مراسم بزرگداشت کیومرث پوراحمد بعد از ظهر روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ماه ۱۴۰۳ با حضور اهالی سینما با سخنرانی حسین یاری، ابوالحسن داوودی، مازیار فکری ارشاد و محسن امیر یوسفی در سالن سیف اله داد خانه سینما برگزار شد.
در دوران هیس هستیم
دراین مراسم عباس یاری ضمن اشاره به اینکه همچنان چراغ این خانه روشن است، گفت: همچنان این کشتی در برابر طوفان های مختلف از خود مقاومت و ایستادگی نشان داده است. آرزو داشتم این مراسم در زمان حضور پوراحمد برگزار میشد اما این مراسم میگوید هنرمند رفتنی نیست.
وی با اشاره به اینکه ما در دوران هیس هستیم، عنوان کرد: در این دوران با بیان کوچکترین مطلبی از طرف هنرمندان گروه هایی در فضای مجازی وجود دارند که شروع به توهین میکنند؛ این رویکرد که عده ای در زمانی که یک فیلم و عوامل آن در سالن هستند فیلم را هو میکنند اصلا خوب نیست. پوراحمد به نوجوانان و قومیت ها خیلی توجه داشت و شاید جای علیرضا داوودنژاد اینجا خالی است.
وی در پایان این بخش از صحبت های خود گفت: کیومرث پوراحمد دوست و همکار ما بود، کسی بود که دغدغه سینما ایران را داشت و راجع به مطالب خود خیلی سخت گیر بود. تا وقتی سینمای ایران و آثار او هست یاد او در خاطرات زنده است.
پس از این ابوالحسن داوودی با اشاره به مراسم و حضور مهمانان گفت: این مراسم نشان میدهد سینما هنوز زنده است و مثل جوی آبی است که هیچ وقت نمی ایستد. سینمای ایران از بزرگترین دست اندازها عبور کرده و در سخت ترین شرایط به پیش رفته است.
این کارگردان سینما با اشاره به اینکه آشنایی و رفاقت او و کیومرث پوراحمد به ۴۰ سال پیش بر می گردد، بیان کرد: رفاقت ما از زمانی شروع شد که هر ۲ در عرصه سینمای کودک شروع به فعالیت کردیم؛ حس و حالی که آن زمان بود از درون فیلمسازها نشات میگرفت و این موضوع عامل نزدیکی من و کیومرث بود. در جشنواره پنجم کودک اصفهان فیلم «سفر جادویی» من و «شکار خاموش» کیومرث با هم در بخش مسابقه حضور داشتند و رفاقت اصلی ما در فضای صمیمی و جمع های باز جشنواره شکل گرفت. آن زمان کیومرث پوراحمد از فیلم من تعریف میکرد و من هم معتقدم فیلم «شکار خاموش» او مورد کم لطفی قرار گرفت. فضایی که او ترسیم کرده بود در صورتی که بسط پیدا میکرد منجر به شکل گیری یک ژانر ویژه از فیلم کارتونی متکی بر واقعیت ملی میشد.
سال گذشته مریم (دختر کیومرث) با هواپیما به ایران می آمده تا خبر بچه دار شدنش را به پدر بدهد.
وی با اشاره به اینکه این اتفاق چند سال بعد دوباره در جشنواره هشتم رخ داد، افزود: فیلم «ایلیا نقاش جوان» که برای همیشه توقیف شد با فیلم «شرم» کیومرث در بخش مسابقه حضور داشتند و اتفاق جالب در مورد فیلم کیومرث این بود که یکی از بخش های فیلم قصه های مجید بود که بر اساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی به اسم «رودروایسی» ساخته شده بود. این فیلم به بخش خارجی جشنواره رفت و شب دوم یا سوم جشنواره داوران خارجی آمده بودند و همه به اتفاق یا فیلم را نفهمیده بودند یا به شدت از موضوع آن عصبی بودند. مساله داوران خارجی این بود که چرا شخصیت مجید مساله طلبکاری را مستقیما به آن مرد نمی گفته است. آن جا متوجه شدیم که اصلا رودروایسی فقط در فرهنگ ما وجود دارد از این رو این فیلم در آن جشنواره مورد توجه قرار نگرفت.
