالی که کمترین موقعیت گل را شاهد بودیم و تنها چیزی که به چشم می آمد عصبانیت غیر قابل بازیکنان دو تیم بود که با هر سوت داور به جوش می آمدند و اعتراض میکردند. این در حالی بود که ستاره های با کیفیت و چهار چوب شانس در بازی به وفور حضور داشتند اما آنها نیز در این بازی آشفته راه دروازه را گم کرده بودند. وقتی شهریار ومغانلو و عیسی آل کثیر حتی فرصت یک ضربه به چهار چوب دروازه را پیدا نمیکنند دیگر تکلیف ال کلاسیکوی ایران مشخص است. البته ناکامی بازیسازان دو تیم در ایجاد فرصت گلزنی را هم نباید از خاطر دور داشت. جایی که سروش رفیعی و مهدی ترابی در موقعیتسازی هیچ کاری از پیش نبردند و در آن سوی میدان هم امید نورافکن و رضا شکاری و فرشاد احمد زاده هم دست کمی از همتایان پرسپولیسی خودشان نداشتند. آنچه در این بازی بیش از همه به چشم آمد ضربههای بیهدفی بود که از سوی بازیکنان دو تیم به توپ زده میشد و در این میان طبیعی بود که علیرضا بیرانوند و پیام نیازمند به بیکارترین افراد داخل زمین باشند. اما این مدل بازی را باید در نیمکت مربیگری دو تیم جستجو کرد. جایی که اوسمار ویرا و ژوزه مورایس بااندیشه های محافظهکارانه شاگردانشان را راهی میدان کرده بودند. دو مربی صاحب سبک برزیلی و پرتغالی که انتظار بازی هجومی با توجه به فوتبالی که از این دو کشور میشناسیم اصلا توقع بیهودهای نیست. اما این دو مربی تنها به نباختن فکر میکردند و بس. طبیعی بود چنین ذهنیت به بازیکنان هم انتقال پیدا میکند. وقتی ستارههایی همچون مهدی ترابی و یا رامین رضائیان از یک ارسال هدفمند هم عاجز میمانند و بیشترین نیروی خود را صرف کارهای تدافعی میکنند آیا کاری جز دستور مربی را به اجرا در میآورند؟ وقتی تنشهای نیمکت به وضوح کیفیت فنی بازی را تحت تاثیر قرار میدهد مقصری جز ویرا و مورایس میتوان پیدا کرد. وقتی تعویضهای دو مربی هیچگونه تغییری در روند بازی ایجاد نمیکند دیگر چه میتوان گفت. وقتی سرمربی پرسپولیس باوجود این که میداند سروش رفیعی کاملا از شرایط آرمانی دور است و تیمش در میانه میدان میلنگد اما حاضر نیست از سعید صادقی و یا محمد خدابنده لو استفاده کند واژه جز ترس میشود به آن اطلاق کرد. در مورد مورایس هم همین موارد صدق میکند و این مربی پرتغالی هم اگر مجبور نمیشد فرشاد احمد زاده را در دقیقه 65 به دلیل نگرانی از اخراج از زمین بازی خارج کند شاید تا دقیقه 75 همچنان منتظر میماند. این در حالی بود که پدیدههایی چون محمدجواد حسین نژاد و یا آریا یوسفی آماده بودند تا در میدان حاضر شوند. بههرحال ویرا و مورایس نه تنها انتظارها را برآورده نکردند بلکه ما را به این نتیجه رساندند که شاید اگر دو مربی ایرانی بروی نیمکت دو تیم قرار داشتند حداقل بازی بهتری را نظارهگر میشدیم و تا این اندازه حسرت زمانی که صرف تماشای این بازی کردیم را نمیخوردیم.
الکلاسیکوی فوتبال ایران زیر سایه احتیاط ویرا و مورایس
ترسوها به بهشت نمی روند
بازی پرسپولیس با سپاهان بر خلاف پیش بینی ها نبرد خسته کننده و بی روح از آب درآمد.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 5
(از 1 رأی )
نظرهای دیگران