وی با اشاره به اینکه یک سوال غم انگیز برایش به وجود آمده است، گفت: کسی که این شخصیت های ماندگار را خلق کرد چرا باید با چنین برخورد هایی در زمان نمایش فیلمش مواجه می شد. پوراحمد شخصیت های کالتی را در سینما به وجود آورد، شما مشابهی مثل «بی بی» و «مجید» پیدا نمیکنید، من در سفرها متوجه شدم که دل کیومرث از یک گنجشک کوچک تر بود اگر چه زبان او گاهی تند میشد.
داوودی در پایان این بخش از صحبت های خود، گفت: کیومرث مسیر و راه دلش را میرفت، اصلا باورم نمیشد با همه روحیه کم و بیش افسرده ای که این مدت داشت به این شکل از میان ما برود.
وی در حالی که بعض بر گلو داشت، بیان کرد: سال گذشته مریم (دختر کیومرث) با هواپیما به ایران می آمده تا خبر بچه دار شدنش را به پدر بدهد. شاید اگر کیومرث ۲ روز دیگر مانده بود نیازی به این جلسه و بزرگداشت نبود و در بین ما حضور داشت.
پوراحمد یک کودک درون جسور داشت
سپس محسن امیریوسفی با اشاره به اینکه سال عجیب و غریبی را پشت سر گذاشتیم که بهار آن با مرگ کیومرث شروع شد و اواسط پاییز با خبر قتل مهرجویی و همسر وی مواجه شدیم، عنوان کرد: وقتی نگاه میکنیم، میبینیم پوراحمد یک کودک درون جسور داشت و جسارت او از همه هم نسل ها بیشتر بود، این کودک جسور درون بود که او را زنده نگه می داشت و به او انرژی میداد.
وی با مرور اولین خاطره اش با پوراحمد، گفت: زمان تولید فیلم «خواب تلخ» بود و در رابطه با انتخاب بازیگر نقش مرده شور با پوراحمد صحبت میکردم و برای او جالب بود که ایده فیلم و مرده شور را از قصه های مجید گرفته ام.
وی با تایید صحبت 2 سخنران قبلی، گفت: پوراحمد ای کاش میماند. او اگر بود ایده های جدید و نگاه جدید داشت. او همواره تاکید داشت هنوز بازنشسته نشده ام. پوراحمد در سال های آخر مورد بی مهری قرار گرفت؛ او حساس بود و مثل اکثر سینماگران پوست کلفت نبود و آسیب ها بهواسطه این حساسیت او به وجود آمد.
پس از پخش کلیپ و در بخشی دیگر از برنامه، ابوالحسن داوودی گفت: «قصه های مجید» فقط قصههای اخلاقی و سرگرم کننده نیست و یک نگاه جامعه شناختی از همه مسایل اجتماعی به ما می دهد؛ این سریال پوراحمد مبتنی بر فرهنگ زیسته و زندگی ایرانی بود و مهمترین میراثی که از او به جا مانده همین است.
این کارگردان در رابطه با تنوع ژانر آثار پوراحمد، مطرح کرد: در سینمای ایران که صنعت نیست، گنجشک روزی و تک محصولی است برای تولید یک اثر یا باید حمایت دولتی را داشته باشید یا در بخش خصوصی حتما باید گردش مختصر سرمایه انجام شود از همین رو در سینمای ایران ژانرها مثل کاشت سیب زمینی و پیاز است و به فراخور اقتضائات سینما، در دوره های مختلف ژانرهای مختلف مورد توجه قرار میگیرد. دهه ۶۰ سینمای کودک به این دلیل رشد کرد که خیلی از مسایل و محدودیت های سینما در بخش بزرگسال قابل عرضه نبود، تعویض و جا به جایی و رشد ژانرها در ایران بیشتر از سر اجبار است.
امیر یوسفی نیز در همین رابطه گفت: پوراحمد غیر از «قصه های مجید» در گونه ها و ژانرهای دیگر نظیر پلیسی و عامه پسند کار کرد. پوراحمد از دوران دهه ۶۰ آمد و وقتی نیست انگار از آن نسل فیلمسازی یک ورق مهم خورده است.
در پایان مراسم عباس یاری با ذکر خاطره ای مبنی بر اینکه پوراحمد در فیلم «گلدن تایم» به جای او بازی کرده است و پخش صوتی از کیومرث پوراحمد صحبت های خود را به پایان برد. در انتها حضار به صورت ایستاده کیومرث پوراحمد را تشویق کردند و جلسه به پایان رسید.
منبع: etemadonline-657651